افزایش جنگ و خشونت در سال گذشته و امید به صلح بیشتر در سال ۲۰۰۹
۱۳۸۷ دی ۱۳, جمعهدر اوایل ماه اوت ۲۰۰۸ بود که با شروع جنگ میان روسیه و گرجستان حتی دامنه زدوخوردها به اروپا هم کشیده شد. اما موضوعی که در سال گذشته باعث ایجاد امید در دل بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران صلح شد، انتخاب اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا بود. با برگزیده شدن وی این احتمال افزایش یافته که آمریکا در آینده بیشتر از روشهای سیاسی برای حل اختلافات سود جوید تا از راه نظامی؛ روشی که پیششرط زندگی صلحآمیز در جهان است.
یکی از محورهای اصلی فعالیت انستیتوی آلمانی HIIK، واقع در شهر هایدلبرگ، بررسی درگیریهای خشونتآمیز در سراسر جهان است. این موسسه تحقیقاتی در پایان سال جاری میلادی نتایج پژوهشهای خود را در این باره منتشر ساخته است.
طبق نتایج تحقیقات این انستیتو، افزایش تعداد درگیریهای نظامی در جهان در سال گذشته میلادی نسبت به سال ۲۰۰۷، محسوس است. در سال ۲۰۰۸ تعداد جنگهای طولانی مدت از ۶ به ۹ مورد و درگیریهای خشونتآمیز منطقهای از ۲۶ به ۳۰ مورد رسیدهاند.
در میان جنگهای یاد شده، حمله ماه فوریه ارتش ترکیه به مواضع حزب کارگران کردستان در شمال عراق نیز منظور شده است. در این حمله ۲۴۰ شبه نظامی پکاکا کشته شدند. محققان این انستیتو در بررسی درگیریهای خشونت آمیز سال گذشته علاوه بر آن از جنگهای دیگر در پاکستان، سریلانکا، افغانستان، عراق، سومالی و درگیریها در منطقه دافور در سودان و چاد نام میبرند.
لوتا مایر، عضو هیئت مدیره انستیتو تحقیقات درباره درگیریهای خشونت آمیز، متعقد است: «چهان ناآرامتر شده و ما از این نظر به وضعیت چهار یا پنج سال پیش بازگشته ایم». میشائل برزوسکا، مدیر انستیتو تحقیقاتی صلح و امنیت سیاسی دانشگاه هایدلبرگ IFSH هم نظر مشابهی در این مورد ابراز میکند. علاوه بر آن وی متذکر میشود، در شروع سالهای نود میلادی در قرن بیستم، تعداد جنگهای بزرگ به مراتب بیشتر بود.
سیاست آمریکا از مهمترین عوامل افزایش جنگ در جهان
کارشناسان علمی یکی از علتهای عمده این رشد را سیاست آمریکا می دانند. برزوسکا به این نکته اشاره میکند که تقریبا نیمی از خشونتهای نظامی در جهان از طریق آمریکا انجام گرفته است. ایالات متحده از نظر حضور نظامی در خارج از مرزهای خود نیز، از سایر کشورها برتری دارد.
مدیر انستیتو تحقیقاتی صلح و امنیت سیاسی دانشگاه هایدلبرگ در عین حال گوشزد میکند: «این بدان معنی نیست که آمریکا مسئولیت همه درگیریها را برعهده دارد، اما نقش مهمی در آنها بازی میکند که با دیگران متفاوت است.» روسیه و چین نیروی نظامیخود را تا به حال بیشتر به شکل محدود و منطقهای بکار گرفتهاند.
به نظر لوتا مایر، بوش در مبارزه با تروریسم به شکل خشونتآمیز و بیشتر با نشانهها درگیر شده تا با علت بروز آن. به عقیده وی این سیاستی است که جهان مدتها باید از عوارض آن رنج ببرد و «نمی توان به سادگی تأثیرات آن را از جهان زدود.»
به نظر این کارشناس، روی کار آمدن باراک اوباما، رئیس جمهور جدید آمریکا، امید به انتخاب گزینه سیاسی در حل اختلافات را افزایش میدهد و تلاشها در کاربرد راه حل مسالمت آمیز در مشکلات خاورمیانه و آرام کردن بحرانهای دیگر را تقویت میکند.
ارتباط میان فقر و جنگ
برزوسکا در مورد وضعیت آفریقا بدبین است و می گوید، این وظیفه دشواری است که بتوان در این قاره صلح را برقرار کرد: «آفریقا فقیرترین قاره جهان است و میان فقر و جنگ ارتباط نزدیکی وجود دارد». به نظر وی «در آنجا اختلافات از یک منطقه شروع میشوند و به مناطق دیگر سرایت میکنند.»
به عقیده کارشناسان این انستیتو در اروپا چنین خطری وجود ندارد. علیرغم ادامه شرایط سخت در قفقاز در سال گذشته و درگیری میان روسیه و گرجستان در آبخازستان و اوستیای جنوبی، احتمال بروز جنگ در اروپای مرکزی نمیرود.