چراغی از سالهای سیاه شصت برای پناهجویان ایرانی
۱۳۹۲ مرداد ۳۰, چهارشنبهدر قلب برلین که هر روز در حال تغییر است٬ سالهاست که یک تابلو بر دیوار یک خیابان در یکی از محلههای دارای بافت جمعیتی چندفرهنگی شهر به چشم میخورد که روی آن نوشته شده "کانون پناهندگان سیاسی ایرانی - برلین".
دیوارهای رو به خیابان ساختمان کانون شیشهای و بزرگ است. این سازمان در آستانه سی سالگی تاسیس خود است. تولد آن به سالهای سیاه دهه ۱۳۶۰ (دهه ۱۹۸۰ میلادی) برمیگردد که گروه گروه ایرانیان در جستجوی امنیت از ایران میگریختند و بسیاری از آنان از راه برلین شرقی به برلین غربی وارد میشدند. فعالان سیاسی ایرانی برلین در مورد ساعت ورود هواپیماها از ترکیه به آلمان شرقی و قطارهای آلمان شرقی به آلمان غربی تحقیق میکردند تا در زمان محاسبه شده در ایستگاه مقرر حاضر شوند و به هموطنانی یاری رسانند که برای اعلام پناهندگی قدم به خاک آلمان غربی میگذاشتند.
حمید نوذری٬ مسئول فعلی کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین٬ به دویچه وله میگوید: «با هر قطار حداقل ۲۰ تا ۲۵ ایرانی پیاده میشدند و ما کارمان این بود که آنها را به اردوگاههای پناهندگی ببریم.» کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین به منظور پاسخگویی به نیازهای فوری همین موج گسترده پناهندگان سیاسی ایرانی در سال ۱۹۸۶ رسما ثبت شد. نسرین بصیری٬ فریده دیزچی٬ فرهاد پایار٬ و شهره بدیعی از موسسان این سازمان بودند.
نسرین بصیری، روزنامهنگار و یکی از بنیانگذاران کانون است که در حال حاضر با آن همکاری ندارد. او در مورد این سازمان به دویچهوله میگوید: «کانون در دو مرحله درست شد. ابتدا در اوایل ۱۹۸۴ کانون را پایهگذاری کردیم٬ اما هم به علت وجود برخی گروههای رادیکالتر که به نظر ما میآمد با برخی درگیریها که بخشی از آنها جنبه شخصی داشت جلوی کارهای اصلی کانون را میگرفتند و هم به علت وجود مشکلات در نظم و مسئولیتپذیری نتوانستیم به کار ادامه دهیم. کار از هم پاشید. بعد در سال ۱۹۸۶ آدمهایی که همفکرتر و مسئولیتپذیرتر بودیم دور هم جمع شدیم و کانون را ثبت کردیم.»
او از روزهایی میگوید که اعضای اولیه کانون آنقدر از نظر مالی استطاعت نداشتند که حتی بتوانند از کافهی یکی از دانشگاههای برلین که محل قرارهایشان بود چای یا قهوه بخرند و فقط در برابر کافه روی زمین مینشستند تا امور آتی و ضروری کانون را سازماندهی کنند. کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین با اتکا به فعالیتهای داوطلبانه موسسان خود شکل گرفت.
این کانون در سالهای بعد با کسب بودجه از اداره امور خارجیان توانست به فعالیتهای خود انسجام و تداوم بیشتری ببخشد. به گفته مسئول فعلی کانون، این بودجه تنها بخش کوچکی از هزینه کانون را فراهم میکند و برای مثال اجاره محل و دستمزد کسانی که آنجا کار میکنند را میتوان با آن پرداخت. حمید نوذری میگوید که بسیاری از کارهای اصلی همچنان به صورت داوطلبانه و بدون حقوق انجام میشود.
کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین از موسسان اولین شورای مهاجران برلین و براندنبورگ است. از تابستان ۲۰۱۰ وظیفه مشاوره تازهواردان افغان دریزبان هم به کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین محول شده است. ماموریت کانون اگرچه متمرکز بر کار در برلین است، اما مسئولان این سازمان در تلاشاند که در دیگر بخشهای آلمان، چه تلفنی و چه از طریق روابط، به پناهجویان یاری رسانند. این سازمان در بسیاری موارد پاسخگوی پرسشهایی نیز هست که از طریق ایمیل یا تلفن از کشورهای دیگر بخصوص ایران مطرح میشوند.
افزایش تعداد پناهجویان و پروژههای مختلف کانون
اگرچه در دفتر کانون پناهندگان تنها چهار نفر به صورت ثابت کار میکنند، اما به گفته حمید نوذری، حدود ۶۰ تا ۷۰ عضو در شبکهای کاری و در سطوح مختلف با کانون همکاری دارند. این کانون با اعضای ثابت و متغیر خود نزدیک به سه دهه کوشیده است به نیازهای پناهجویان ایرانی برلین پاسخ گوید. تعداد این پناهجویان بخصوص در چند برهه مشخص افزایش چشمگیری داشته است: در حوادث دهه ۱۳۶۰، پس از قتلهای زنجیرهای٬ پس از حادثه کوی دانشگاه در تیرماه ۱۳۷۸ و پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸.
