1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بازداشت چند معلم در تهران در روز جهانی معلم

۱۳۸۷ مهر ۱۴, یکشنبه

یکشنبه، پنجم اکتبر (۱۴ مهر) روز جهانی معلم است. در حالیکه در بسیاری از کشورهای جهان بدین مناسبت مراسم گوناگونی برگزار شد، فعالان کانونهای صنفی معلمان در ایران با تهدید از برگزاری هر گونه مراسمی بازداشته شدند.

https://p.dw.com/p/FURp
یک تجمع اعتراضی معلمان در ایران (عکس آرشیوی)
یک تجمع اعتراضی معلمان در ایران (عکس آرشیوی)عکس: www.kosoof.com

مصاحبه با میراکبر رییس‌زاده، عضو کانون صنفی معلمان تهران، از معلمان دستگیر شده در برابر وزارت آموزش و پرورش در تهران، دقایقی پس از آزادی.

دویچه وله: آقای رییس‌زاده، امروز در بیش از ۱۰۰ کشور جهان، روز جهانی معلم را جشن می‌گیرند. در ایران به این مناسبت چه خبر است؟

میراکبر رییس‌زاده: ما قرار بود که طبق روال هر سال که روز جهانی معلم را برگزار می‌کردیم، امسال نیز مراسمی را برگزار کنیم. اما برخی از دوستان ما تهدید شدند که اگر در این مراسم شرکت کنند، به شدت با آنها برخورد خواهد شد. برای همین، ظاهرا این قضیه تحت‌الشعاع قرار گرفت و به نوعی می‌شود گفت که به‌هم خورد. البته نه رسما، اما در عمل، هماهنگی‌های لازم انجام نگرفت تا جلسه‌ یا تجمعی باشکوه برگزار شود. هدف ما نیز موردی خاص نبود. ما می‌خواستیم جمع شویم و جشن کوچکی بگیریم. خود من شنیده بودم که همکارانم احتمالا در جلوی وزارت آموزش و پرورش جمع می‌شوند. برای همین تا میدان فردوسی رفتم. سپس کمی به طرف بالا رفتم و دیدم که خبری نیست. منتظر بودم تا یکی از دوستانم را ببینم. آمدند و به من گفتند: "آقا، شما مشکوکید!" من پرسیدم: "به چه مشکوکید؟" گفتند: "باید کیفتان را ببینیم." گفتم: "شما که هستید؟" گفتند: "چکار دارید، من پلیسم." در حالی که لباس شخصی بود. خلاصه کیف مرا گرفتند و باز کردند و وسایلم را بیرون ریختند، دفترچه تلفن و دیگر چیزها را. از جزوه‌هایی که "ای آی" (EI) منتشر کرده و در سایتش هم هست، من و دوستان یک دفترچه تهیه کرده بودیم.

دویچه وله: آقای رییس‌زاده، لطفا برای آن گروه از شنوندگانی که نمی‌دانند بگویید که "ای آی" چه سازمانی است.

میراکبر رییس‌زاده: "ای آی" سازمان جهانی معلمان است که ۳۰ میلیون معلم از بیش از۱۷۰ کشور عضو آن هستند. این سازمان نشانگر نوعی همبستگی جهانی است. معلمانی که در این سازمان عضو هستند در جهت ارتقای آموزش، رفع مشکلهای معلمان و مسائلی در این حد فعالیت می‌کنند. ما این دفترچه را تهیه کرده بودیم که در آن پیام دبیرکل این سازمان جهانی و نامه‌هایی که خطاب به ایران در حمایت از معلمان نوشته بود، چاپ شده بود. این دفترچه را از من گرفتند و مرا به اتاقی در وزارتخانه هدایت کردند. در آنجا نیروهای پلیس امنیت و نیروهای حراست بودند. تا همین الان (ساعت ۷ بعدازظهر به وقت ایران) که من دارم از آنجا بیرون می‌آیم، مرا نگاه داشته بودند. کارتهای مرا گرفتند و گفتند باید به پلیس امنیت بیایی و جواب بدهی.

دویچه وله: چند نفر معلم بودید، آقای رییس‌زاده؟

میراکبر رییس‌زاده: اصلا نمی‌گذاشتند معلمان جمع شوند. گفتند که "ما شما را با دوربین دیده‌ایم." گفتند که "با دوربین دیدیم که جزوه رد و بدل می‌کنید." گفتم "با همکارم دارم صحبت صنفی و معلمی می‌کنم. جزوه چیست؟ مگر جزوه ممنوعه در کیف ما هست؟ مگر می‌خواهیم به جایی آسیب برسانیم؟ ما تشکلی صنفی، NGO هستیم که در جهت اهداف صنفی حرکت می‌کنیم. اصلا شما به چه حقی داشتید با دوربین مرا نگاه می‌کردید؟" گفتند: “نه، شما داشتید در اینجا جزوه رد و بدل می‌کردید!" چند جوانک بودند. گوش نمی‌کردند که چه می‌گویم. گفتم: "آقاجان، ما آمده‌ایم اینجا تا تجمع و جشنی را برگزار کنیم، نه جشن اعتراضی، بلکه جشنی برای گرامیداشت روز معلم. حال که این جشن برگزار نشد و ما هم می‌خواهیم به خانه‌مان برگردیم، برای چه جلوی ما را گرفته‌اید؟" خلاصه تا همین الان ما را سین – جیم و تهدید می‌کردند. به من گفتند: "باید به پلیس امنیت بیایی، وگرنه، اگر نیایی، جلب‌ات می‌کنم." فعلا وضع من این است. انقدر عرصه بر ما تنگ شده است که بدیهی‌ترین حرفمان را نمی‌توانیم بزنیم. آخر چرا آنقدر جسارت به خرج می‌دهند. اینکه معلم را می‌گیرند و می‌گویند که مشکوکیم، چه معنی می‌دهد؟ اگر واقعا می‌خواهید جامعه را اصلاح کنید، این همه مشکل در جامعه است به سراغ آنها بروید. چرا به معلم‌ها گیر داده‌اید؟ ما کاری با شما نداریم. انگار ما را دارند تهدید می‌کنند و می‌ترسانند. جرم من چیست؟ معلم بودن جرم است؟ این قضیه‌ای است که من امروز به آن مبتلا بودم.

دویچه وله: آقای رییس‌زاده، یونسکو روز جهانی معلم را تعیین کرده تا بر نقش معلم در تربیت جوانان و در نتیجه در ساختن آینده جامعه‌ها و کشورها تاکید کند. با توجه به این برخوردی که با معلمها می‌شود، چه برداشت و احساسی در شما بوجود می‌آید؟

میراکبر رییس‌زاده: ما گفته‌ایم که معلمان ما باید قدر ببینند. اگر معلم ما ضعیف باشد، نمی‌تواند انسانهای قوی به بار بیاورد. اینها یا این جمله را نمی‌توانند بفهمند، یا به آن گوش نمی‌دهند. ما می‌گوییم که معلم نباید دغدغه منزلتی، معیشتی و امنیتی داشته باشد. چنین معلمی است که می‌تواند دانش‌آموز قوی و خوب به بار آورد، ایران را خوشبخت کند و جامعه را بسازد. اگر شما معلم را ضعیف بخواهید، معلمهای ضعیف نمی‌توانند انسانهای قوی به بار بیاورند. نمی‌دانم که چه سیاستی است که اینها فعلا با ما این گونه برخورد می‌کنند. اصلا گوش نمی‌دهند که مشکلهای ما چیست. من می‌گویم که چندین سال است، حدود سی سال است که حق ما را نداده‌اید. حال ما صدایمان را بلند کرده و گفته‌ایم که خجالت بکش و حق ما را بده! این جرم است؟ بیایید با ما صحبت کنید. ما از اینها دعوت کرده و گفته‌ایم که بیایید و در جلسات ما شرکت کنید. در جلسات ما چیزهای عجیب و غریبی گفته نمی‌شود.

دویچه وله: چه خواستهایی را معلمان در حال حاضر دارند و بیان می‌کنند که با این مقاومت و فشار روبرو می‌شوند؟

میراکبر رییس‌زاده: معلمان خواستهای عجیب و غریبی ندارند. آنها می‌گویند که ما را از لحاظ معیشتی تامین کنید تا ما زیر خط فقر زندگی نکنیم. آنها همچنین می‌گویند که معلم از لحاظ منزلتی شأنش بالاتر از آن است که شما فکر می‌کنید. باید زمینه آن را فراهم کنید تا معلم در جامعه جایگاه واقعی خود را به دست آورد. این مشکلهاست، همراه با یک سری مسائل صنفی، که چون از اول به آنها توجه نکرده‌اند، مشکلها انباشته شده است. در نظام اداری آموزش و پرورش، نظام قبیله‌ای حاکم است. باندبازی اداری وجود دارد. در مدارس به معلمان سخت می‌گیرند. وقتی ابلاغ معلم را به او می‌دهند، به سرش منت می‌گذارند. این بخصوص در مورد فعالان صنفی صدق می‌کند. فعالان صنفی در مناطق آموزش و پرورش راحت نیستند. به سختی به آنان کلاس و درس می‌دهند. به هر مدرسه‌ای که می‌روند، مدیر اذیتشان می‌کند. سپرده‌اند که اینها را اذیت کنید. این وضعیت ماست. معلمها می‌گویند که این وضع نباشد؛ ما باید بدون دغدغه به کار آموزشی و تربیتی‌مان ادامه دهیم، نه اینکه در این جوی که ایجاد کرده‌اند زندگی کنیم.

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری