«ایران از درون»؛ کنفرانسی درباره قدرت و حقوق بشر در جمهوری اسلامی
۱۳۹۰ آبان ۲۰, جمعهبه ابتکار نهاد مدنی "شفافیت برای ایران" (Transparancy for Iran) برای روزهای جمعه و شنبه (۱۱ و ۱۲ نوامبر) کنفرانسی آغاز به کار کرده است که نام "ایران از درون" را بر خود دارد.
شماری از پژوهشگران و فعالان مدنی و حقوق بشری به این کنفرانس دعوت شدهاند تا در زمینه ساختار قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی و تأثیر آن بر بحرانها و تناقضهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز در باره فشارهای سیاسی و نقض شدید حقوق بشر به بحث و گفتوگو بنشینند.
علی صمدی احدی، از بنیانگذاران و رئیس نهاد مدنی "شفافیت برای ایران" در گشایش این کنفرانس با اشاره به وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران از اهمیت آزادی و دمکراسی سخن گفتِ. وی تلاشهای این نهاد را در جهت روشنگری در تمام این زمینهها دانست.
توماس کروگر، رئیس نهاد "مرکز فدرال آموزش سیاسی" به عنوان سخنران بعدی به رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ اشاره کرد و گفت که حدود ۵ هزار نفر در پی برخوردهای خشونتآمیز حکومت ایران علیه مردم معترض دستگیر شدند و دهها نفر دیگر جان خود را از دست دادند.
وی به اهمیت شبکههای اجتماعی در اینترنت اشاره کرد و گفت که دولت محدودیتهای بسیاری در این عرصه ایجاد کرده است و پس از انتخابات ۱۳۸۸ جهانیان هر روزه شاهد دستگیریهای فلهای جوانان، دانشجویان، فعالان مدنی و سیاسی و نیز فشار بر دگراندیشان دینی مانند دراویش و بهاییها و سنیها در ایران بوده است.
کروگر اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران امروز در دو موضوع مناقشهی اتمی و توطئهی ترور سفیر عربستان سعودی در صدر عناوین خبری قرار گرفته است.
وی گفت که نهاد مدنی "شفافیت برای ایران" میکوشد با اطلاعرسانی مستقل در وبگاه اینترنتی خود در زمینهی مسائل سیاسی، حقوق بشر و مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران سهمی در روشنگری داشته باشد.
کروگر اشاره کرده که این دو نهاد میکوشند در زمینهی فیلمهای روشنگر اجتماعی و سیاسی در مدارس آلمان با فیلمهایی مانند "موج سبز" و فیلم اخیر مستند جعفر پناهی در زمینهی جنبش دمکراسیخواهی و محدودیتهای گسترده علیه هنرمندان و فرهنگسازان ایران، روشنگری کند.
«جمهوری اسلامی، نظامی غیرشفاف و متناقض»
علی انصاری، استاد تاریخ و ایرانشناسی در دانشگاه سن اندروز در اسکاتلند در زمینهی ساختار سیاسی دولت احمدینژاد و سازوکارهای آن گفت که احمدینژاد نخستین دولتمرد اسلامی پس از انقلاب اسلامی بود که از نمادهای ایران پیش از اسلام و ملیگرایی ایرانی استفادهی تبلیغاتی کرد. وی این رویکرد احمدینژاد را به یک نمایش تشبیه کرد که آن را در خدمت افکار موعودگرایی خود قرار داده است.
وی سیاست اتمی ایران را که احمدینژاد از آن استفاده میکند، فقط در خدمت تثبیت و تداوم قدرت نظام حاکم بر ایران دانست. به گفته وی هدف سیاستهای احمدینژاد به هیچ وجه مشارکت مردم نیست، بلکه میخواهد مردم فقط از سیاستهای وی حمایت کنند.
آقای انصاری گفت که "جمهوری اسلامی ایران" یک نظام "جمهوری" نیست که ما از تعریفهای خود میشناسیم، بلکه همه چیز حول یک شخصیت دور میزند و آن شخص نه احمدینژاد بلکه شخص آیتالله خامنهای است.
