هنرمندی فراتر از سياست
۱۳۹۹ مهر ۲۱, دوشنبهاشرفالسادات مرتضايی مرضيه در سال ۱۳۰۳ در تهران زاده شد:
"پدرم روحانی بود اما به دنبال حقيقت رفت و زود سراب را ديد و لباس روحانيت را دور انداخت. مادرم تار مینواخت".
شيفته موسيقی بود و همزمان با درس به آموزش آواز میپرداخت:
"يک حسن بهبهانی بود كه تدريس نمیكرد ولی از بس صدای خوشی داشت، خواهش كرده بودم و او هفتهای يک روز به خانه ما میآمد. سوزی در صداش بود كه تا كنون نشنيدم. حالات صدايم را از او گرفتم".
۱۸ ساله بود كه به تئاتر "جامعه بربد" رفت و زير نظر آموزگار بنام نمايش و موسيقی اسماعيل مهرتاش خوانندگی آموخت و در نمايشنامه "خسرو و شيرين" نقش آفريد و خواند.
سپس هفت سال نزد استاد نامآشنا عبدالله دوامی رديف موسيقی سنتی را تكميل كرد.
۳۴ ساله بود كه پس از ضبط تصنيفهای "دشتی و ابوعطا" به راديو راه يافت و از آن پس حدود ۶۰۰ اجرای آواز و ترانه برای برنامههای گوناگون ضبط كرد. او نخستين زنی بود كه به سلسله برنامههای "گلها" راه يافت:
"عبدالله دوامی مخالف بود به راديو بروم، میگفت حيف است. بگذار ما بيشتر با تو كار كنيم و اين گنجينه ۱۵۰ ساله را در اختيارت بگذاريم".
با ظهور انقلاب ۱۳۵۷، ۱۵ سال مجبور به سكوت و بارها بازجويی شد تا اينكه برای انجام گفتگو با يكی از رسانههای برونمرز به انگليس و فرانسه رفت.
میگفت: "آخرين شب اقامت در اروپا رفتم كه با دوستانم ديدار كنم، صدای يک اركستر بزرگ سمفونيک را شنيدم كه آهنگهای مرا میزد. دويدم به طرف صدا و آن شب پس از سالها بيش از دو ساعت با اركستر خواندم. تو جای من بودی چه میكردی؟".
از قرار فردای آن شبی كه سازمان مجاهدين خلق آن را ترتيب داده بود به ايران رفت تا سهتارش "اسمش را همدم گذاشته بودم" و خاطراتش كه "از ۱۶ سالگی هر روز نوشته بودم" را "از ايران نجات دهد".
همان سال ۷۰ ساله بود كه به "شورای ملی مقاومت" پيوست و با كمک آنها چندين كنسرت اجرا و در بيشتر آنها برای سازمان مجاهدين تبليغ كرد.
میگفت: "با اين كار دست نظام حاكم ايران را در بستن دهان خوانندگان زن میبندم. من هنر را برای سياست نمیخواهم بلكه برعكس".
به نوشته نوه دختریاش جانان خرم، خاطرات چندين سالش را در آخرين سال زندگیاش سوزاند.
مرضيه در ۸۶ سالگی در پايتخت فرانسه درگذشت.