۱۶ نوامبر؛ روزی که جهان به رواداری بیشتر فراخوانده میشود
۱۳۹۴ آبان ۲۵, دوشنبهبیست سال پيش، ۱۱۸ کشور عضو يونسکو، در مصوبهای، شانزدهم نوامبر را به عنوان "روز جهانی رواداری" اعلام کردند. از آن زمان تا کنون این روز یادآور اصلهای رواداری، یعنی قواعدی است که باید همزیستی مسالمتآمیز میان انسانها را صرفنظر از تعلقات فرهنگی، نژادی، دینی، عقیدتی، قومی و جنسیتی آنان ممکن سازد.
رواداری که آن را در فارسی معادل tolerance در زبانهای اروپايی به کار میگيرند، به معنی بردباری، تحمل و نرمش در برابر کسانی است که هر فرد يا گروهی میتواند به دلايل گوناگون فکری، فرهنگی، مذهبی، اخلاقی و غيره، با دیدگاهها يا رفتار آنان مخالف باشد. در زبان فارسی واژگانی چون "مدارا"، "تسامح" و "تساهل" را نيز به معنی رواداری به کار میگيرند.
جامعه دمکراتیک، جامعهای متکثر است
رواداری در فرهنگ مغرب زمين، از مفاهيم پيچيده و پرسويه است. آن را فضيلتی بنیادین، رويکردی روحی و ارزشی راهنما ارزيابی میکنند. بنیاد ارائهی تعريفی روشن از رواداری در گسترهی عمل، انسان و حق اساسی او برای تکامل آزاد است.
اين حق اساسی، در منشور جهانی حقوق بشر تصريح شده است. چنين حقی برای فرد، حداکثری از آزادی را تضمين میکند و اين امر در پهنه اجتماعی معنايی جز آن ندارد که جامعه دمکراتيک ضرورتا جامعهای متکثر است.
اين تکثر بطور قانونمند درگيری و منازعه ميان انسانها را به همراه میآورد. در اين درگيری، انسان مسئول رفتار خويشتن و پيامدهای آن است. بنابراين بويژه در شرايط بحرانی و فشار، تصميم برای رفتاری مناسب، از اهميت زيادی برخوردار است. رواداری معياری برای چنين رفتاری به دست میدهد.
تابآوردن منازعات فکری
در کانون مباحث مربوط به رواداری، اين انديشه قرار دارد که رواداری اصلی راهنما و قاعدهای عقلی برای تصميماتی با انگيزه فردی و اخلاقی است که بتواند منازعهای را با درايت و بصيرت ناشی از پذيرفتن اصل برابری حقوقی انسانها، تاب آورد يا به صورت مسالمتآميز حل کند.
بنابراین پيششرط رواداری و رفتار توأم با مدارا، نخست وجود يک منازعه و درک آگاهانه نسبت به آن است. شالوده ديگر چنين رفتاری را، صلاحيت و دانايی در مورد پيامد کنشهای مربوط به آن منازعه میسازد.
يک منازعه همواره ناشی از نفی متقابل است که در آن مخالفت با تصورات ارزشی و هنجارهای طرف مقابل نهفته است. در چنين وضعيتی، رواداری چشماندازی به هر طرف منازعه ارائه میدهد تا بدون دست برداشتن از ديدگاهها و باورهای خود، در مقابل ديدگاهها و باورهای طرف مقابل شکيبايی و نرمش نشان دهد و مآلا امکان حقانیت آن را در نظر گیرد. چنين رفتاری ممکن میسازد تا دیدگاههای گوناگون در کنار هم همزيستی مسالمتآميز داشته باشند و امکان تحقق اهداف گوناگون در کنار هم بوجود آيد.