آقای انصاری ساختار سیاسی دولت احمدینژاد را بر اساس عدم مشارکت مردم، پوپولیسم، خودکامگی و حفظ قدرت تعریف کرد. وی افزود، هیچ شهروندی دارای حقوق فردی خود نیست. تنها کسی که این حقوق را برای خود قائل است شخص آیتالله خامنهای است.
از نظر وی، سیستمی غیرشفاف بر جمهوری اسلامی حاکم است که به هیچ وجه نمیتوان سیاستهایش را بر اساس یک معیار معین سنجید، زیرا سوءمدیریت در تمامی عرصههای سیاسی و اقتصادی حاکم است. بهگفته انصاری با حکومتی رو به رو هستیم که خود از درون به جناحهای متخاصمی بدل شده است.
وی به نمایشها "ملیگرایانه"ی احمدینژاد اشاره کرد که سربازان هخامنشی را در ظاهر یک بسیجی مورد تقدیر قرار میدهد.
وی در پایان گفت که جمهوری اسلامی را میتوان یک نظام دیکتاتوری نامید که ربطی به جمهوریت ندارد.
نقش دو گانه روحانیت
سخنران بعدی حسن یوسفی اشکوری به موضوع "نقش دوگانهی روحانیت شیعه در جمهوری اسلامی" پرداخت. وی گفت که از دیرباز یعنی حتی پیش از اسلام دین و روحانیان با قدرت سیاسی عجین بودهاند.
نهاد روحانیت در حوزه سیاست و حکومت همواره دو نوع نقش داشته است. به آن مشروعیت سیاسی بخشیده و با حکومتگران همکاری کرده است. ولی همواره رقابت میان روحانیت و قدرت سیاسی را نیز شاهد بودهایم. نهاد موبدان در عصر ساسانی و روحانیان شیعه در دوره صفوی از جمله این رابطهی حمایتگران از حکومت و تعامل با آنها بوده است.
اشکوری در رابطه با روحانیت و قدرت در جمهوری اسلامی گفت که فقط نظریهی "ولایت فقیه" نبود که به آیتالله خمینی امکان تثبیت نظام جدید را فراهم آورد، بلکه حتا نیروهای غیردینی نیز با حمایت خود در کنار تقریبا تمام روحانیان در اوایل انقلاب ۵۷ به قدرتگیری این نظام کمک کردند. شماری از روحانیان همچون آیتالله خوانساری و آیتالله شریعتمداری هم بودند که به دلیل مخالفت با روایت مسلط از رابطه دین و دولت با فشار حاکمان روحانی جدید منزوی و با خشونت خانهنشین شدند.
پس از مرگ آیتالله خمینی فقدان مشروعیت فقهی آیتالله خامنهای توسط آیتالله منتظری مطرح شد، ولی قدرت سیاسی حاکم رهبری وی به عنوان "ولی فقیه" جدید را به رسمیت شناخت.
اشکوری در ادامه سخنان خود به گرایشها و رویکردهای دولت احمدینژاد پرداخت و در این زمینه گفت که در گفتمان احمدینژاد ابتدا با تاکید بر تشیع و اسلام فقه محور و با تبلیغ ظهور امام غائب در پی تحکیم پایههای قدرتطلبی خود بود. اما بعدتر از باستانگرایی گرفته تا استفاده از تبلیغاتی برای جلب زنان و جوانان عوامگرایانهی و طرح "حقوق" آنها و نیز دروغهای آشکار و مستمر در سازمان ملل در تبلیغات احمدینژاد به همآمیخت. به گفته اشکوری در تاریخ ایران پس از انقلاب قدرتگیری چنین باند فاسد و دروغگویی سابقه نداشته است. با این حال آیتالله خامنهای در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ با قدرت تمام از وی در برابر دیگر جناحهای مخالف حمایت کرد و هر نوع ادعای تقلب در نتایج انتخاباتی را پوچ دانست.
