سازمان تجارت جهانی؛ بیم و امیدها در مذاکرات ژنو
۱۳۸۷ مرداد ۱, سهشنبهاز سال ۲۰۰۱ و با اجلاس نمایندگان کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی در دوحه، پایتخت قطر، سلسله گفتوگوهایی در مورد آزادسازی تجارت جهانی آغاز شد که تا کنون بارها و بارها محکوم به شکست بوده است.
محور این گفتوگوها به بیان ساده این است که کشورهای صنعتی باید بازارهای خود را به روی محصولات کشاورزی کشورهای در حال توسعه بگشایند و کشورهای در حال توسعه هم بازار خود را به روی کالاهای صنعتی کشورهای توسعه یافته. این کار با استفاده از وضع عوارض گمرکی کمتر صورت میگیرد.
به نظر هواداران آزادسازی تجارت جهانی، این اقدام سطح درآمد کشورها را تا حد قابل توجهی افزایش میدهد و تأثیر معناداری در کاهش فقر و چرخش چرخهای اقتصادی دنیا دارد.
چالشهای گفتوگوهای ژنو
نمایندگان ۴۰ عضو برجسته سازمان تجارت جهانی از روز دوشنبه در ژنو گرد هم آمدهاند تا در مورد راههای از میان برداشتن موانع تجارت آزاد با هم صحبت کنند. در میان شرکتکنندگان نام کشورهایی همچون آمریکا، چین، برزیل، هند، ژاپن و نمایندگان اتحادیه اروپا به چشم میخورد.
مسلما بهترین حالت این است که شرکتکنندگان با هم به راهحلی واحد برسند. اختلافها اما به سیکل معیوبی افتاده است. کشورهای در حال توسعه میخواهند که کشورهای صنعتی آغوش بازارشان را به روی محصولات کشاورزی آنها بگشایند، اما خود بر محصولات صنعتی وارداتی کشورهای توسعهیافته، عوارض گمرکی سنگین میبندند تا حامی صنایع داخلی باشند. در مقابل کشورهای پیشرفته هم میخواهند اجناس صنعتی خود را با عوارض گمرکی ناچیز به بازار کشورهای در حال توسعه بفرستند، اما محصولات کشاورزی آنها را به راحتی در بازارهای خود نمیپذیرند تا از کشاورزان خود پشتیبانی کنند.
نیمه پر لیوان
برخی کارشناسان معتقدند که نشست جاری سازمان تجارت جهانی به دو دلیل به نتیجه میرسد: نخست اینکه کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه و جهان سوم قول دادهاند که این نشست به سمتی حرکت کند که مزایایی برای جمعیت فقیر دنیا در بر داشته باشد. به این قول باید عمل شود. دوم آنکه در شرایط کنونی اقتصاد جهان، چشمپوشی از سودی که با آزادشدن اقتصاد، نصیب کشورها میشود، دور از خرد است. بانک جهانی پیشبینی کرده که از میانرفتن تمام موانع تجارت آزاد در جهان، سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار سودآوری خواهد داشت.
روند گفتوگوها اما پیچیده است. اکنون ۵۰ سال پیش نیست که تنها چند قدرت اقتصادی بر سر میز مذاکره بنشینند، بلکه باید ۱۵۰ کشور ریزودرشت به هدفی واحد برسند. پیچیدگی واقعی مسئله زمانی مشخص میشود که بدانیم در میان کشورهای صنعتی یا در حال توسعه هم سلیقهها متفاوت است. مثلا ایالات متحده میخواهد محصولات کشاورزی خود را راحتتر به اروپا صادر کند، اما فرانسه مخالفت میکند؛ یا برزیل تلاش میکند راه صادرات سویا به اروپا و آمریکا را هموار کند، در حالیکه هند بیشتر در پی بازاری برای منسوجات و محصولات چرمی خود است.
نیمه تهی لیوان
برخی ناظران چندان به نتیجهدادن گفتوگوهای ژنو خوشبین نیستند. به اعتقاد آنها اقتصاد در دنیای امروز، مستقل از سیاست نیست. سادهتر اینکه از اقتصاد میتوان به عنوان برگ برنده در قمار سیاست استفاده کرد. مثلا حمایت از صنایع داخلی میتواند رأی بسیاری به صندوق یک نامزد انتخاباتی بریزد.
نوامبر امسال (۲۰۰۸) انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده برگزار خواهد شد، هند سال آینده انتخابات مجلس را در پیش دارد و شهروندان اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹، نمایندگان جدید را به پارلمان این اتحادیه خواهند فرستاد. کوتاه اینکه، تا تکلیف رویدادهای سیاسی یادشده روشن نشود، تصمیم روشنی در مورد آزادسازی اقتصاد در این کشورها گرفته نخواهد شد. این را هم نمیتوان نادیده گرفت که وضع کنونی اقتصاد جهان، کشورها را خواه ناخواه به سمت حمایت از صنایع داخلی سوق میدهد.
با وجود این، گفتوگوها برای آزادسازی اقتصاد جهان، شکست نخواهند خورد، بلکه کج دار و مریز ادامه خواهند یافت، چراکه شکست مذاکرات، پیامدهای بسیار سنگینی، بهویژه برای کشورهای در حال توسعه، خواهد داشت.