نوذری میگوید که تعداد پناهجویان ایرانی از سال ۱۳۸۸ تا کنون هر ساله حدود ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
حمید نوذری، مسئول فعلی کانون پناهندگان که از ۱۹۹۱ فعالیت خود را در این کانون آغاز کرده است، میگوید: «در مرحله اول کار اصلی کانون کمک به پناهجویان و پناهندگان ایرانیای بود که تازه میآمدند و انجام کارهای روزانه آنان مثل ترجمه٬ همراهی در ادارات، وکیل پیدا کردن٬ مدرسه بردن بچهها٬ دکتر بردن آنها و سر و سامان دادن به هزار مسئله و مشکلی که هر آدم تازهواردی دارد.»
او میگوید: «این داستان هنوز هم داستان اصلی کار ماست٬ یعنی حل نیازهای بلاواسطه پناهجویان جدیدی که میآیند.» نوذری ادامه میدهد: «با گذشت زمان و پس از قبول شدن درخواستهای پناهندگی پناهجویان در آلمان تازه زندگی جدید آنان آغاز میشد و مسایل و مشکلات دیگری برایشان رخ مینمود.»
پروژه زنان٬ پروژه جوانان٬ پروژههای فرهنگی٬ کلاسهای زبان٬ کلاس کامپیوتر٬ حضور در نهادهای غیرایرانی و مربوط به پناهندگان و مهاجران٬ حضور در نهادهایی که در سیاستهای شهر در رابطه با امور پناهندگان و مهاجران موثرند٬ فعالیتهای بعدی کانون بود که در واکنش و برای پاسخگویی به نیازهای بعدی پناهجویان ایرانی شکل گرفته بود.
جز کمک به تازهواردان و تسهیل زندگی برای پناهندههای ایرانی٬ نوذری از ماموریت دیگری سخن میگوید که کانون برای خود قایل است، و آن هم عبارت است از "عکسالعمل به علل فرار ایرانیها از کشور خود که چیزی جز نقض حقوق بشر در ایران نیست". نوذری در این رابطه از "پروژه سیاسی" کانون نام میبرد که از نظر نوذری پروژهای دائمی است.
اعتراض به سیاستهای آلمان و اروپا
پروژه سیاسی کانون صرفا رو به سوی داخل مرزهای ایران ندارد. کانون پناهندگان ایرانی برلین در بسیاری از موارد سیاستهای اروپا و آلمان و در نهایت برلین درباره امور مهاجرت و پناهجویی یا پناهندگی را هدف قرار میدهد. اخیرا کانون پناهندگان به همراه دیگر نهادهای مربوط به امور پناهجویی دو نامه در اعتراض به فشار وزیر کشور آلمان بر اتحادیه اروپا برای یکسانسازی سیاستهای پناهجویی در اروپا نوشته است. گفته میشود که این یکسانسازی منجر به ایجاد محدودیتهای بیشتر برای پناهجویان و پناهندگان خواهد شد.
آنچه مورد اعتراض است خواست دولت آلمان است مبنی بر اینکه مرزهای کشورهای قرارداد شنگن با توجه به اینکه تعداد زیادی از پناهجوها از کشورهای دیگر وارد آلمان میشوند توسط پلیس کنترل شود. برای مثال آلمان مرز خود با لهستان را کنترل کند و لهستان به کنترل مرزهای خود با کشور همسایهاش بپردازد.
این موضوع مخالفت بسیاری از نهادهای حقوق بشر و پناهندگی و حتی برخی از احزاب سبز و چپ در پارلمان اروپا را برانگیخته است که میگویند این مسئله نقض حقوق افرادیست که به دلایل مختلف مجبور به ترک کشور خود شدهاند. تا کنون مرزها در محدوده شنگن جز موارد بسیار استثنایی کنترل نمیشدند.
فرهنگ عمومی کانون و موضوع جنسیت
کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین به علت پیشینهی خود دارای مشخصهای است که حمید نوذری آن را "فرهنگ عمومی کانون" مینامد و مدیون بنیانگذاران کانون میداند. نوذری میگوید: «بنیانگذاران کانون به مسئله زنان٬ دختران و اقلیتها بسیار حساس بودند و این را به فرهنگ عمومی کانون تبدیل کردند.»
نسرین بصیری یکی از همان بنیانگذاران است که موضوع جنسیت را در کانون مطرح کرد: «مردها جوانتر بودند و بی تجربهتر و کسانی که استخوانبندی کانون را تشکیل میدادند زنان فعال و موثر بودند. تا وقتی که من بودم حدود ۱۰ سال همیشه زنان نقش موثرتری داشتند. نمیگویم مردان موثر نبودند، اما این کانون بیشتر زنانه بود.»
