1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

یک روانشناس کودکان: اوتیسم درمان‌پذیر است

۱۴۰۰ آبان ۲۴, دوشنبه

گفتگو با دکتر حسین اخلاقی در باره "درخودماندگی" یا اوتیسم و روش‌های کمتر شناخته‌شده برای درمان این اختلال و پیامدهای آن.

https://p.dw.com/p/42zma
عکس: privat

حسین اخلاقی کوهپایه، دانش آموخته روانشناسی کودکان استثنایی، پیش از تحصیلات عالی در آلمان در روستاها و شهرهای گوناگون ایران به آموزگاری پرداخته بود. پس از پایان کار دکترا در سال ۱۳۷۰ به تدریس در دانشگاه فردوسی مشهد پرداخت ولی به خواهش و تشویق پدران و مادرانی که فرزندان اوتیست (Autist) داشتند زمان فراغتش را با تشخیص این بیماری در کودکان و درمان آن می‌گذراند.

آقای اخلاقی در کتاب تازه‌اش "اوتیسم چیست؟" روش‌های کارآمدی برای درمان "درخودماندگی" به کار برده و اکنون برای طرح پیشنهادهایش به نهادها و کارشناسان اروپایی به آلمان بازگشته است. همکار ما اسکندر آبادی با او گفتگو کرده است.

دویچه‌ وله: چه شد که سراغ اوتیسم رفتید؟

اخلاقی: چون رشته تدریسم تربیت کودکان استثنایی بود، والدین این افراد، دائم پیش من می‌آمدند و از وضعیت فرزندانشان شکوه می‌کردند که استعداد بالایی داشتند، اما همزمان دچار اختلالاتی بودند که رفتار با آنها را سخت می‌کرد. من که هر سال در تعطیلات میان ترم حدود سه ماه در آلمان بودم، در کتاب‌ها و پژوهش‌ها دنبال اختلالات و طرز درمان آنها می‌گشتم و اینطور به اوتیسم رسیدم. در دانشگاه هم همیشه ۱۰ تا ۱۵ کودک اوتیست در میان فرزندان شاگردانم بودند و باید به درد والدین آنها می‌رسیدم.

در کتابتان به گروه دِلاکاتو اشاره می‌کنید

بله. اینها گروهی بودند که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۷۰ نخستین بار اوتیسم را به عنوان یک مشکل ادراکی شناختند و شناساندند و برایش درمان پیشنهاد کردند. ولی دیدگاه‌هایشان از سوی روانشناسان دیگر رد شد در صورتی که با بروز کردن و تکمیل همین دیدگاه‌ها ما توانستیم در ایران بسیاری از کودکان اوتیست را به حالت عادی راهنمایی کنیم. من یک سال پس از تدریس در دانشگاه، نخستین مرکز توانبخشی خصوصی ایران را در مشهد پدید آوردم و در آنجا راهکارهایی برای توانبخشی مرکزهای ادراک اوتیست‌ها پیشنهاد و عملی کردم.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

اوتیسم از دید شما چه آسیبی است که برایش راهکارهای توانبخشی ادراکی پیشنهاد می‌کنید؟

آسیب مغزی. حالا این آسیب یا ارثی است، یا در زمان بارداری مادر پدید می‌آید یا پس از تولد کودک به خاطر یک ضربه یا تب بالا یا مانند آن پیش می‌آید. فرق آن با نارسایی‌های دیگر مغزی مانند سندروم دان یا فلج مغزی این است که اوتیسم به مراکز ادراک کودک آسیب می‌رساند یعنی شنوایی، بینایی، چشایی، بویایی و لمس. از آنجا که پردازش نادرست یک یا چند حس، کودک را با محیط ناسازگار می‌کند، او در خود فرو می‌رود و همین را ما اوتیسم می‌نامیم.

با این حساب اوتیسم یک بیماری نیست؟

خیر، یک اختلال است که در یکی از مراکز ادراکی پدید آمده است. توجه داشته باشید که این اختلال در مغز و نه در عضو حواس پنجگانه ایجاد شده است.