اشکوری در پایان گفت که جمهوریت این نظام که خود را "جمهوری اسلامی" مینامد به معنای مدرن این مفهوم نیست.
عقبماندگی اقتصادی ایران درسی سال گذشته
فریدون خاوند، کارشناس و استاد اقتصاد در پاریس در سخنان خود با اشاره به دادههای بنیادی اقتصادی ایران گفت که تولید ناخالص ملی ایران، این کشور را در رتبهی ۲۶ قرار داده است، در حالی که ترکیه با اینکه دارای منابع نفتی نیست دو برابر ایران تولید ناخالص دارد.
ایران در عرصه درآمد سرانه در خاورمیانه در سطح متوسط است که از بسیاری کشورهای عربی عقبتر است و همسطح با الجزایر است.
به لحاظ نرخ تورم، در سال ۲۰۱۱ فقط سودان از ایران وضعیت بدتری داشته است. ایران بالاترین نرخ بیکاری را در کشورهای خاورمیانه را دارد.
خاوند تاکید کرد که طی ده سال گذشته صادرات ایران رو به افزایش بوده است، اما فقط حدود ۲۰ درصد آن صادرات نفتی است.
تولید نفت که اساس و بنیاد اقتصاد ایران است طی سالهای گذشته به دلیل تحریمهای خارجی با مشکل مواجه شده و رو به کاهش نهاده است. در این میان تولید نفت عراق و امارات متحده عربی رو به افزایش گذاشته و ایران از دومین تولیدکننده نفت اوپک به رتبهی چهارم سقوط کرده است.
در ده سال نخست جمهوری اسلامی اقتصاد ایران در اثر سیاستهای شبهسوسیالیستی که احزاب چپ ایران از آن حمایت میکردند، به سمت دولتیشدن پیش رفت که به شکست انجامید.
در دورههای بعد، هدفهای اصلاحگرایانهی تعدیل اقتصادی در زمان رفسنجانی و ساماندهی اقتصادی در زمان خاتمی نیز به شکست انجامیدند. کارشناسان اقتصادی پس از آن به این نتیجه رسیدند که در چارچوب "ولایت فقیه" چنین اصلاحاتی امکانپذیر نیست.
در دورهی بعدی،از نظر آقای خاوند، سیاست پوپولیستی، ناكارا و متناقض و سوءمدیریت از ویژگیهای بارز دولت احمدینژاد تاکنون بوده است.
وی گفت که نفت و فساد و نابرابریهای اجتماعی در ایران امروز بسیار فراگیر شده است.
ایران به لحاظ آزادی اقتصادی در ایران در رتبهی ۱۷۲ است. ایران در سطح منطقه نیز از این لحاظ بسیار عقب است.
سهم نفت در بودجهی دولت حدود ۷۵ درصد است.
از نظر عدم آلودگی دستگاههای دولتی به فساد، ایران در ردیف ۱۴۶ است.
از نظر نابرابری اجتماعی که آیتالله خمینی وعدهی رفع آنها را داده بود، ایران بسیار عقب است و حتا از مصر نیز عقبتر است.
خاوند در انتها گفت که تحریمها بر خلاف نظر بسیاری که آن را بیثمر میدانند بسیار مؤثر بودهاند. او گفت که بر همین اساس مخالف هر نوع دخالت نظامی در ایران است ، زیرا میتواند نتایج ناگواری را در پی داشته باشد. این درحالی است که تحریمهای اقتصادی محدودیتها مؤثری ایجاد کردهاند.
میزگرد در مورد سیاست اتمی ایران
در میزگردی که با موضوع "سیاست اتمی ایران و مناقشهی بینالمللی بر سر آن" در چارچوب کنفرانس برلین برگزار شد، علی انصاری، گفت که این سیاست بسیار غیرشفاف است و مردم در چند و چون آن شرکت ندارند.
او گفت که جناحهایی هستند که قدرت نظامی اتمی را میخواهند ولی این بدان معنا نیست که بخواهند آن را به کار ببرند، بلکه آنها معتقدند که این قدرت اتمی میتواند به تثبیت قدرت آنها در سطح بینالمللی و داخلی کمک کند.