بصیری درباره تفاوت مشکلات زنان و مردان پناهجو و آغاز کار پروژه زنان در کانون چنین توضیح میدهد: «در کانون همیشه یک نفر مشاور مرد حاضر بود. اما زنان پناهنده مشکلات ویژه خود را داشتند. وقتی خانوادههای پناهنده از ایران میآمدند، مردها که در ایران نقش خاص خود را داشتند، برای مثال خیلی از مردها فعال سیاسی بودند یا شغل و کاری برای خود داشتند حتی بعضی از آنها شغل و کارهای مهمی داشتند، و میخواستند بشریت را نجات دهند بعد خودشان میآمدند اینجا به کمکهای دولتی وابسته میشدند و در کمپهای پناهندهها گرفتار مسایل مختلفی میشدند. منظورم این است که از نظر جایگاه اجتماعی یک دفعه سقوط میکردند. در حالی که زنها عادت داشتند که هر کاری هم که بیرون داشتند یا هر درسی هم که میخواندند ولی در خانه ظرف هم میشستند٬ غذا هم درست میکردند و سازماندهی خانه را بلد بودند. برای همین آن سقوط اجتماعی چندان شامل حال زنها نمیشد.»
بصیری در این باره میافزاید: «در ضمن زنها برای اینکه بچهها را به مدرسه یا دکتر میبردند ناچار میشدند زبان یاد بگیرند یعنی مواجه میشدند با اینکه اگر زبان ندانند نمیتوانند به بچهشان برسند. گاهی وقتها هم کارهای شغلی کوچکی میکردند و برای هیچ کاری هم فکر نمیکردند این کار در شأنشان نیست در حالی که مردها یا چنین کارهایی را نمیکردند یا کم میکردند. بنابراین مردها از نظر اجتماعی ضعیف شده بودند و زنها قوی شده بودند و اینها یک مقدار سازگاری با هم نداشتند. به علاوه اینکه مردها از نظر فرهنگی هم سنتی بودند٬ مثلا دوست نداشتند دخترهایشان با کسی حرف بزنند یا دوست شوند٬ اما زنها انعطافپذیرتر بودند و این باعث میشد تنش در خانواده خیلی بیشتر شود.»
بصیری میگوید که همیشه یک سری درگیریها بین پدرها و دخترها٬ شوهرها و زنها بود و بنابراین این نیاز وجود داشت که پروژه ویژهای تعریف شود برای کمک به زنانی که خشونت میبینند یا نیاز به آموزش ویژهای دارند.
چالشی به نام بودجه
حمید نوذری در گفتگو با دویچه وله از چالشهای گوناگون کانون سخن میگوید. به گفته او یکی از این چالشها نفس درگیر بودن این نهاد حامی پناهجویان و پناهندگان با مسئله سیاست و نقض حقوق بشر است: «ما حتی وقتی کلاس زبان هم برگزار میکنیم یک بار سیاسی دارد، زیرا این نهاد نمایندگی بخشهایی را دارد که بخاطر فرار یا مخالفت با یک سیستم در اینجا هستند. شاید برای همه مطبوع نباشد که با جایی که چه بخواهد چه نخواهد مرتب به عنوان اپوزیسیون مطرح میشود ارتباط داشته باشند.»
نوذری میگوید که این موضوع باعث ایجاد مشکلهایی در کار کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین میشود.
حمید نوذری از چالشی به نام "بودجه" کانون نام میبرد. او معتقد است که تداوم کار کانون مدیون فعالیت و فداکاری اعضای آن و نیز بودجه سالیانه ثابت آن است. او در عین حال از نگرانی همیشگی کانون برای تحقق پروژهها و برنامههای خود میگوید: «ما سال به سال میلرزیم. بودجه ما سالانه داده میشود و امروز به فردا ممکن است قطع شود و تمام این کارها و پروژهها و نقشههایی که داریم به هوا برود.»
مسئول کانون پناهندگان سیاسی ایرانی برلین همچنین به فرهنگ "کمک به نهادهای عامالمنفعه" اشاره میکند که به زعم وی بسیاری ملیتها برخوردار از آناند. نوذری مثال میآورد که بسیاری از نهادهای موجود در برلین که متعلق ترکها٬ کردها٬ اروپای شرقیها هستند با کمک افراد هموطن خود در جامعه آلمان توانستهاند سر پا بمانند. او میگوید: «مسئله کمک مالی کردن، حتی کمکی که بعد از مالیات افراد کسر میشود، از سوی هموطنهای خودمان در اینجا تقریبا معادل صفر است. پیش آمده در سال سه یا چهار هزار یورو کم آوردهایم٬ دهها نامه مینویسیم و باور نمیکنید در نهایت بیش از ۵۰ یا ۱۰۰ یورو به حساب ما واریز نمیشود.»
او میافزاید که کانون هیچ گاه نتوانسته روی کمک ایرانیان، حتی کسانی که سالها به آنها کمک کرده، حساب کند. او درگیری مدام با مشکل کمبود پرسنلی که با مسئله پناهجویی آشناست را از پیامدهای نبود حمایت مالی مناسب میداند.