می‌شود راهکارهایی را که برای درمان این اختلال‌ها پیشنهاد می‌کنید کوتاه و به زبان ساده توضیح داد؟

اوتیست‌ها برای مبارزه با اختلال‌های ادراکی کلیشه‌هایی دارند. مثلا دستشان را روی چشم می‌گذارند یا از زیر چشم نگاه می‌کنند یا سر را همیشه پایین یا بالا می‌گیرند. ما از این می‌فهمیم که ادراک بینایی دچار اشکال است. حالا ما با تحریک سنجیده و گام به گام، به بینایی کودک به اصطلاح جهت می‌دهیم. مثلا در یک اتاق تاریک برایش چراغ قوه روشن می‌کنیم یا تصویرهایی را روی دیوار می‌اندازیم و از او می‌خواهیم که آنها را تشخیص و توضیح دهد. یا اگر ادراک بینایی بیش از اندازه بالا باشد فرشی با گل‌های بسیار ریز نشان او می‌دهیم و درباره آن گل‌ها از او می‌پرسیم. یا از او می‌خواهیم مهره‌هایی را نخ کند تا هماهنگی چشم و دست را برایش ایجاد کنیم. به همین ترتیب راهکارهایی هم برای ادراک‌های شنوایی، بویایی و ... داریم.

آیا با این حساب اوتیسم درمان‌پذیر است؟

خود اوتیسم بله. ولی متأسفانه پیامدهای آن ماندگارند. مثلا دستگاه عصبی مرکزی. رشد این سیستم با زادن کودک آغاز و در سن هفت سالگی که او به دبستان می‌رود تکمیل می‌شود. رشد و تکامل این سیستم بسته به حرکات ارادی است که کودک انجام می‌دهد. کودک نخست گردن می‌گیرد، در سه چهار ماهگی غلت می‌زند، بعد سینه‌خیز و بعد چهار دست و پا می‌رود تا اینکه راه بیفتد و سرانجام بتواند در پله پایانی تکامل، "لِی‌لِی" کند. آن وقت است که دیگر کودک آماده یادگیری دبستانی است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

شما این را در کتابتان هم گفته اید ولی آیا به راستی تحرک جسمی پیوند مستقیم با توانایی یادگیری دارد؟

حتا از این هم بیشتر. اصلا اینکه انسان توانسته سخن بگوید و بعدها بنویسد نه تنها به همین حرکت‌های یادشده بستگی دارد بلکه به یکسو برتری او نیز وابسته است. یعنی تا آدمی راست‌دست یا چپ‌دست نشده، توانایی اندیشیدن، سخن گفتن و بعدها نوشتن هم در او پدید نیامده است. شاید باورتان نشود که بیشتر کودکانی که دچار فلج مغزی، سندروم دان یا اوتیسم هستند و درجه یادگیری پایینی دارند نمی‌توانند لِی‌لِی کنند و راست یا چپ‌دست هم نیستند یعنی برتری طرفی در آنها شکل نگرفته است و دستگاه عصبی مرکزیشان کامل نیست.

با این حساب چگونه می‌توانید نبود این تکامل را در یک کودک جبران کنید؟

از آنجایی که در ژِنُم همه انسان‌ها توانمندی این تکامل هست، ما حرکت‌های انجام نشده را در شش ماه با او تمرین می‌کنیم و نتیجه معجزه‌آسایی هم گرفته‌ایم. یعنی به کودک می‌گوییم که گردن بگیر، غلت بزن، سینه خیز شو، چهار دست و پا برو و در پایان لِی‌لِی کن. اثبات حرف مرا در همین لِی‌لِی که در تمام جهان بازی می‌شود و هیچگاه کسی به بچه‌ها یاد نمی‌دهد بلکه خودشان به این می‌رسند، می‌بینید.

پس چه طور همگان دست‌کم در ایران به روش شما عمل نمی‌کنند؟

چون کاربرد آن چنان ساده است که پدر و مادران باور نمی‌کنند.

شما ولی گفتید که این راهکارها را گروه دلاکاتو انجام می‌داد.

بله. ولی آنها چون این حرکات را باهم انجام می‌دادند، نتیجه نمی‌گرفتند. ولی من درست مثل تکامل عادی کودک، یکی پس از دیگری انجام داده و می‌دهم و نتیجه هم گرفته‌ام.

در کتابتان همیشه از کودکان اوتیست سخن می‌گویید. آیا راهکارهای شما در بزرگسالان هم کاربرد دارد؟

در همه دارد. به ویژه که همه ما گرایش‌های اوتیستی داریم.

پس شما هم اوتیست هستید؟

همسرم می‌گوید که ادراک شنوایی من کامل نیست.

پس چرا راهکار خودتان را به کار نمی‌برید؟

من خیلی وقت نیست که به این دریافت رسیده‌ام و ضمنا سنی هم از من گذشته.

برای آگاهی بیشتر از کار شما چه باید کرد؟

پایگاه اطلاع رسانی و درمان اوتیسم

https://autismtherapist.info

هست که می‌توانید به آن رجوع کنید.

با سپاس از شما برای وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

و سپاس از شما برای شناساندن این راهکارهای ساده به همگان.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر