چه کسی پیروز نبرد رسانهای در ایران است؟
۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبهگزارش روزنامه "دی ولت" با توصیف صحنهای از زندان آغاز میکند که با استناد به نامههای محمد نوریزاد، روزنامهنگار در بند تنظیم شده است. بازجو از نوریزاد میپرسد که به چه علت در زندان به سر میبرد و ادعا میکند که «خوش ندارد او را در زندان ببیند.» نوریزاد پاسخ میدهد که «تنها حقیقت را بیان کرده است.» بازجو با لحنی تمسخرآمیز که یادآور کلام دکارت است، میافزاید: «اعتراض میکنم، پس هستم!» بازجو از نوریزاد میخواهد که به "پدر"، یعنی آیتالله خامنهای، نامهای بنویسد و طلب بخشش کند.
تاکنون ۵ نامه از محمد نوریزاد از زندان اوین به رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده است. نوریزاد پس از بازداشت در ماه دسامبر ۲۰۰۹ دو ماه در سلول انفرادی به سر برد و پس محاکمه به جرم «اهانت به رهبری» به سه سال و نیم زندان محکوم شد. دی ولت به نقل از نوریزاد مینویسد، که وی در زندان مورد آزاد جسمی و روحی قرار گرفته و خطر «وقوع حادثهای ناگهانی برای وی و یا خانوادهاش» همچنان وجود دارد.
دی ولت با اشاره به «مرگ مشکوک برخی از زندانیان» نظیر "امیدرضا میرصیافی" و "زهرا کاظمی"، این حوادث را در زندانهای جمهوری اسلامی ناممکن نمیداند.
بازداشت و محاکمه ژیلا بنییعقوب نمونه دیگری از برخورد جمهوری اسلامی با رسانهها و روزنامهنگاران مستقل به شمار میآید. بنییعقوب به یک سال حبس و ۳۰ سال محرومیت از فعالیت روزنامهنگاری محکوم شد. بهمن امویی، همسر وی نیز پیشتر به پنج سال حبس در زندان اوین محکوم شده بود.
ایران زندان روزنامهنگاران
"اولیور پیشا" (Oliver Piecha) مفسر "دی ولت" میافزاید، گرچه ایران به خاطر تعداد اعدامها در مقام دوم پس از چین قرار دارد، اما به گفته "گزارشگران بدون مرز" جمهوری اسلامی در زمینه محدودیت برای رسانهها و آزادی بیان پیشتاز بوده و در کنار کشورهایی نظیر اریتره، کوبا، کرهشمالی و ترکمنستان جای گرفته است. ایران به تنهایی بیش از همه کشورهای خاورمیانه روزنامهنگار و وبلاگنویس در زندان دارد.
دورهی نسبتاَ آزاد ریاستجمهوری خاتمی با قدرت گیری احمدینژاد برای روزنامهنگاران و فعالان رسانهای به سرعت به پایان رسید. تنها در یک سال گذشته حدود ۱۲ روزنامه چاپی در ایران تعطیل و ۲۰ روزنامه نیز با محدودیتهای نظیر سانسور، تهدید نویسندگان و غیره مواجه شدهاند.
به نوشته دی ولت روزنامهنگاران خارجی نیز از حملات جمهوری اسلامی در امان نبودهاند. اخراج، ممنوعیت کاری و عدم فعالیت آزادانه از جمله فشارهایی است که مقامات جمهوری اسلامی علیه روزنامهنگاران خارجی در یک سال گذشته به کار گرفتهاند. جمهوری اسلامی آشکارا از انتشار اخبار جنبش اعتراضی در جهان وحشت دارد.
شکست جمهوری اسلامی در مبارزه رسانهای
جمهوری اسلامی با فشار بر رسانه و اخلال در اینترنت خواهان جلوگیری از چرخه اطلاعات است، اما برغم تمامی این اقدامات، اخبار و گزارشها همچنان به گوش ایرانیان و مردم جهان میرسد.
دی ولت با اشاره به سخنان موسوی «هرکس یک رسانه» مینویسد: «دولت ایران برغم ادعاها و تبلیغات خود نمیتواند سخنگوی مردم ایران باشد.» در ایران هماکنون نبردی رسانهای در جریان است، که اهداف آن نه تنها درون کشور، بلکه بیرون از مرزها نیز قابل مشاهدهاند.
فعالان و تظاهرکنندگان ایرانی با پیامهای خود در شبکه اینترنت خواهان جلب توجه افکار عمومی جهان هستند. ایرانیان به مردم و رسانههای غربی یادآور میشوند، که آزادی، دمکراسی و استقلال اطلاعرسانی اموری بدیهی نبوده و باید همیشه برای تضمین آن مبارزه کرد.
در پایان گزارش دی ولت آمده است که ایرانیان با اعتقاد راسخ به آزادی رژیم جمهوری اسلامی را به حالت تدافعی کشانده و مشروعیت سلطه آن را زیر سوال بردهاند. این واقعیت بویژه برای رژیمی که همیشه مدعی حمایت میلیونی مردم بود، بسیار قابل توجه است. به نوشته دی ولت این مسئله در جریان محاصره غزه به خوبی آشکار شد. رسانههای طرفدار رژیم مدعی شدند که میلیونها نفر از ایرانیان به خاطر غزه دست به راهپیمایی زدند، اما در تمام مطبوعات حامی رژیم حتا یک عکس ضمیمه اخبار آنان نشد.
رژیم جمهوری اسلامی در آستانه سالگر انتخابات به تمامی رسانهها و روزنامهنگاران هشدار داد، که درباره تظاهرات و حرکات اعتراضی دست به انتشار گزارش نزنند. اما با وجود تمام فشارها افکار عمومی جهان میتواند پیام این سکوت اجباری را بدرستی بخواند.
SI/RN