1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

نشست عمومي در بارهء حقوق بشر براي زنان مهاجر و زنان رنگين پوست

۱۳۸۶ آبان ۱۱, جمعه

"از مهاجرين براي مهاجرين" – اين موضوع از ويژگي يي نشست عمومي در بارهء حقوق بشر براي زنان مهاجر و زنان رنگين پوست بود. اين نشست به ابتکار نهاد مشورتي معروف کلن براي زنان مهاجردرهفته ي جاري راه اندازي شده بود.

https://p.dw.com/p/DEsj
در رسانه هاي آلماني از زنان مهاجر به ندرت سخن گفته مي شود. از آنان تقريباً فقط به عنوان قرباني تجارت با زنان، ازدواجهاي اجباري و یادمي گردد.
در رسانه هاي آلماني از زنان مهاجر به ندرت سخن گفته مي شود. از آنان تقريباً فقط به عنوان قرباني تجارت با زنان، ازدواجهاي اجباري و یادمي گردد.عکس: AP

دراين نشست سياست مداران و دانشمندان نبودند که در باره زنان مهاجر سخن مي گفتند، بلکه زنان خود در باره خويش و با يکديگر بحث مي کردند. حدود 80 شرکت کنندگان تقريباً از 20 کشور با داستان هاي کاملاً متفاوت؛ هريک متخصصي در زمينه اي وضعيت خودي در جامعه اي با اکثريت آلماني سفيد، دراين نشست شرکت نمودند.

نگاه به اين نشست مي تواند ازچند منظرباشد. يکي نگاه بيروني ويکي هم نگاه خود شرکت کنندگان. يکي ازشرکت کنندگان مي گويد:

"مهاجرين زنان، زنان رنگين پوست، به ندرت باهم اين چنين جمع مي شوند تا خواهشها و علاقمندي ما را باري به زبان آورند؛ به خصوص که ما اينجا در آلمان به عنوان يک اقليت زندگي مي کنيم، تبعيضات و تخطي هاي گوناگون را تجربه مي کنيم؛ به اين جهت واقعا ً ضروري است که چيزي را يکجا برنامه ريزي کنيم و همچنين آواز مان را بلند کنيم."

براين اساس شرکت کنندگان در باره مشارکت سياسي و ارتباط به تفصيل بحث نمودند. به طور نمونه در گزارشها که بايد دولت آلمان مرتبا ً به سازمان ملل متحد پيکش کند، گفته مي شود که چگونه معاهدات بين المللي عليه تبعيضات راسيستي و جنس گرايانه تحقق يابد.

چيزي که به همان اندازه مهم است: خود اراديت و برداشت خودي در محيطي که زنان مهاجر آن را به عنوان "بيگانه" تعريف مي کنند، آنهم در صورتي که آنان از سال هاي دراز در آلمان زندگي مي کنند و در همانجا به دنيا آمده اند. اين امر تنها به زنان مهاجر و زنان پناهنده مربوط نمي شود، بلکه زنان رنگين يعني آلماني هاي آفريقايي و آلماني هاي آسيايي را نيز در بر مي گيرد. زيرا آنان نيز تبعيضات گوناگون و راسيسم را تجربه مي کنند.

Eleonore Wiedenroth-Coulibalii کولي بلي از فعالان گروه انسان هاي سياه رنگ در آلمان معتقداست:

"حقوق انسان از جمله حقوق بنيادي است که هرکسي بايد از آن برخوردار باشد و اين حقوق نيز ما را مسئول مي سازد؛ و براي من هيجان آور است که اين ها در روزمره مي توانند به تعويق افتند و اين حق آزادي بيان است، حق کار است، حق رابطه هاي اجتماعي است؛ و همه اين ها که آدم آن را ساده بيان کند، اکنون نيز جزء حقوق انسان هستند."

در رسانه هاي آلماني از زنان مهاجر به ندرت سخن گفته مي شود. از آنان تقريبا ً فقط به عنوان قرباني تجارت با زنان، ازدواج هاي اجباري و ديگر انواع خشونت ذکر مي گردد. اين موضوعات دراين نشست نقش کمتري داشت. غالبا ً مسأله بيشتر بر سر تعريفهاي اساسي است. همين کاربرد مفاهيم نشان مي دهد که چسان چشم انداز هاي زنان مهاجر با ديدگاه هاي سياست حاکم در آلمان در تضاد است.

ِسلمين چليش کان از گروه زنان medica mondiale مي گويد:

"زماني که من کلمۀ ادغام را مي شنوم، دچار يک نوع واکنش جسمي غير ارادي مي شوم، به فکر مي افتم که کي، کجا خود را بايد ادغام کند؟ خوب آيا اکنون زنان مهاجر خود را در جامعه آلماني ادغام کنند، درينجا من نمي دانم که جامعه آلمان چيست ، زبرا اين جامعه نيز همچنان گوناگون و نا متجانس است. و حرف ديگر اين است که به نظر من انسان ها از جامعه اي اکثريت نيز در واقع بايست خود را در يک جامعهء مخلوط فرهنگي ادغام بخشند. در آنجاي که بايد اشکال زندگي مختلف ِ بسياري حق وجود داشته باشند."

اين که چه اهميتي سياست ادغام بخشي بين المللي به زنان قايل است، خانم جامعه شناس مانويلا بوياجيف که در لندن زندگي مي کند، چنين بيان مي کند:

"زنان از يکطرف نقش بزرگي در ادغام بخشي مهاجرين بازي مي کنند؛ و از طرف ديگر آنان به خصوص پول بسياري در سرزمين وطني حواله مي کنند. اين بدين معناست که کلونياليسم و مهاجرت شغلي سرزمين هاي بسياري از زنان مهاجر را از ديد اقتصادي استثمار کرده است. و حالا سياست مداران امور ادغام بخشي در اين فکر افتاده اند تا مهاجرين زن را موظف سازند تا آنان پولي را که در کشور هاي غني صنعتي کمايي مي کنند، بخشي از آن را دوباره در اقدامات زيرساختي در سرزمين ميهني سرمايه گذاري کنند."

مانويلا بويا جيف همچنان علاوه مي نمايد:

"حالا واقعا ً سعي مي گردد که اين انسان ها را طوري بسيج کنند که نقصان هاي که از پروژه استعماري به وجود آمده است، نقصان هاي که از جمع آوري نيروهاي کاري فراوان به وجود آمده است، در واقعيت امر دو باره به دوش مهاجرين افگنده شود."