کارشناس آلمانی: «غرب به احمدینژاد امیدوار بود»
۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سهشنبهصدراعظم آلمان برای دیدار و گفتگو با نخستوزیر ترکیه در این کشور به سر میبرد. در آستانه سفر آنگلا مرکل به آنکارا رجبطیب اردوغان بار دیگر با تصویب تحریمهای تازه علیه ایران مخالفت کرد. دویچهوله با دکتر فولکر پرتس، مدیر "بنیاد دانش وسیاست" برلین، در مورد دو دیدگاه مختلف در برخورد با ایران گفتگو کرده است.
دویچه وله: دکتر پرتس، در حالیکه آلمان خواستار افزایش فشار بر ایران و تصویب تحریمهای جدید علیه این کشور است، ترکیه مخالفت خود را با تحریمها اعلام کرده است. ارزیابی شما از مخالفت ترکیه چیست؟
من معتقدم که هر دو کشور آلمان و ترکیه در مورد یک هدف کلی توافق نظر دارند. ترکیه هم خواستار ایرانی نیست که مجهز به سلاح اتمی باشد. اما در مورد شیوه برخورد بینشان اختلاف نظر وجود دارد. خواست خانم مرکل آنست که بحث تحریمهای تازه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شود، در حالیکه ترکیه میگوید برای حل این مناقشه از طریق دیپلماتیک هنوز زمان کافی باقیاست و بایستی پیشنهادهای تازهای را مطرح کرد.
چشمانداز ثمربخش بودن تحریمهای جدید تا چه حد روشن است؟
بستگی دارد چه تحریمهایی در نظر گرفته شوند. در یک مورد ترکیه و آلمان توافق نظر دارند، آنهم اینکه اگر تحریمی در نظر گرفته شود، بایستی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل باشد که تمامی کشورهای عضو سازمان ملل متحد ملزم به اجرای آنها باشند. به دلیل اینکه تحریمهای یکجانبه از سوی آمریکا یا اتحادیه اروپا به سرعت از سوی رهبران ایران به عنوان اقدامات امپریالیستی تعبیر میشود.
مسئله دوم این است که چه گروهها یا افرادی هدف این تحریمها هستند. این مورد در حال حاضر مورد بحث است. هدف این است که این تحریمها بیش از همه، رهبران و مسئولان سپاه پاسداران را دربرگیرند. این امر ساده خواهد بود، اما برای اثربخش بودن تحریمها نکته بسیار مهمی است.
سیاست غرب در قبال ایران سیاستی است که به دیپلماسی دوگانه تعبیر میشود، یعنی استفاده از شیوههای دیپلماتیک و همزمان به کار گرفتن اهرم فشار یعنی تحریمها. در حال حاضر کدام وزنه سنگینتر است؟
تحریم بخشی از دیپلماسی است، بخشی از دیپلماسی "مقاوم". مفهوم دیپلماسی تنها به گفتگو محدود نمیشود. حاصل گفتگو اقدامات مشخصی است که پس از توافق نظر دو طرف در نظر گرفته میشوند. اما به نظر من اشتباه است اگر فکر کنیم تحریمهای جدیدی که در شورای امنیت سازمان ملل تصویب میشوند به تنهایی ایران را مجبور خواهند کرد دست از برنامه اتمی خود بکشد یا اهداف این برنامه را تغییر دهد.
هدف از این تحریمها بیشتر آن است که برای ایران مشخص شود، ادامه برنامه اتمی این کشور با این شیوه و روشی که دولت ایران در پیش گرفته با مخالفت روبروست و اگر این موضوع ادامه پیدا کند به افزایش هزینهها منجر خواهد شد. هدف دیگر این است که برای سایر کشورها نیز روشن شود، سیاستی مانند آنچه ایران در پیش گرفته، هزینههای سنگینی خواهد داشت.
در نتیجه گزینه گفتگو منتفی نیست. اما نگاهی به وضعیت سیاسی داخلی ایران نشان میدهد که رئیسجمهور ایران در موقعیتی نیست که بتواند گامی به سوی غرب بردارد. عقبگرد ایران از پیشنهاد مبادله اورانیوم را نیز نتیجه فشار و مخالفتهای درونی می دانند. چگونه میتوان گفتگو را ادامه داد
؟درست اینجاست که ما یک مشکل اساسی داریم. هر چند بسیاری از کشورهای غربی امیدوار بودند که رئیسجمهور دیگری در ایران به قدرت برسد، اما حقیقت این است که همزمان معتقد بودند در مناقشه اتمی ایران و غرب تنها با یک رئیسجمهور تندرو میتوانند به توافق برسند. اما امروز میبینیم که احمدینژاد افراطی نیز نمیتواند در عرصه سیاست داخلی ایران نظر خود را به کرسی بنشاند.
من معتقدم اکنون لازم است که همزمان با گفتگو در مورد تحریمهای تازه، یک راهحل حداقلی در مناقشه اتمی در نظر بگیریم. هنوز پیشنهادهایی در زمینه مبادله اورانیوم برای استفاده در رآکتور تحقیقاتی تهران از سوی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح است. این پیشنهادها هرچند بسیار ناچیزتر از انتظارات جامعه جهانی است، اما پذیرفتن آنها به عنوان یک راهحل حداقلی این امکان را به ما میدهد که در گفتگو با ایران بمانیم.
فعالان حقوق بشر ایرانی می گویند که حل مناقشه اتمی غرب با ایران برای جامعه جهانی از نقض حقوق بشر در ایران اهمیت بیشتری دارد. اما در ماههای گذشته از بسیاری از سیاستمداران غربی شنیدیم که "غرب از جنبش مدنی در ایران استقبال و از آن حمایت میکند." مفهوم مشخص این جمله چیست؟
این سوال را بایستی از سیاستمداران پرسید. اما فعالان حقوق بشر حق دارند که گله کنند، چون غرب در سالهای اخیر توجه خود را بر برنامه اتمی ایران متمرکز کرده است. به عقیده من ما نیازمند سیاستی هستیم که فراتر از مناقشه اتمی باشد، بدون آنکه آنرا نادیده بگیرد و برای مسائل حقوق بشر و ابعاد آن اهمیت بیشتری قايل شود، همانطور که اتحادیه اروپا و ایران تا ۲۰۰۴ میلادی "دیالوگ حقوق بشر" داشتند.
من معتقدم در دور جدید تحریمها میتوانیم موضوع حقوق بشر را نیز بگنجانیم. به این ترتیب که فهرستی از مسئولان ایرانی تهیه کنیم که در نقض حقوق بشر نقش مشخصی داشتهاند و با عدم صدرو ویزا از ورود آنها به اتحادیه اروپا جلوگیری کنیم. این حرکت دخالت در امور داخلی ایران نیست و در عینحال نشانه مشخصی است که روشن میکند، احترام به حقوقی که جمهوری اسلامی در قانون اساسی خود هم قید کرده است برای ما مهم است.
مصاحبهگر: شبنم نوریان
تحریریه: کیواندخت قهاری