کورنلیا فون هولن، کمیسر امور جنایی
۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سهشنبهکورنلیا فون هولن جواب میدهد:«بله» آنهم وقتی کسی پرسیده باشد:«شما اسلحه و دستبند هم دارید؟» او سپس به سرعت اضافه میکند:«البته وقتی خارج از اداره برای بازجویی میروم.» و به این سوال که آیا سریال پلیسی یکشنبه شبها را که از شبکه یک تلویزیون آلمان پخش میشود، تماشا میکند یا نه؟ جواب میدهد:«نه. هیچ علاقهای ندارم.»
کمیسر امور جنایی، کورنلیا فون هولن میگوید داستانهای این سریال پلیسی که از چند دهه پیش، هر یکشنبه شب پخش میشود خیلی خوب سرهم شدند و جذاب نوشته شدند تا بینندگان را راضی کنند. او اضافه میکند که کار در اداره پلیس ابتدا یعنی: پشت میز نشستن و پرونده نوشتن و خواندن. کورنلیا فون هولن ادامه میدهد:«معلوم است که گاهی هم باید بیرون رفت و بازجویی کرد اما اینقدر هیجان انگیز نیست. در سه ربع ساعت هم نمیشود تکلیف یک پرونده را روشن کرد.»
در تعقیب ارقام
کمیسر امورجنایی کورنلیا فون هولن هر روز صبح با دو فرزندش خانه را ترک میکند. او بعد از اینکه آنها را به مدرسه ایتداییشان رساند کمی بعد از ساعت هشت صبح، در اداره پلیس بندربرمن سرکار حاضر میشود. در بخش غربی ساختمان، در انتهایی یک راهروی طولانی اتاق کوچکی است که دفتر کار کورنلیا فون هولن است. اتاق: ۱۰۵ بخش "ک ۲۳ " تبهکاری اقتصادی.
روی میز که تقریبا نیمی از اتاق را گرفته مهمترین اسلحه مبارزه با تبهکاران به چشم میخورد: یک کامپیوتر. کورنلیا فون هولن، کمیسری است که ارقام را تعقیب میکند. او کارشناس پروندههای اقتصادی است. خود میگوید:«با اعداد و ارقام کنار آمدن و در میان پرونده مدرک پیدا کردن! از نظر من خیلی منطقی و ساده میتوان با این روش مچ خلافکاران را گرفت.» یا بر عکس بیگناه بودن فرد را ثابت کرد.
کورنلیا فون هولن غیر از تعقیب اعداد و ارقام به وظیف دیگری هم علاقمنداست: برقراری عدالت. خود میگوید:«من یکی از آنهایی هستم که دنبال عدالت است و میخواهد که تبهکاران مجازات شوند. به همین دلیل هم الان در اداره پلیس هستم چون دوست داشتم چنین کاری داشته باشم»
کارمندان زن در اداره پلیس، امری عادی
کمسیرجنایی اداره پلیس بندربرمن ۳۵ ساله است. او در بندر برمن متولد و بزگ شده و در شهر مجاور این بندر، دانشکده پلیس را گذرانده است. او از شانزده سال پیش در اداره پلیس کار میکند و میگوید که برای تحصیل در دانشکده پلیس شانزده سال پیش هم فرقی نمیکرد که زن باشید یا مرد. با این تفاوت که دانشجویان دختر بعدها مسائل دیگری را هم با خود به اداره پلیس آوردند: خانواده، بچه، مدرسه، غذا درست کردن. یعنی همه آن چیزهایی که در زندگی روزمره کورنلیا فون هولن هم دیده میشود. به همین دلیل هم او نصف روز کار میکند تا به خانه و بزرگ کردن بچهها هم برسد.
او میگوید:«جای سوال ندارد. بله روز من، پر از استرس است. به خانه که میرسم بچهها هم از مدرسه برمیگردند. باید سریع غذا درست کنم. همه غذاها را هم نمیشود سریع پخت و گاهی طول میکشد. باهم غذا میخوریم و بعد بچهها به تکالیفشان میرسند. روزهایی هم که بچهها بعدازظهر کلاسهای دیگری دارند باید خوب برنامهریزی کنم تا به همه کار برسم.»
پدر خانواده هم مسئولیتپذیر است. آکسل صبحها صبحانه آماده میکند و بعداز ظهرها پسرشان به تمرین فوتبال میبرد. در برنامههای مدرسه و والدین هم هر دو حاضر میشوند. خانواده و کار برای کورنلیا فون هولن دو داستان کاملأ مجزا از یکدیگر است. او کمیسرامورجنایی را در اداره پلیس میگذارد و به عنوان خانم خانه و مادر دو فرزند راهی خانه میشود.