بر این پایه میتوان گفت که رواداری دارای معیارهایی سهگانه است: منازعه، خشونتپرهيزی و به رسميت شناختن برابری حقوقی. تمامی اين معیارها بايد وجود داشته باشند تا بتوان از رواداری سخن گفت. برای نمونه، چنانچه منازعهای در ميان نباشد و فردی نسبت به ارزشها و معيارهای شخصی دگرانديش موضعی خنثی داشته باشد، بايد از بیتفاوتی سخن گفت و نه از رواداری. يا اگر مدارا نسبت به ديگری از روی عدالتخواهی يا دلسوزی صورت گيرد، میتوان از همبستگی سخن به ميان آورد و نه رواداری.
نارواداری نقطهی مقابل رواداری و به معنای به کرسی نشاندن دیدگاهها و علايق خود است که میتواند در حالتهای گوناگون با اشکال مختلفی از تحقير و خوارشماری نظرات مخالف گرفته تا کاربست جبر و خشونت در اشکال ظريف و پيچيده يا کاملا عريان آن همراه گردد.
یکی از ستونهای دمکراسی
با ملاحظات فوق میتوان گفت که رواداری يکی از ستونهای استوار برای ثبات دمکراسی است. در هر جامعهای، افراد و گروهها با هم در رقابتاند. جامعه دمکراتيک بر اين بنياد استوار است که در آن هر کس از حق برابر برای شکوفايی شخصيتی خود برخوردار است. اما پرسش اصلی اين است که چگونه میتوان منازعات ناشی از تفاوتها در شيوههای زندگی، باورهای مذهبی و تعلقات فرهنگی را که در جامعه بروز میکند برطرف ساخت؟ پيش شرط حل چنين مسألهای، روند ارتباطی موفقی ميان انسانهاست و رواداری، شالودهی چنين روندی را میسازد.
در يک جامعه باز و روادار، ترس، دشمنی، خشونت، جزمگرايی، نفرت و تعصب بسيار کمتری وجود دارد تا در يک جامعه بسته و تکصدايی. رواداری تکامل آزاد شخصيتی فرد را تضمين و ذوق و استعداد سازندگی او را تقويت میکند و از این رو يکی از سنگپايههای اصلی و اجتنابناپذير نظام دمکراتيک است. رواداری برای مسائل کانونی دمکراسی مانند تضمين آزادی، تکثرگرايی، قانونمداری و پاسداری از حقوق اقليتها، اهميتی بنيادين دارد.
جامعه روادار در نظامهای آموزشی و تربيتی خود، انسانها را با روح مدارا، رفتار احترامآميز نسبت به ديگران و عدم تبعيض پرورش میدهد و چارچوبهای ضرور سياسی و اجتماعی را به اين منظور مقرر میکند. به اين ترتيب، اعضای جامعه، رویکردهای ضروری برای رفتار مسالمتآميز و خشونتپرهيز به هنگام منازعات را میآموزند. از همينرو میتوان گفت که تربيت و آموزش در تقويت رواداری نقشی انکارناپذير دارند.
هر قدر در جامعهای رواداری، تحملپذيری و رفتار مداراجويانه نسبت به ديگران در ميان شهروندان نيرومندتر باشد، به همان نسبت میتوان در آنجا توان ناشی از منازعات اجتماعی را آسانتر در جادهای سازنده هدايت کرد و نظام متکثر و دمکراتيک را استوارتر ساخت.
بنابراين نقش دولت و ساختار دمکراتيک آن برای تثبيت و تقويت رواداری از اهميت درجه اول برخوردار است. در حوزه فرهنگی مغربزمين، در يک روند تاريخی پر مشقت، پيکار برای رواداری و بردباری نسبت به دگرانديشان و اقليتهای مذهبی، در فرجام خود به آزادی مذهب، وجدان و باورهای ايمانی منجر گرديد. در همين روند دشوار ثابت شد که دولت تنها هنگامی میتواند نقش واقعی خود را در اداره جامعه ايفا کند که خود از منظر دينی و جهاننگری بيطرف باشد.