1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

"وحدت"، حفظ قدرت و منافع ملت

۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه

سخنان انتقادآمیز جدید هاشمی رفسنجانی درباره‌ی وضعیت سیاسی کشور و حمایت صریح علی لاریجانی از رفسنجانی از کجا ناشی می‌شود؟ موانع رفع بحران و حصول "وحدت" در میان جناح‌ها چه هستند؟ مصاحبه با عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار.

https://p.dw.com/p/KrIX
عکس: BilderBox
اکبر هاشمی رفسنجانی در سفر اخیر خود به مشهد، سکوت چند ماهه‌اش را شکست و دوباره بر وجود اختلاف در سطوح مختلف سیاسی انگشت گذاشت. او در دو سخنرانی خود در مشهد دوباره انتقادهای خود به سیاست‌های جاری و ابهامات و رویکردهای بعد از انتخابات را تکرار کرد. در همین حال، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در دفاع از هاشمی رفسنجانی و در انتقاد از رویکردهای دولت لحن صریحتری پیدا کرده است. دلیل این فعل و انفعالات را در مصاحبه با عبدالرضا تاجیک، روزنامه‌نگار در تهران، جویا شدیم.

دویچه وله: آقای تاجیک، صحبت‌های مجددی که این روزها آقای رفسنجانی در ارتباط با وجود بحران و اختلاف در کشور مطرح کرده و حرف‌های آقای لاریجانی در دفاع از آقای رفسنجانی نشان‌دهنده‌ی درک و دریافت جدیدی در سطح بالای رهبری جمهوری اسلامی از بحران است یا باید آنها را ادامه‌ی همان صحبت‌های قبلی تلقی کرد؟

عبدالرضا تاجیک:

گرچه زمان زیادی از انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست جمهوری می‌گذرد، اما چه آن‌هایی که سخن دیگری نسبت به دولت فعلی دارند و به چگونگی برگزاری انتخابات و حوادث
عبدالرضا تاجیک
عبدالرضا تاجیکعکس: privat
پس از آن انتقاد دارند و قانع نشده‌اند، و چه دولت که همچنان بر نقد و انتقاد و برخی اتهامات به مخالفان خود ادامه می‌دهد، همه نشان از آن دارد که اختلافات در ایران کاهش پیدا نکرده است. تاکید برخی از مسئولان رده‌ی بالا بر بحث وحدت و همکاری با دولت، نشان‌دهنده این است که مسئله کاهش پیدا نکرده و نه تنها کاهش پیدا نکرده، بلکه افزایش هم پیدا کرده است. همین باعث شده است افرادی همچون آقای لاریجانی در کنار آقای هاشمی که در گذشته هم براین مسئله تأکید داشتند قرار بگیرند و بحث وحدت را مطرح کنند و بر لزوم آن تأکید دوباره‌ای داشته باشند.

این درکی که از وحدت ارائه می‌شود، برای حل بحران چیست؟ یعنی اصولاً جزییاتش برای این که بحران حل شود را چگونه می‌شود تصور کرد؟

من فکر می‌کنم ابتدا باید افرادی که بحث وحدت را مطرح می‌کنند، به این مسئله اشاره داشته باشند و به این سؤالها پاسخ دهند که اختلاف اساساً بر سر چیست یا اختلافات از چه زمانی آغاز شده است؟ تا زمانی که به این دسته از سؤالها پاسخ داده نشود، فکر می‌کنم یک مقدار ما را به خطا می‌برد. این که اختلافی وجود دارد، همه قبول دارند. یعنی این نشان می‌دهد که افراد مختلف بر وجود اختلاف در جامعه اذعان دارند. ولی این که اختلاف بر سر چیست و چرا این اختلاف بوجود آمده است، باید صراحتاً اعلام شود و بعد براساس آن گفته شود که حالا ما وحدت را داشته باشیم. آنجاست که وحدت معنا پیدا می‌کند. وقتی ما از اختلاف و بحث اختلافات اطلاعی نداریم، من فکر می‌کنم یکمقدار بحث وحدت محل مناقشه خواهد بود.