احمدینژاد با مهدیتگراییاش و سیاستهای پوپولیستی و قیامتباوری نیز از این قدرت اتمی میخواهد استفاده کند، نه اینکه آن را علیه کشوری به کار ببندد.
یوسفی اشکوری در رابطه با مهدویتگرایی احمدینژاد و جنگ قدرت در جمهوری اسلامی گفت که نوع موعودگرایی احمدینژاد در میان حتا روحانیان شیعه نیز شناخته شده نیست. البته همهی روحانیان شیعه موعودگرا هستند، ولی این از نوع دیگری است.
این نوع از موعودگرایی را میتوان از نوع شاه اسماعیل صفوی است. وی گفته بود که با امام غائب شیعیان ارتباط مستقیم دارد. حال آقای احمدینژاد مدعی است در ارتباط با امام زمان است.
شاه اسماعیل که مدعی ارتباط با امام زمان بود، بدین معنا بود که واسطههایی که خود را روحانیان شیعه میدانند، در واقع حذف میشوند، زیرا فردی وجود دارد که خود با امام زمان ارتباط مستقیم دارد. احمدینژاد نیز با این ادعای خود، در واقع نقش واسط روحانیان را حذف میکند.
به گفته اشکوری زمانی احمدینژاد پس از یک گفتوگو با آیتالله خامنهای به دیگران گفته بود که او رئیس جمهور ولی فقیه جمهوری نیست، بلکه رئیس جمهور امام زمان است.
فقها نیز امروز میدانند که با این ادعای موعودگرایی احمدینژاد در تعارض با منافع روحانیان شیعه است و به همین دلیل آنها احمدینژاد و محفل حول وی را "منحرف" اعلام کردهاند.
اشکوری این جریان را بسیار خطرناک برای جامعهی ایران دانست.
فریدون خاوند، کارشناس اقتصاد درباره فشارهای اقتصادی بر مردم ایران و افزایش سرسامآور قیمتها و فساد اقتصادی گفت که اقتصاد ایران همانند جامعهی ایران مملو از تناقضهای بسیار است.
ایران به رغم پایین آمدن نرخ زادوولد، ۸۵ درصد مردم باسواد و شهرنشینی گسترده از نظر اقتصادی بسیار عقبمانده است. در کنار کالاهای بسیار نادر بیاهمیت غیرنفتی، کالای نفت یگانه کالای صادراتی مؤثر ایران است. سطح بیکاری رو به گسترش است و میلیونها نفر از جوانان آیندهای مبهم دارند.
ارتباط اقتصاد ایران با بازار جهانی بسیار محدود است. به طور کلی، رشد اقتصادی اولویت نظام جمهوری اسلامی نیست و کسانی که قصد فعالیت اقتصادی را دارند مدام با بیثباتی سیاسی و معیارهای اقتصادی روبهرو هستند که بر آیندهی آنها تأثیر منفی میگذارد.
بر اساس آخرین گزارش آژانس بینالمللی، برنامه اتمی ایران از جنبههای نظامی عاری نیست. به گفته خاوند برای بازداشتن جمهوری اسلامی از استفاده غیرصلحآمیز از انرژی هستهای دو گزینه در سطح بینالمللی مطرح است، گزینهی نظامی و غیرنظامی. از نظر این اقتصاددان بهترین هدیهای که اسرائیل میتواند به حاکمان ایران بدهد، یک حملهی نظامی است. فاجعهای که یک حملهی نظامی میتواند برای مردم ایران در پی داشته باشد، بیش از فشارهای اقتصادی است. فشارهای اقتصادی در اثر تحریم تأثیرگذار بوده است و تأثیر آن بیش از این خواهد بود.
بخش دوم مباحث کنفرانس "ایران از درون" در روز اول به مسئله حقوق بشر و جامعه مدنی در ایران اختصاص داشت. برای خواندن گزارش مربوط به این مباحث اینجا را کلیک کنید.
داود خدابخش
تحریریه: فرید وحیدی