گالری عکس-مارینا پاول
۱۳۸۹ اردیبهشت ۶, دوشنبه
آغاز روز با موسیقی
مارینا پاول صبحها زودتر از خواب بیدار میشود. او سر فرصت پیش از آنکه روز کاریاش را شروع کند، چای درست میکند و موسیقی گوش میدهد. مارینا و دوست پسرش به تازگی با هم خانهای اجاره کردند.
محلی مناسب برای رفتوآمد
از خانه مارینا تا محل کار او با اتومبیل حدود بیست و پنج دقیقه راه است. مارینا پاول که روس آلمانی تبار است در این پاساژ در یک مغازه کفش فروشی کار میکند. او اتومبیلش را در پارکینگ بزرگ این پاساژ چهار طبقه پارک میکند و راهی محل کارش میشود.
وضعیت هوا چندان مهم نیست
امروز باران میبارد اما مارینا پاول چتر همراه نیاورده است. پارکینگ به درون پاساژ راه دارد.
همه چیز برای پای خانمها
هوای درون پاساژ دلپذیر است. موسیقی ملایمی به گوش میخورد. مغازه کفش فروشی که مارینا در آن کار میکند هم از دور جلب توجه میکند. قفسههای درون مغازه با کفشهای رنگارنگ پر شدند. ابن کفش های گران قیمت مشتریها را به درون مغازه دعوت میکنند.
وقت نهار
پاساژ لوپ۵ به پاساژ "سفر هوایی" معروف شده است. دلیل آن هم احتمالا این است که ساختمان پاساژ در نزدیکی فرودگاه فرانکفورت واقع شده است. درون ساختمان هم با وسایلی تزیین شده که به نوعی به پرواز ربط دارند: از قطعات جنگندههای روسی گرفته تا صندلیهای هواپیماهای مسافربری. آنهایی که از گشت و خرید خسته شدند می توانند اینجا استراحت کنند.
دنیای پرزرق و برق
پاساژ لوپ۵ سال ۲۰۰۹ افتتاح شده است. در محوطه داخلی پاساز ۱۷۰ مغازه وجود دارد. نه فقط بچهها که پدرومادر آنها هم از این زرقوبرق این پاساژ حیرت میکنند.
سرانجام در خانه
مارینا پاول وقتی کارش تمام می شود مستقیم به خانه برمیگردد. او اغلب کمی استراحت میکند و بعد کتابی دست میگیرد. داستانهای مورد علاقه مارینا کتابهای تارخی هستند. البته او اکنون وقت زیادی برای مطالعه ندارد. کارتن های زیادی بعد از اسباب کشی هنوز باز نشدند.
مراسم چای
مارینا پاول برای اینکه خستگی از تن در کند چای می نوشد. او میگوید: من تا چایم را تمام نکرده باشم از خانه بیرون نمیروم. در فاصلهای که آب کتری در حال جوش آمدن است مارینا درمورد مهمترین سرگرمی خود یعنی سفر صحبت میکند. او به اسپانیا زیاد سفر کرده است اما دوست دارد در سفر بعد، راهی تایلند شود.
اجاق خودی طلاست
دوست پسر مارینا پاول در زمینه "امور مالی" مشغول کار است. او اهل وایتراشتت، شهری است که آنها اکنون در آن ساکنند. مارینا و او از زمانی که همخانه شدند وقت بیشتری برای هم دارند.