1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

پناهجویان زیر سن؛ فرار به سوی یک آینده بدون خشونت

۱۳۹۷ آبان ۴, جمعه

مهاجران جوان بدون همراه از کشورهای افغانستان، سوریه، سومالیا یا گینه به آلمان آمده اند و در این راه اغلب خطرهای زیادی را پشت سر گذاشته اند. پناهجویان جوان برای پایه گذاری یک زندگی جدید به سختی تلاش می کنند.

https://p.dw.com/p/37ER5
Jugendkulturfest der Diakonie in Wuppertal | Mushtaag Arab
مشتاق عرب، پناهجوی ۱۷ ساله و سرپرست‌اش مونیکا کوپرعکس: DW/A. Grunau

رویین نامر (۱۵ ساله)، دختر جوان سوریایی راجع به کودکی از دست رفته اش در یک قریه شعر می خواند: «هنگامی که برای آخرین بار مادرکلانم را بغل کردم، ده ساله بودم. من ده سال داشتم، هنگامی که کودکی ام از من گرفته شد».

در جشن فرهنگی جوانان و نوجوانان که خدمات کلیسایی شهر وپرتال (دیاکونی وپرتال) برای مهاجران خوردسال و بدون همراه و سرپرست های شان برگزار کرده است، تماشاگران با دقت به اشعار نوجوانان مهاجر گوش می دهند. این مهاجران جوان که در پروژه شعر در برلین شرکت کرده اند، تجربیاتی را که در راه فرار به آلمان کسب کرده اند، در قالب شعر درآورده اند.

سوزانه کولبل، خبرنگار هفته نامه خبری «اشپیگل» که از مناطق جنگی گزارش می داد، در سال ۲۰۱۵ برای راه اندازی چنین پروژه ای تلاش کرد تا به این وسیله فاصله میان پناهجویان و شهروندان آلمانی از میان برداشته شود و آوارگان جوان بتوانند احساساتشان را از طریق شعر بیان کنند.

این نوجوانان در چندین شهر مختلف اشعارشان را قرائت می کنند. بسیاری از تماشاگران در شهر وپرتال به خوبی می توانند احساسات این شاعران جوان را درک کنند. آن ها یا خودشان تجربیات مشابهی دارند و یا این که سرپرستی جوانانی را به عهده گرفته اند که در راه فرار به اروپا خطرهای زیادی را پشت سر گذاشته اند.

Jugendkulturfest der Diakonie in Wuppertal
در این برنامه تعدادی از هنرمندان افریقایی نیز حضور داشتندعکس: DW/A. Grunau

«به جلو نگاه کنیم، نه به عقب»

مشتاق عرب، دختر ۱۷ ساله از سومالیا می گوید، از این که نوجوانان قصه های زندگی شان را در سر صحنه قرائت می کنند، خوشش می آید. او سه سال پیش به اروپا فرار کرده است. مشتاق عرب همراه با خانم مونیکا کوپر، به جشن فرهنگی جوانان آمده است.

سازمان کلیسایی دیاکونی وپرتال، سرپرستی مشتاق را به این خانم معلم سپرده که به طور داوطلبانه در این زمینه به فعالیت مشغول است.

خانم کوپر می گوید: «این انسان های جوان (آوارگان) بدون دلیل به این جا نیامده اند... من نمی دانستم که فرار واقعا چه معنایی دارد». او از شاگردان دیگرش هم شنیده که فرار و ترک زادگاه چه کار دشواری است و به این خاطر نمی تواند عملکرد سیاستمداران و نارضایتی برخی از شهروندان آلمانی از حضور آوارگان را درک کند، «در حالی که وقتی که فکرش را می کنیم می بینیم وضع ما آلمانی ها خوب است».

مشتاق عرب با لحنی پراحساس از خانم کوپر به خاطر کمک هایش سپاسگزاری می کند و می گوید «او همیشه برای کمک به من آماده است، همیشه!»

مونیکا کوپر، پشتکار او و نمرات بسیار خوبش را می ستاید و می گوید: «من برای کسب موفقیت کار می کنم، مشتاق نیز همینگونه است».

این دختر ۱۷ ساله تاکید می کند که می خواهد به درسش ادامه بدهد و بعدها به دانشگاه راه پیدا کند.

مشتاق می گوید که می خواهد مانند سرپرست اش معلم ریاضی بشود و «به جلو نگاه کند، نه به عقب». منظور او این است که نمی خواهد به گذشته اش فکر کند. شاید به همین خاطر است که مونیکا کوپر راجع به گذشته مشتاق صحبت می کند و می گوید که پدرش را در سومالیا ربوده اند و این که او سختی های زیادی در راه فرار کشیده است. هرچند که مشتاق برخلاف شاه زمیر هوتکی که روی صحنه ایستاده با هواپیما به آلمان آمده است.

Jugendkulturfest der Diakonie in Wuppertal | Mushtaag Arab
مشتاق عرب از کمک‌هایی که در آلمان به دست آورده است، سپاسگزاری می‌کند. عکس: DW/A. Grunau

«همه اطفال خوردسال مردند»

شاه زمیر هوتکی شعرش را به زبان دری می خواند و همزمان اشعارش به آلمانی ترجمه می شود: «اطفال زیادی در قایق بودند. قایق واژگون شد. من خیلی ترسیده بودم». این پسر نوجوان از مزار شریف در شعرش وحشت مرگباری را که در راه ترکیه به سوی یونان تجربه کرده، به تصویر می کشد: «همه فریاد می زدند، من هم. یک مادر در حالی که فرزندش را در بغل داشت، جلوی چشمان من غرق شد». ۶۵ تن در این قایق بودند، دو ساعت تمام آن ها در میان آب های سرد در انتظار این بودند که کسی نجاتشان بدهد: «در نهایت۲۰ تن زنده ماندند. همه اطفال حاضر در قایق جان باختند».

