1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

برخورد مهاجران با انتخابات پارلمانی آلمان

ناومی کونراد/ رسول رحیم۱۳۹۲ شهریور ۱۸, دوشنبه

طبق آمار اداره احصائیه آلمان، یک سوم کسانی که منشای مهاجرت دارند، می توانند در انتخابات بوندستاگ یا پارلمان آلمان در ماه سپتمبر رای بدهند. این شمار در سال 2011 وقتی بیشتر شد که 100 انسان دیگر هم حق شهروندی به دست آوردند.

https://p.dw.com/p/19eFw
عکس: picture-alliance/dpa

یوان دیاز با تبسم می گوید عشق او را به برلین کشانده است. او همچنان فوراً عاشق این شهر شده است که ملیت های مختلفی همچون قالین رنگین در هم بافته شده در آن حضور دارند. یوان دیاز امریکایی است که مادر و پدر کیوبایی اش از دست رژیم فیدل کاسترو به میامی در ایالات متحده امریکا فرار کرده بودند. او می گوید «هویت پیچیده ای» دارد. علاوه بر چنین هویتی، دیاز از هفت سال به این سو یک آلمانی نیز است. او می گوید: «من درخواست شهروندی آلمانی کردم، زیرا می خواستم حق اظهار نظر داشته باشم. می خواستم حق تصمیم گیری داشته باشم که کی صدر اعظم شود و کی به پارلمان برود».

انگرید توچی از بنیاد آلمانی برای تحقیقات اقتصادی.
انگرید توچی از بنیاد آلمانی برای تحقیقات اقتصادی.عکس: privat

آخرین آمار اداره احصائیه آلمان فدرال در 2011 نشان می دهد که تقریباً 16 میلیون تن مانند دیاز در آلمان زندگی می کنند. این انسان ها ریشه مهاجرت دارند، یعنی یا خود شان کشور قبلی شان را ترک گفته اند و یا این که پدر و مادر و یا پدرکلان و مادر کلان شان مهاجرت کرده اند. شمار بزرگی از آنها یا زیر سن قانونی برای رای دهی قرار دارند و یا این که دارای حق شهروندی آلمان نمی باشند. زیرا تنها کسانی که شناسنامه یا تذکره آلمانی دارند می توانند رای بدهند. یک استثنا در این جا شهروندان اتحادیه اروپا می باشند. آنها اجازه دارند با وجود نداشتن شهروندی آلمان در انتخابات ناحیه ها و انتخابات پارلمان اروپایی رای بدهند، اما در انتخابات بوندستاگ یا پارلمان فدرال آلمان رای داده نمی توانند.

ترجیح احزاب بر حسب کشور زادگاه

البته همهء این افراد به مراکز رای دهی نمی روند. یک تحقیق اداره آلمان فدرال در مورد مهاجران و پناهجویان در سال 2012 نشان می دهد که به طور متوسط کسانی که ریشه خارجی دارند کمتر در انتخابات شرکت می کنند. بر اساس این پژوهش، در سال 2009 72.3 درصد آنها در انتخابات پارلمانی شرکت کرده بودند. از جمع مردمی که منشای مختلف دیگر داشته اند، 81.5 درصد شرکت کرده بودند. آنهایی که کار می کرده اند، از هردو گروه متذکره، نزدیک به 80 درصد از حق رای شان استفاده کرده اند. آن بخش جمعیت آلمان که ریشه در مهاجرت نداشته اند، 81.5 درصد در انتخابات سهیم بوده اند.

یوان دیاز می گوید: «همین که خبری در مورد انتخابات در صندوق پستی ام می آید، همیشه برایم امر آرمانی و خارق العاده ای است». حق رای یک حق اساسی با ارزش است. از این جهت او نمی تواند از آن منصرف شود. او به مثابه میانجی بین جناح های در حال منازعه در بالکان ، همواره در راه سفر می باشد. در چنین حالت هایی او به سادگی انتخاب مکتوب را انجام می دهد.

