«معلمی، بیحوصله سر کلاس از یک دانشآموز تخس میپرسد: "سه تا از چیزهایی که انقلاب، مجانی بهت داده رو نام ببر." شاگرد بعد از کمی تامل جواب میدهد: "خونه، مدرسه، بیمارستان." معلم میپرسد: "حالا سه تا از چیزهایی رو بگو که ازت گرفته." دانشآموز بلافاصله جواب میدهد: صبحانه، ناهار، شام!»
این یکی از لطیفههایی است که وقتی یک جوان کوبایی به شما به عنوان یک گردشگر خارجی اعتماد بکند، دور از چشم دیگران، احتمالا به شما خواهد گفت. این که اعتماد او را به خود جلب کنی، چندان سخت نیست: میتوانی مثلا، یکی از اتاقهای آپارتمان او یا خانوادهاش را کرایه کرده باشی، یعنی "گردشگری خصوصی". این نشان میدهد که با "تورهای دولتی" به کوبا سفر نکردهای. علاوه بر این باید خودت هم ریگی به کفش داشته باشی؛ مثلا این که روزنامهنگار باشی و در برگهی تقاضای ویزا، شغلت را "خانهدار" نوشته باشی.
دردسرهای کسب ویزا
گرفتن روادید ورود به کوبا به عنوان روزنامهنگار، دردسرهای زیادی بههمراه دارد: باید شخصا بارها به "نمایندگی خارجی دولت کوبا" مراجعه کنی؛ آنهم با پروندهای پر برگ که در آن کپی اسناد و مدارک مربوط به زندگی گذشتهات را، دستکم در ده سال گذشته، آماده زیر بغل داشته باشی.
این پرونده، البته که در محل نمایندگی بررسی نمیشود و باید از زیر نظر و تایید ادارات مختلف کوبایی در هاوانا بگذرد. این تحقیقات اساسی، چه مدت طول میکشد؟ معلوم نیست.
"معلوم نیست"، تقریبا جواب استاندارد کوباییها به سوالهای گردشگرانی است که کمی به وقتشناسی عادت کردهاند: "کی اتوبوس میآد؟ معلوم نیست. کی فیلم شروع میشه؟ معلوم نیست. کی ارتباط اینترنتی دوباره برقرار میشه؟ معلوم نیست."
گردش گران قیمت در اینترنت
گردش در دنیای مجازی در کوبا، تقریبا غیرممکن، هر چند امکان این را داشته باشی که از "آزادیهای سیاسی و مدنیای" که رائول کاسترو پس از بهدستگیری زمام امور درسال ۲۰۰۸ برای کوباییها به ارمغان آورده، بهرهمند شوی. یعنی اجازهی استفاده از تلفن دستی را که در هاوانا "بازار سیاه" پر رونقی دارد، به دست بیاوری: "گردشگران غیرخصوصی" در کوبا باید تنها از فروشگاههای دولتیای به نام Etesca کارت تلفن بخرند، البته اگر حاضر باشند ۲ـ ۳ ساعتی از وقت خود را در صف مشتریهای پرشمار پشت در این مغازه صرف کنند.
استفاده از اینترنت در هتلها، بسیار گران است: ساعتی ۶ کوک CUC. تنها پیششرطش این است که ارتباط بسیار کند با دنیای مجازی برقرار باشد و جریان برق هم قطع نشده باشد. هر سیم کارت "مجاز"، حدود ۴۰ کوک قیمت دارد و بابت شارژ آن هر روز باید ۳ کوک مالیات داد. از آنجا که تمام ارتباطات اینترنتی و تماسهای تلفنی با تلفنهای عادی و دستی، از طریق کانالهای دولتی برقرار میشود، کنترل کوباییها در "تنها دژ سوسیالیستی جهان، که از آزادیهای سیاسی و مدنیای" خود بهرهمند شدهاند، بسیار آسان است.
