1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

میزان محبوبیت حزب چپ در غرب و شرق آلمان

۱۳۸۶ شهریور ۱۷, شنبه

در روز ۸ سپتامبر دو جریان چپ در ایالت براندنبورگ درهم ادغام شدند. پیش از این با ادغام تشکیلات این دو جریان در ۱۰ ایالت، "حزب چپ" به‌وجود آمده بود. این حزب در شرق آلمان یک نیروی قوی سیاسی و در غرب آلمان یک حزب ضعیف است.

https://p.dw.com/p/Bdsu
رأی‌گیری در یک نشست حزب چپ
رأی‌گیری در یک نشست حزب چپعکس: PA/dpa

حزب چپ‌ در آلمان بیش از۶۰,۰۰۰ عضو دارد ولی با این همه در غرب آلمان هنوز طرفداران زیادی ندارد. دویچه‌وله از اعضای عادی این حزب در غرب آلمان پرسید، چگونه می ‌خواهند این در این زمینه تغییری حاصل کنند؟

در یک غروب سرد و بارانی اواخر ماه اوت کلمنس دومنینگ Klemens Domning)) و کاسپار شُولمن (Kaspar Scholemann) با ظاهری مرتب جلوی مدرسه‌ای ایستاده‌اند و سیگار می‌کشند. قرار است در جلسه‌ امشب به بحث درباره خروج نیروهای نظامی آلمان از افغانستان ‌بپردازند.

جلسه بحث و گفت‌و‌گو در مدرسه‌ای در ودینگ (Wedding) صورت می‌گیرد. ودینگ یکی از محله‌های کارگرنشین و فقیر برلین است که دور از مرکز شهر واقع شده . اعضای حزب چپ دیدگاهای متفاوتی دارند. برخی صرفاً طرفدار صلح‌جویی‌های جدی و برخی دیگر خواهان محدودیت‌های پراهمیت در زمینه تجارت‌اند. بسیاری دیگر نیز برای جلب آرای بیشتر در میان عموم مردم در جهت گسترش "رفاه اجتماعی" فعال‌اند.

حزب چپ از حزب سوسیالیسم دموکراتیک آلمان (PDS) نشأت گرفته است که خود برآمده از حزب حاکم بر آلمان شرقی سابق بود که کمونیست بود. این حزب جایگزین حزب متحد سوسیالیست‌ (SED) شد. اوایل سال جاری (سال ۲۰۰۷ میلادی) این حزب با سازمان "آلترناتیو انتخاباتی برای کار و عدالت اجتماعی" (WASG) از غرب آلمان ادغام شد.

"آلترناتیو انتخاباتی برای کار و عدالت اجتماعی" جریانی تازه‌تأسیس است. سال ۲۰۰۴ شماری از اعضای رهبری حزب سوسیال دمکرات آلمان که عمدتاً به اتحادیه‌های کارگری نزدیک بودند در اعتراض به سیاست‌های حزب خود در زمینه اشتغال و حذف برخی از حقوق کارگران از آن جدا شدند و " آلترناتیو انتخاباتی برای کار و عدالت اجتماعی" را به وجود آوردند.

شُلمن (Scholemann) که یک دانشجوی ۲۷ ساله است، می‌گوید: «مسئله این است که باید سعی کنیم خودمان را با تمام قوا تثبیت کنیم، به عبارت دیگر باید در غرب آلمان نیرو جذب کنیم. بر سر این که کدام طیف از جامعه را باید مخاطب قرار دهیم، عقیده‌ها متفاوت است. برخی طرفدار بورژوا، محیط زیست و حقوق شهروندی‌اند و برخی دیگر فکر می‌کنند که باید روی مسائل رفاه اجتماعی تأکید کنیم.»

به کجا می‌روید؟

در انتخابات ملی سال ۲۰۰۵ حزب "چپ‌ها" ۸,۷ درصد رأی آورد و با این رأی توانست در سه ایالت شرق آلمان به دومین حزب قدرتمند بدل شود. این حزب اکنون در ائتلاف دولت ایالتی برلین مشارکت دارد، ولی به مرور زمان حمایت خود را در درون دستگاه دولت از دست داده‌ است. به این ترتیب این سؤال پیش می‌آید که وقتی حزبی به خاطر عقاید چپ‌گرای ‌انعطاف‌ناپذیرش در میان مردم شهرت دارد، آیا اساساً می‌تواند وارد مصالحه ناگزیر با دولت شود یا خیر.

دومنینگ (Domning)، ژورنالیست آزاد ۵۰ ساله چنین می‌گوید: «آدم باید راه عمل و مصالحه را پیش بگیرد، اما نباید خودش را ارزان بفروشد. بایستی به اصول خود پایبند باشد و یاد بگیرد، بگوید "نه!"»

در اصل، ائتلافی در سطح ملی با نزدیک‌ترین رقیبان سیاسی، یعنی سوسیال دموکراتها در دستور کار نبوده است.

«یک حزب برای رسیدن به اهدافش الزاماً نباید در دستگاه دولت باشد. احساس من این است که یک ائتلاف با حزب سوسیال دموکرات (SPD) بسیار مشکل است، چراکه این حزب در خط و مشی‌ خود اصرار شدید به کاهش "کمک‌های اجتماعی" دارد. بنابراین من فکر می‌کنم که حزب چپ در آینده نزدیک می‌خواهد و باید در اُپوزیسیون بماند.»

شکل جدیدی از نظام ارباب - رعیتی

در تالار مدرسه حدود ۵۰ نفر به سخنرانی گوش می‌دهند. سه سخنران حزب چپ‌ استقرار "نیروهای بین المللی حافظ امنیت" در افغانستان (ایساف ISAF) را از طرف دولت آلمان امری بیهوده می‌شمارند و معتقدند که این عمل نتیجه عکس دارد. این وضعیت دقیقاً در تقابل با خط و مشی حزب سوسیال دموکراسی قرار می‌گیرد چراکه حزب چپ سعی دارد از کاهش کمک‌های اجتماعی جلوگیری کند.

دولت آلمان از دوره صدر اعظم پیشین، گرهارد شرودر (Gerhard Schröder) تصمیم به کاهش "کمک‌های اجتماعی" گرفته است و این سیاست هم‌اکنون هم دنبال می‌شود. اعضای تشکل چپ این مسئله را برای سیستم رفاه اجتماعی در آلمان مضر می‌دانند.

دمنینگ می‌گوید: «صریح و بی‌پرده بگویم: من در دوران جهانی‌ شدن خواستار بازگشت به عدالت اجتماعی هستم در حالی که می‌بینیم مردم مجبورند با چنین درآمدهای افتضاحی کار کنند. این در واقع شکل جدیدی از نظام ارباب - رعیتی است.»

دمنینگ در ادامه اظهار می‌دارد: «دولت باید پذیرای عملکردهای مؤثر و مبتکرانه باشد و اینقدر وابسته به نیروهای فشار (لابیست‌ها) نباشد. واضح است که سر میزهای مجلل، فرصتی برای آشنا شدن با کسانی که از دولت کمکهای اجتماعی دریافت می‌کنند‌‌‌‌‌‌، نیست. ولی ما این مردم را می‌شناسیم و سعی داریم تا این قشر محروم را دوباره در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت دهیم.»

سودجویان محافظه‌کار

بسیاری در غرب آلمان می‌پندارند که حزب چپ نهادی است متشکل از مردم ناراضی شرق آلمان که از ریختن دیوار برلین و وحدت مجدد دو آلمان ناخشنودند. ولی بسیاری دیگر از حزب و خط مشی آن انتظار دارند که کمک به فقرای کشورهای غربی را در صدر برنامه خود قرار دهد و دقیقاً همین، از موافقان چپ در درون حزب سوسیال دموکراسی می‌کاهد، چراکه خط و مشی این گروه کاهش کمک‌های اجتماعی است نه افزایش آن.

اُسکار نیدرمایر (Oskar Niedermayer)، استاد دانشگاه آزاد برلین(FU) در این باره می‌گوید: «حزب باید موضع خود را حفظ کند و در مذاکرات رفاه اجتماعی، خود را به عنوان آلترناتیو چپ‌گرا مطرح کند. حزب چپ به روش خود ادامه خواهد داد و همه‌ی حزب‌های دیگر را به عنوان نئولیبرال می‌شناسد.»

این برای حزب سوسیال دموکرات خبر بدی است، حزبی که چپ‌گرایان آن از سر ضرورت، ائتلاف با محافظه‌کاران را پذیرفتند. طول می‌کشد تا حزب سوسیال دموکراسی دوباره به چپ نزدیک شود. میان خط‌ ‌مشی این دو حزب تفاوتی اساسی وجود دارد. رهبر فعلی حزب سوسیال دموکراسی هیچ رغبتی برای همکاری با اسکار لافُن‌تِین(Oskar Lafontain) نشان نمی‌دهد و چه بسا او را منفور هم می‌داند. لافونتین رهبر پیشین حزب سوسیال دموکراسی بود که از مقام خود کناره‌گیری کرد و اکنون یکی از محبوب‌ترین و برجسته‌ترین شخصیت‌های تشکل چپ در غرب آلمان است.

به کنایه می‌توان گفت که چپ، به محافظه‌کاران احسان کرد، چراکه حزب سوسیال دموکراسی با مشاهده افزایش آرای چپ، خط ‌‌مشی خود را تغییر داد و در کنار محافظه‌کاران قرار گرفت.

نیدرمایر می‌گوید: حزب سوسیال دموکراسی دیر یا زود از حزب دموکرات مسیحی و حزب سوسیال مسیحی فاصله خواهد گرفت و چه بسا باعث خشنودی آنها نیز خواهد شد. این اتفاق احتمالاً در ۱۰ سال آینده روی خواهد داد.»

در تالار سخنرانی مدرسه، وقتی یکی از سخنرانان با تمسخر این جمله معروف پیتر اشتروک (Peter Struck)، وزیر دفاع پیشین آلمان از حزب سوسیال دموکراسی را بازگو می‌کند: «استقرار نیروهای نظامی آلمان در افغانستان برای امنیت ملی آلمان بسیار حیاتی است» یکی از حضار به نشانه تأیید سر تکان می‌دهد.

هیچ کس نمی‌خواهد تفنگش را زمین بگذارد و با حزب سوسیال دموکراسی صلح کند و این موقعیت از نظر اعضای عادی حزب چب اشکالی ندارد.

Jefferson Chase / راشین