این جوان افغان که در آن زمان ۱۵ سال داشت، به شفاخانه انتقال داده شد. او پس از ۲۰ روز توانست با مادرش تیلفونی حرف بزند و به او بگوید، که سالم به مقصد رسیده است: «چطور می توانستم به او بگویم که مجبور بودم ده روز تمام فقط از کاکائو تغذیه کنم، چون بدنم پر از آب نمک بود».

شنوندگان در سالن شهر وپرتال که متاثر شده اند، پس از پایان شعر سکوت می کنند، بعد همه او را تشویق می کنند. شاه زمیر هوتکی که حالا ۱۷ سال دارد، این اتفاق تکان دهنده را هیچ گاه فراموش نخواهد کرد. او که به فکر فرورفته، حین مصاحبه در پشت صحنه می گوید: «وقتی که مردم احوال مان را می گیرند، ما با لحنی دوستانه می گوییم: «خوب هستیم».

این نوجوانان می خواهند با اشعارشان نشان دهند که «آدم های بدی نیستند». شاه زمیر می گوید، به شدت از این می ترسد که پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی از آلمان اخراج شود. او به تازگی یادگیری حرفه ای را آغاز کرده که ترکیبی است از دو رشته فن آوری اطلاعات و علوم کمپیوتر. این پسر نوجوان افغان همزمان برای گرفتن دیپلم فنی حرفه ای اش درس می خواند.

Jugendkulturfest der Diakonie in Wuppertal | The Poetry Project
پناهجویان نوجوانی که در پروژه شعر خوانی شرکت کرده اندعکس: DW/A. Grunau

تعداد تقاضاهای پناهندگی پناهجویان جوان و میزان پاسخ های مثبت به آن ها کاهش یافته است: در سال ۲۰۱۶ میزان پاسخ مثبت به درخواست های پناهندگی به ۹۰ درصد می رسید. تا اکتبر سال ۲۰۱۸ این رقم به ۶۰ درصد کاهش یافت.

طبق اطلاعات روزنامه آلمانی «زود دویچه سایتونگ» حکومت آلمان فدرال نمی خواهد حکم دیوان عالی اروپا در پیوند با پناهجویان نوجوان را رعایت کند.

براساس این حکم، پناهجویان بدون همراهی که طی رسیدگی به درخواست های پناهندگی شان به سن ۱۸ سالگی می رسند، می توانند خانواده های شان را به نزد خود بیاورند. مهم این است که تقاضای پناهندگی چه زمانی ارائه شده است و نه این که مقام های مسئول چه مدت زمانی را برای رسیدگی به این درخواست صرف کرده اند.

در گزارش این روزنامه آمده است که براساس قانون آلمان، پدر و مادر یک پناهجوی قبول شده تنها زمانی می توانند وارد کشور شوند، که فرزندشان خوردسال باشد. به این خاطر وزارت خارجه آلمان که مسئول دادن ویزای الحاق خانواده است، این حکم را به اجرا در نمی آورد.

به نظر می آید که طی سال های اخیر سختگیری ادارات مسئول و رفتار خصومت آمیز اقشاری از مردم نسبت به پناهجویان شدت گرفته باشد.

مونیکا کوپر، سرپرست مشتاق عرب نیز می گوید «وقتی که کسی از مهاجران حمایت نکند، همه جا همراه شان بوده و وساطت نکند» با آنها خوب رفتار نمی شود. او با عصبانیت از داکترانی می گوید «که در مقابل مشتاق و من بسیار بی شرم بودند، چیزی که فکرش را هم نمی کردم».

Jugendkulturfest der Diakonie in Wuppertal | Raffaella di Lucretia & Halimatou Diallo
یک پناهجوی نوجوان با زوجی که سرپرستی او را به عهده دارندعکس: DW/A. Grunau

به عنوان سرپرست، مخالف با نژاد پرستی

ماریا شکورا، مشاور پناهجویان در دیاکونی وپرتال می گوید، واکنش ها در مکاتب نسبت به حضور پناهجویان جوان بسیار مثبت است: «آن ها علاقه به یادگیری دارند».

اما او نیز از شدت گیری رفتار خصومت آمیز در جامعه می گوید و از این بابت نگران است. خانم شکورا می گوید، در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ مردم تیلفون می کردند و می گفتند: «ما می خواهیم پناهجویان را در نزد خود بپذیریم». اما حالا مردم بد نگاه می کنند و رفتار مسئولان در دفاتر دولتی نیز تغییر کرده است: «همه کارمندانی که همیشه رفتار بسیار دوستانه داشتند، حالا رفتارشان فرق کرده است».  افزون بر این به گفته خانم شکورا توهین های نژادپرستانه و خشونت افزایش یافته است. او از یک نوجوان افغان می گوید که به خانه دوستش رفته بود و در راه برگشت به خانه «به شدت لت و کوب شد». او از این شکایت دارد که کسی درباره چنین مواردی گزارش نمی دهد.

به عقیده مونیکا کوپرس، پایه و اساس به عهده گیری سرپرستی یک نوجوان پناهجو باید مخالفت با نژاد پرستی و طرد آوارگان و نشان دادن آن در جامعه باشد.

او با لبخند به مشتاق ۱۷ ساله نگاه می کند و می گوید: «به عهده گیری سرپرستی مشتاق طرز بینش من نسبت به جهان را تغییر و دامنه آن را گسترش داد. من فقط می توانم به همه پیشنهاد کنم که همین کار را بکنند».

اندریا گروناو/م. ا.

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

نمایش مطالب بیشتر