۴۰۰ سال استعمار
این تنها دژ، نامهای دیگری هم دارد؛ بهشت توریستها"، "جزیرهی غنی کنار دریای کارائیب"، و کریستف کلمب، وقتی این بهشت را در ۱۴۹۲ کشف کرد، به آن نام کوبا را داد. نخستین کشوری که به "غنای" این جزیرهی رویایی پی برد، امپراتوری اسپانیا بود. این کشور با لشکرکشیهای پیدرپی، سرانجام در سال ۱۵۱۱، نخستین اقامتگاههای اسپانیاییها در کوبا را تاسیس کرد، حدود ۱۰۰ هزار تن از مردم بومی آن را به بردگی گرفت، با جبر کیش مسیحی را به آنان تحمیل کرد و به جستجوی طلا واداشت.
کوبا، پیش از آن که به خود بیاید و پرچم استقلالطلبی بهدست بگیرد، حدود ۴۰۰ سال "زیر یوغ" استعمار اسپانیا بهسر برد (۱۵۱۱-۱۸۹۸) و تازه پس از پایهگزاری "حزب استقلال کوبا" در ۱۸۹۲، مبارزه علیه استبداد اسپانیایی را آغاز کرد. فعالیتهای استقلالخواهانه و براندازانهی این حزب، از سوی یک مخالف تبعیدی به نام خوزه مارتی در نیویورک برنامهریزی میشد. کوباییها، خوزه مارتی را که شاعر هم بود، رهبر جنبش استقلال کوبا میدانند و ترانهی معروف "گوانتانامرا" را که بر اساس شعری از او ساخته شده، امروزه هم همچنان مینوازنند و با آهنگ آن میرقصند: تصویر خوزه مارتی، با آن پیشانی بلند و سبیل پرپشت، در کوبا همهجا دیده میشود؛ در کنار عکس رهبران انقلاب، فیدل کاسترو و چهگوارا.
انقلاب سوسیالیستی
این دو بین سالهای ۱۹۵۳ و ۱۹۵۹ به دیکتاتوری فولخنثیو باتیستا ثالدیوار پایان دادند و "بساط آخرین مستعمرهچی این جزیره"، یعنی، ایالات متحدهی آمریکا را در ژانویهی ۱۹۵۹ برچیدند. از آن زمان تا کنون، کوبا در فهرست کشورهای تحریمزدهی آمریکا قرار دارد و با آن که مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۲۲ بار تحریم اقتصادی و تجاری علیه آن را با تصویب قطعنامههای متعدد به اتفاق آراء، محکوم کرده است، این اقدامات محدودکننده که به فقر اقتصادی و اجتماعی این جزیره انجامیده، همچنان ادامه دارد.
فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، برای جلوگیری از پیامدهای ویرانگر این تحریمها و اتخاذ "سیاستی معقول" که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای "بلوک شرق"، تقریبا ناممکن بهنظر میرسید، بیماری را بهانه کرد و رهبری کشور را در ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶، به دست برادر جوانتر خود، رائول کاسترو سپرد. او از سال ۲۰۰۸ تلاش میکند به عنوان رئیس جمهور منتخب کوبا، محدودیتهای بخش خصوصی را از میان بردارد و به اقتصاد ورشکستهی کوبا سر و سامانی بدهد.
یکی از این اقدامات، خصوصیکردن بخشی از فعالیتهای تولیدی ـ خدماتی دولت است که هدف کسب ارز خارجی (دلار، یورو) و چرخش پول را دنبال میکند. از این طریق خرید کالاهای وارداتی مورد نیاز کشور از خارج، یعنی از چین، اسپانیا، کانادا، آمریکا، برزیل و ایتالیا و نیز فرانسه، ژاپن و فراهم میشود.
به این منظور، رائول کاسترو، سیاست "دو واحد پولی" در کشور را در پیش گرفت؛ یک واحد اصلی، که کوباییها با آن خرید میکنند، پزو Peso (معادل هشت صدم دلار آمریکا)، و واحد پولی که گردشگران و خارجیها، باید برای خرید مایحتاج خود بپردازند. کوک CUC که مخفف Cuba Convertible Peso است، واحد پولی دوم کوبا است و ارزش آن، تقریبا معادل یک دلار آمریکاست.