۱۲ ژوئن، روز خاطرهنویسی در آلمان
۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه
دفترچه خاطرات مجموعهای است که در آن فعالیتهای شخصی، خاطرهها، تجربهها و حتی احساسات و روحیات یک فرد به تصویر در میآیند. ویژگی مشترک بیشتر دفترچههای خاطرات تداوم در نگارش آن است.
سابقه خاطرهنویسی را باید در دوران باستان جستجو کرد. این رسم نگارش رویدادها را به ویژه میتوان در گاهنامهها و لوحهای گلی سرزمین بینالنهرین مشاهده کرد. آشوریهای باستان از جمله اقوامی بودند که نوشتههای آنان در شمار نخستین دفترچههای خاطرات به حساب میآیند؛ این نوشتهها همانند شاهدان نوشتاری از گذشته زندگی قومهای این منطقه هستند.
خاطرهنویسی در دنیای مدرن امروزی با دگرگونیهای سیاسیاجتماعی پس از قرون میانه مرتبط است؛ افزایش قدرت تفکر، تقویت اعتماد به نفس و رهایی از فشار جامعه بر افراد، دلیلهای خروج فرد از پیله خودگرایی وگرایش به شناساندن خود به دیگران است. خاطرهنویسی در دورههایی خاص از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است؛ از جمله در دوران جنگ. جنگ جهانی دوم و رویدادهای مرتبط با آن از مواردی هستند که بسیاریها آن را دستمایه خاطرهنویسی قرار دادهاند.
امروزه خاطره نویسی با نام «آنه فرانک» پیوند خورده است. آنه فرانک دختر نوجوان یهودی آلمانیتباری بود که در سال ۱۹۳۴ به همراه خانواده خود برای گریز از پیگرد رژیم نازی به هلند مهاجرت کرد. شهرت او به دلیل نگارش خاطرههایش در یک دفترچه خاطرات است.
آنه فرانک در سال ۱۹۲۹ در فرانکفورت به دنیا آمد؛ در همان سالهای کودکی رنج دوری از وطن را هنگامی تجربه کرد که با خانواده مجبور به فرار از آلمان شد. حباب داشتن یک زندگی آرام با هجوم نازیها به هلند برای خانوادههای فراری یهودی ترکید و آنان را به زندگی در خفا مجبور کرد. خانواده فرانک هم با این مشکل روبرو بود، از این رو آنان خود را در ساختمان پشتی منزلی در آمستردام مخفی کردند تا از گزند نازیها در امان بمانند. اقامت آنان در این شرایط دشوار بیش از دو سال به درازا کشید.
آنه در سالروز تولد ۱۳ سالگی خود دفترچهای هدیه گرفت که بعدها تنها یار و مونس او در آن سالهای سخت بود. او در تمام مدتی که با خانواده اش در آن ساختمان پشتی زندگی میکرد، خاطرات و اتفاقات روزمره خود را یادداشت میکرد. او جدا از نگارش خاطراتش داستانهای کوتاه هم مینوشت و جملههای زیبایی را که در کتابهای مختلف میخواند، در دفترچهای جداگانه جمعآوری میکرد.
آنه دفتر خاطرات خود را «کیتی» نام گذاشته بود و به این دوست خیالی نامههایی می نوشت. هر چه بیشتر مینوشت آرامش بیشتری مییافت. خود در این باره مینویسد: «برایم از همه چیز مهمتر این است که میتوانم آنچه را که میاندیشم و احساس میکنم، بنویسم و گرنه در این تنگنا خفه میشوم». او به دید دیگری به زندگی مینگریست و میخواست متفاوت از دیگران زندگی کند: «من نمیخواهم مثل بیشتر مردم بیهوده زندگی کنم؛ برای من خوشحال کردن انسانهای اطرافم که مرا نمیشناسند مهم است؛ من میخواهم حتی پس از مرگ هم زنده و در یاد مردم باشم.»
در تابستان ۱۹۴۴ مخفیگاه این خانواده یهودی لو رفت و نازیها آنها را به اردوگاه کار آشویتس منتقل کردند. آنه فرانک نتوانست از این اسارت جان سالم به در برد. او به بیماری تیفوس مبتلا شد و در اردوگاه «برگنبلسن» جان خود را از دست داد. اتو فرانک پدر آنه تنها فرد خانواده بود که زنده به آمستردام بازگشت؛ وی پس از دریافت دفترچه خاطرات آنه که در زمان بازداشت و انتقال آنها از دید نازیها مخفی مانده بود، اقدام به انتشار آن کرد؛ این دفترچه در واقع به نوعی وصیتنامه آنه فرانک محسوب میشود.
پس از پایان جنگ، مخفیگاه آنه فرانک و خانواده اش بهشدت صدمه دیده بود و میبایست تخریب میشد، اما گروهی از مردم آمستردام برای زنده نگاه داشتن یاد آنه فرانک و دیگر ساکنان این مخفیگاه، در اقدامی خودجوش موسسهای به نام آنه فرانک بنیان گذاشتند و آن خانه را به نمایشگاه تبدیل کردند.
هم اکنون این مکان یکی از پربینندهترین نمایشگاهای شهر آمستردام است. برای ارج نهادن به مقام آنه فرانک و یادبود تلاش های وی در نگارش خاطراتش، روز ۱۲ ژوئن در آلمان به نام روز دفترچه خاطرات نامگذاری شده است.