آیا صحبت‌هایی که آقای لاریجانی در حمایت و ستایش از آقای رفسنجانی می‌کنند، بیشتر می‌شود به عنوان یک تاکتیک برای جداکردن آقای رفسنجانی از جناح مقابل در نظر گرفت؟ یا نه، واقعاً آقای لاریجانی هم بیش از پیش متمایل شده است به این که کشور دچار بحران است و دنبال یک راه حل می‌گردد، ازجمله از طریق نزدیکی با آقای رفسنجانی و مواضع ایشان؟

در اینجا من فکر می‌کنم باید به چند نکته اشاره کنیم. یکی نقش و جایگاه آقای هاشمی است در تحولات اخیر و یکی هم بحث مدیریت دولت آقای‌احمدی‌نژاد، چه در دولت نهم و چه در دولت دهم که ایشان به عنوان رئیس جمهور از طرف ساختار سیاسی ایران مطرح شد. در اینجا نحوه‌ی مدیریت و عملکرد آقای احمدی‌نژاد به گونه‌ای بوده که هم ما در عرصه‌ی داخلی و هم در عرصه‌ی بین‌المللی شاهد این هستیم که ایران با مشکلاتی مواجه است. دولت نه تنها نتوانسته برنامه‌ی قابل قبولی ارائه دهد، بلکه برنامه‌هایی هم که ارائه داده است با مخالفت حتی بخشی از جریان اصولگرا مواجه بوده است. نکته‌ی دیگری که من فکر می‌کنم مهم است و باید در این مسئله به آن اشاره داشت، بحث شخصیت آقای هاشمی است. با توجه به این که ایشان همواره سعی کرده از وابستگی به یک جریان خاص پرهیز کند و دوری جوید، من فکر می‌کنم که آقای لاریجانی به این مسئله توجه داشته ‌و خواسته‌اند که یک مقدار تعادل را در این مسئله برقرار کنند و به این شکل بتوانند آقای هاشمی را هم وارد این چرخه کنند.

با این صحبت‌های آقای لاریجانی و برخی از همفکران ایشان، به نظر می‌آید واگرایی درون جناح اصولگرا دیگر بیش از پیش غیرقابل انکار باشد. آیا می‌شود تصور کرد که جناح اصولگرا بتواند مجدداَ انسجام پیدا کند و از مجموعه‌ای به نام دولت احمدی‌نژاد کماکان حمایت به عمل آورد؟

فکر می‌کنم با اتفاقاتی که روی داده است ما باید در آینده‌ی نزدیک شاهد آن مسئله‌ای باشیم که شما اشاره کردید، این که اصولگرایان چند دسته خواهند شد. من فکر می‌کنم مهم‌ترین دلیلش مدیریت و اقدامات آقای احمد‌ی‌نژاد و نزدیکان آقای احمد‌ی‌نژاد باشد که این مسئله را تشدید می‌کنند.

یعنی در مجموع چشم‌انداز این شکلی می‌شود که بحران همان طور که آقای رفسنجانی گفتند، به طرف تشدید شدن است، نه لزوماً به طرف حل شدن، و ادامه‌ی دولت آقای احمد‌ی‌نژاد هم مانعی در برابر حل بحران خواهد بود؟

با توجه به نوع نگاهی که آقای احمد‌ی‌نژاد و دولت ایشان و حامیان اصلی ایشان دارند و با توجه به این که ما در نظر برخی از افراد مشاهده می‌کنیم که بحث اتهام به دیگران همواره مطرح است، من بعید می‌دانم که بتوانیم با این نوع اقدامات و با این نوع مواضع شاهد کاهش اختلافات و وحدت همه‌ی گروهها باشیم. من فکر می‌کنم، نکته‌ی مهمی که در اینجا می‌تواند اختلافات را کاهش دهد و وحدت را تشدید کند، بحث بر سر این است که ما وحدت را بر روی چه چیزی بخواهیم. آیا وحدت را بر روی منافع ملت بخواهیم یا بر روی حفظ قدرت؟ کسانی که صحبت از وحدت می‌کنند و اختلافات را جدی می‌دانند، باید به این مسئله توجه داشته باشند که وحدت بر روی منافع ملت یا وحدت بر روی حفظ قدرت مطرح است.

مصاحبه‌گر: فرید وحیدی

تحریریه: کیواندخت قهاری

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه