کار تازه یاسمینا رضا: قتل بهخاطر یک مرغ
۱۳۹۶ مرداد ۱۰, سهشنبه"بابل" عنوان تازهترین رمان یاسمینا رضا، نمایشنامهنویس و نویسندهی فرانسوی است. رضا در این رمان ۲۲۰ صفحهای کوشیده با الهام از یکی از مضامین عهد عتیق، دستمایهای را که بارها در آثارش به آن پرداخته، دوباره مطرح کند: زندگی مدرن طبقهی متوسط جوامع غربی که به ظاهر کم و کاستیای ندارد و بر پایهی صداقت و صمیمیت ساخته شده، ولی با یک تلنگر کوچک از تعادل خارج میشود و سرانجام نیز از هم میپاشد. در این مسیر پرسنگلاخ شخصیتهای بهظاهر متمدن و صلحدوست، چهرهی واقعی خود را نشان میدهند و برای خاموش کردن خشمشان دست به خشونت و حتی قتل هم میزنند.
شخصیتهای ستیزهجو
در رمان "بابل" این تغییر چهره و منش و تبدیل آن به درندهخویی و سبعیت در آغاز کار اتفاق میافتد و ژان لینو، یکی از شخصیتهای داستان، همسرش لیدو را به قتل میرساند. دلیل دعوای زن و شوهر بهظاهر مهربان و با فرهنگ: یک مرغ طبیعی که بدون تزریق هورمون، فربه و بدون مصرف کُلُر ضدعفونی شده است.
بیشتر بخوانید: ایمان بیاوریم به "خدای کشت و کشتار"
دلایلی که زن و شوهرهای یاسمینا رضا را "از کوره به در میبرد"، اغلب پیشپا افتاده است. در معروفترین اثر رضا نمایشنامهی "هنر" نیز، دلیل مناقشهی سه دوست دیرین، تابلوی سفیدی است که به قیمتی گزاف خریداری شده است.
در نمایش "خدای كشتار"، درگیری دو زوج مبادی آداب و تحصیلکرده، زد و خورد بیاهمیت بین پسرهای تخس دو خانواده در مدرسه است و در اثر کمتر مشهور "خوشحالها، خوشحال هستند" علت دعوای میان رابرت توسكانوی روزنامهنگار و اوديل، همسر وكيلش در سوپرماركت، خرید نوعی پنير فرانسوی است. داستان "بابل" هم مانند اغلب نمايشنامههای رضا، به همین دلایل کماهمیت به فاجعه میانجامد.
بیشتر بخوانید: اعطای جايزه ادبى ”جهان“ به ياسمينا رضا
یاسمینا رضا در مورد اثر خود میگوید: «"بابل" برای من دنیا و مردم پیش از ماست که اکنون نیستند. کتابهای عکس، آدمهای ناشناسی که پیش از ما زیستهاند."
"بابل" و "مزامیر داوود"
"بابل" در "کتاب آفرینش" به معنی "گیجشده" به کار رفته است. در عهد عتیق آمده که خدا به دلیل گمراهی بندگان، زبان واحد مردم را به هفتاد زبان در بابل تبدیل کرد و از اینرو مردم در حرفزدن با یکدیگر گیج شدند.
"ژان لینو" در حالی که پس از قتل همسرش، درانتظار رسیدن پلیس به سر میبرد، به یاد میآورد که در کودکی پدرش این بخش از "مزامیر داوود" را برای او میخوانده است: "هنگام رفتن به اسارت، کنار رودخانه بابل نشسته و گریه کردیم. هنگامی که کوه صهیون را به خاطر آوردیم، اشکهایمان سرازیر شد."
نظرهای انتقادی
منتقدان آلمانی از رمان "بابل" کمتر از سایر کتابهای او استقبال کردهاند. روزنامهی "تاتس" ضمن تحسین هنر رضا که "در کارهایش همیشه از کاه کوه میسازد" و "همهی شخصیتهای زنش، هیستری دارند"، مینویسد که پس از کشف این نکات تکراری، رمان "به کمدی ـ جنایی خستهکنندهای" تبدیل میشود که "دیالوگهای سینمایی آن حداکثر لبخندی بر لب میآورد".
بیشتر بخوانید:یادهای پراکنده و "بیمصرف" یاسمینا رضا
نقدنویس "فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ" ضمن ستایش از "تیزبینی" رضا مینویسد که «مسایل مهم در این رمان به سود تصویرسازی محدود شدهاند.»
به نظر منقد "دی ولت"، «"بابل" در واقع یک داستان کوتاه ورمکرده است که برای چندمین بار موضوعهای مورد علاقهی رضا را تکرار میکند.»