آزمون پيزا چيست و دشواریهای آموزشی در آلمان كدامند؟
۱۳۸۴ آبان ۲۳, دوشنبهسازمان گسترش همكاریهای اقتصادی اروپا OECD از سال ۲۰۰۰ آزمونی با عنوان Programme for International Student Assessment ايجاد كرد كه به اختصار پيزا PISA ناميده میشود و به معنی آزمون فراكشوری سنجش كارآيی دانشآموزان است. تا كنون فنلاند در اين گونه آزمونها همواره مقام نخست را احراز كرده است. در اين كشور، دانشآموزان نه سال نخست تحصيلی خود را در مدارس عادی و يكسان مىگذرانند. پس از اين مدت، دانشآموز بسته به ميانگين نمرات خود مىتواند به دبيرستان يا مدرسههای فنی فرستاده شود. در فنلاند مدارس، تمامروزه هستند و دانشآموز مىتواند تمام روز را در مدرسه خود بماند و به رايگان از غذای گرمی هم برخوردار شود. اما چرا شاگردان آلمانی تا كنون در اين آزمونها به مقامهای برجسته نرسيدهاند؟ آيا مدارس در آلمان عقبماندهاند يا مطالب درسی با نيازهای امروزين نمىخوانند؟
آگاهان آموزش و پرورش، به هر دو پرسش پاسخ منفی دادهاند. گرچه آنها نگران از مقام متوسطی هستند كه دانشآموزان آلمانی در سنجش يادشده به دست آوردهاند، ولی شاگردان امريكايی در اين آزمون از امتياز كمتری نسبت به همتايان آلمانی خود برخوردار شدهاند. اين مقايسه آگاهان، به اين علت است كه از قرار در هر دو كشور وضعيت اقتصادی خانوادهها در پيشرفت دانشآموز تاثير مستقيم دارد. بايد گفت كه نوع رفتار مسئولان با رنگينپوستان نيز در امريكا، از علتهای پسرفت دانشآموزان آن كشور، قيد شده است. در حالی كه سياهان و دانشآموزانی كه از خانوادههای امريكای لاتينی هستند، از امتيازات كمی در سنجش يادشده برخوردار شدند، همتايان امريكايی سفيدپوستشان از سطح سواد اروپاييان نيز پيشتر بودهاند. به همين ترتيب در آلمان هم ميان دانشآموزان آلمانی و غير آلمانى، تفاوتهای چشمگيری هست.
نگرانی آگاهان آموزشی از جايگاه متوسطی كه دانشآموزان آلمانی در آزمون پيزا به دست آوردهاند از اين ناشی مىشود كه در اين آزمون، سطح سواد عملی نوباوگان برآورد مىشود. پرسشهای اين آزمون، درباره فلان اديب يا تئوریها و فرمولهای مجرد نيست، بلكه در رده آزمايشهايی كاملا روزمره و عملی است. آزموندهنده بايد بتواند از روی متن نسبتا سادهای بخواند و محتوای آن متن را تشريح كند. در شاخه ديگری از پرسشها، او بايد مسائل روزمرهای در رشتههای محاسبهای يا علوم طبيعى، حل كند. بدين گونه آزمونگران، برآورد مىكنند كه مثلا آيا آزموندهنده در آينده قابليت ورود به شغلهای پيچيده را دارد يا خير. بدين ترتيب نگرانی آگاهان آلمانی افزون بر مسئلهی موقعيت اقتصادی خانوادهی دانشآموز، از محتوا و روشهای مجرد و محافظهكارانه سيستم آموزشی كشور است.
يكى از علتهای عقبماندگی آموزشی كه دستاندركاران آموزش و پرورش آلمان بدان اشاره دارند، بخشبندی سهگانهی تحصيل پس از دبستان، در آلمان است. در اينجا دانشآموز، بسته به ميانگين نمرات تحصيلى، پس از دبستان، يا برای اخذ ديپلم به دبيرستان فرستاده مىشود، يا بايد در مدارس متوسطهی محدود درس بخواند. در اين مدارس، دانشآموز، باز بسته به ميانگين نمراتش، يا تا كلاس دهم يا تنها تا پايان دوره راهنمايى، اجازه تحصيل دارد. در آخرين موردی كه گفتيم، دانشآموز پس از پايان دوره راهنمايى، بايد به دنبال كار، يا دورههای عملی مانند آن باشد و معمولا از ادامه تحصيل محروم است. آگاهان آموزش و پرورش بر اين باورند كه تقسيم دانشآموزان به باهوشتر و كمهوشتر، به طور كلی ميانگين تلاش، و سر انجام ميانگين سطح سواد دانشآموزان را در آلمان كاهش میدهد.
در اين ميان گاه پيشداوریهای آموزگاران در مورد دانشآموزان غيرآلمانی نيز باعث میشود كه اين دسته از محصلان، به مدارس محدود يادشده، فرستاده شوند و در نتيجه كمتر به درجات عالی تحصيلی برسند. شق ديگری از مدارس هم در آلمان هست كه آنها را جمعی يا كلی مىنامند. در اين نوع مدارس، دانشآموزان از دورهی دبستان تا اخذ ديپلم، مىتوانند در همان مدرسه با همشاگردیهای خود، بمانند و تحصيل كنند و بسته به كوشش و توانايی خود درسشان را تا درجه ديپلم ادامه دهند. گفتنی است در فنلاند كه بهترين مقام را در آزمون پيزا احراز كرده، همين سيستم آموزشی رايج است.
البته در ژاپن و هلند كه جزو نخستين برندگان آزمون يادشده هستند، سيستمهای ديگری حكمفرما است. در حالی كه سيستم آموزشی هلند به آلمان نزديك است، در ژاپن سيستم تكليف و اجبار حكم مىراند و دانشآموزان تا پاسی از شب به انجام تكليفهای درسى، مجبور و مشغولند. آنچه به نظر آگاهان آموزشی در سه كشور موفق يادشده مشترك است، دوره نسبتا طولانی دبستانی است. در اين كشورها، بر خلاف آلمان كه دوره دبستانی چهارساله دارد، شاگردان مدارس تا شش سال دبستانی هستند. آگاهان معتقدند جدايی و تجزيه دانشآموزان پس از مدت كوتاه چهار سال، برای رشد سواد و سختكوشی ايشان زيانبخش است.
مسئله ديگری كه مىتوان آن را از علتهای عقبماندگی نسبی تحصيلی در آلمان دانست، مدت زمانی است كه دانشآموز در مدرسه مىگذراند. در همه كشورهايی كه مقامهای نخست را در آزمون پيزا به دست آوردهاند، دانشآموزان تمامروز هستند، در حالی كه تا سال گذشته مدارس عادی در آلمان نيمروزه بودند. از سال پيش تازه بخشنامهای تنظيم شد كه آرام آرام مدارس به تمامروزه تبديل شوند. ولی برای پياده كردن اين طرح، به جز نيروی كار بيشتر، به زمان بسيار طولانی و صرف هزينههای گزاف احتياج است. در دورانی كه دولت در همه شاخههای اقتصادی دست به صرفهجويی زده است، گمان نمىرود كه به زودی مسئولان آموزشی بتوانند همهی مدارس آلمان را به آموزشگاههای تمامروزه گسترش دهند.
گفتنی است كه دوره تحصيلی تا ديپلم كه تا امسال سيزدهساله بود، از سال تحصيلی جاری در آلمان، يك سال كاهش يافته و مانند بيشتر كشورهای جهان دوازدهساله شده است. كوتاه سخن آنكه هرچند مسئولان آلمانی از روشهای آموزشی و رفتار دست اندركاران پرورشی فنلاندی مىتوانند درسهای خوبی بگيرند، ولی بهتر است آموزش و پرورش در هلند را سرمشق كار خود سازند. نخست اينكه سيستم آموزشی هلند، همانطور كه گفتيم، به آلمان نزديكتر است و دوم اين كه در اين كشور نيز مهاجران بسياری زندگی و تحصيل میكنند كه مسئولان توانستهاند آنان را به خوبی جذب سيستم آموزشی و پرورشی كشور كنند. به طوری كه خانم بولمان، وزير آموزش و پرورش كنونی آلمان، در رابطه با آزمون پيزا گفته است، جای اميدواری است كه اقدامات سودبخشی كه پس از برگزاری آزمون پيزا در سال ۲۰۰۱ در آلمان انجام گرفته، باعث اعتلای امتيازات دانشآموزان آلمانی در اين آزمون شده باشد.