عکسی از مهاجرانی که در سال 1990 به آلمان آمدند.
عکسی از مهاجرانی که در سال 1990 به آلمان آمدند.عکس: picture alliance/ZB

براساس نتایج یک تحقیق، افرادی با پیش زمینه مهاجرت مانند دیاز غالباً یا به حزب سوسیال دموکرات آلمان (اس پی دی) رای می دهند و یا حزب دموکرات مسیحی (سی دی یو). انگرید توچی از بنیاد آلمانی برای تحقیقات اقتصادی می گوید که اکثریت مهاجران یکی از دو حزب بزرگ نامبرده را ترجیح می دهند. این خانم دانشمند علوم اجتماعی وفاداری حزبی را بر حسب کشور زادگاه مهاجران مورد تحقیق قرار داده است. بر اساس آن، کسانی که در سال های پنجاه و شصت به قسم کارگر مهمان از اروپای جنوبی، یوگوسلاویا و یا ترکیه به آلمان آمده اند، بیشتر به حزب سوسیال دموکرات رای می دهند. این مهاجران مربوط به «محیط کارگری سنتی» می باشند. آنهایی که ریشه آلمانی دارند و بعد از جنگ سرد به آلمان آمده اند، بیشتر متمایل به حزب دموکرات مسیحی (سی دی یو) و اتحاد سوسیال مسیحی ها (سی اس یو) می باشند.

اهمیت تجارب مهاجرت

توچی معتقد است که این وفاداری حزبی بسیار زیاد به تجارب مهاجرت ارتباط دارد. افرادی با ریشه آلمانی که از سوم جنوری 1993 به بعد به آلمان آمده اند، به این دلیل حزب دموکرات مسیحی را تقویت می کنند که این حزب مهاجرت شان را به آلمان ممکن ساخته است و به طور هدفمندانه ای از تدابیر ادغام شدن آنها به جامعه آلمان حمایت نموده است. این در حالی است که برخی از سیاستمداران مربوط به احزاب دموکرات مسیحی موضع غیردوستانه نسبت به کارگران مهمان داشته اند. از نظر توچی در این جا دین نسبتاً نقش کمتری داشته است. تحقیقات او نشان می دهد که دین، سطح تحصیلات و یا موقعیت حرفه یی این افراد «تاثیر حداقلی بر ارجحیت حزبی داشته اند».

کمیله گیوسوف، یک زن مهاجر در آلمان در جریان مبارزات انتخاباتی حزب دموکرات مسیحی سخنرانی می کند.
کمیله گیوسوف، یک زن مهاجر در آلمان در جریان مبارزات انتخاباتی حزب دموکرات مسیحی سخنرانی می کند.عکس: picture-alliance/dpa

او حدس می زند که ارتباط مستقیم بین تجارب مهاجرت و برخورد مهاجران با انتخابات وجود دارد، با اینهم او به این نظر است که در زمینه تحقیقات بیشتری صورت گیرد. چونکه ترجیح قطعی حزب سوسیال دموکرات و یا دموکرات مسیحی در نسل بعدی مهاجران تعدیل می گردد. بنا بر داده های سال 2011 میلادی، 18 درصد نسل دوم مهاجران یا فرزندان مهاجران از حزب سبزها جانبداری می کنند و صرف چهل درصد آنها به "اس پی دی" یا "سی دی یو" رای می دهند؛ بنابراین کدام تفاوتی با دیگر اعضای جامعه ندارند.

معلوم نیست که دیاز در انتخابات ماه سپتمبر رای خود را به کی می دهد. در گذشته او برای یک سیاستمدار دموکرات مسیحی (سی دی یو) کار کرده است. او همچنان در بسیاری نشست های سبزها همکاری نموده است و پیوسته در جلسات سیاسی همه احزاب در برلین می رود. او می گوید که قبلاً آلمانی ها غالباً در جلسات مباحثه به وی می گفتند: «تو خارجی هستی. تو حق گفتن چیزی را نداری». این امر او را عصبانی می ساخت. اما اکنون وی کاملاً و به طور رسمی حق اظهار نظر دارد.