نینا رُده، هنرمند تجربی
۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه
نینا رُده در پاسخ به این پرسش که به چه نوع هنری مشغول است، می‌گوید: «پاسخی که می‌توانم بدهم این است: من تجربه‌های چندرسانه‌ای می‌کنم.»
این‌که معنای این گفته چیست را می‌توان در میان اتاق‌اش دید: صفحه‌ای به اتاق دیوار آویخته است، روی این صفحه، ۳ صفحه کوچک‌تر دیگر سوار شده‌اند. هر سه صفحه می‌چرخند و این چرخش را از موتور الکتریکی کوچک می‌گیرند. این حرکت، رنگ‌ها را در برابر دیدگان تماشاگر به بازی درمی‌آورند، گاهی هماهنگ و گاهی درهم.
این منظور نینا از تجربه است: «من یه این‌که چیزها کامل نیستند، علاقه دارم، زیرا بدین ترتیب جایی برای وقوع رخدادی تصادفی باز می‌شود. این صفحه‌ها با حرکتی منظم نمی‌گردند، به همین دلیل است که خطاهای چشمی جالبی به‌وجود می‌آیند. من می‌خواهم همیشه فضایی برای درهم‌ریختگی باقی بگذارم، چون من به بی‌نظمی بیشتر از نظم یا کمال علاقه دارم.»
گربه‌ای به نام "اِدینگ"
نظم و بی‌نظمی، این‌ها عبارت‌هایی هستند که نینا و زندگی‌اش را به خوبی توصیف می‌کنند. زندگی روزمره او هیچ نظمی ندارد، دست‌کم نظم قابل تشخیصی ندارد. تنها چیزی که در زندگی نینا به روندی همیشگی تبدیل شده، حضور گربه‌ای به نام "ادینگ" است. نینا می‌گوید: «گربه‌ام هر روز مرا بیدار می‌کند، به این ترتیب که آن‌قدر روی سینه‌ام می‌نشیند و به من نگاه می‌کند تا چشمانم را باز کنم. بعد بلند می‌شوم و یک قهوه و چیزی برای خوردن آماده می‌کنم.»
آیا ادینگ تصادفی یا غیرعمدی وارد زندگی نینا شده است؟ کسی نمی‌داند.زمانی که نینا سال‌ها پیش به ساختمان قدیمی، بزرگ و نوسازی‌نشده‌ای که امروز هم خانه‌اش است و هم کارگاهش، اسباب کشید، یک مشکل اساسی وجود داشت: موش. او در مورد این‌که چگونه می‌توان از شر موش‌ها خلاص شد تحقیق کرد و گربه‌ای به نام "هنینگ" پیدا کرد و نامش را به ادینگ تغییر داد.
ادینگ هم وظیفه تعقیب موش‌ها را با علاقه پذیرفت. البته خیلی زود مشخص شد که گربه علاقه بیش از اندازه به بازی با موش‌ها دارد، زیرا زمانی‌که موش دیگری در خانه نبود، ادینگ موش‌ها را از اطراف به خانه می‌آورد تا با آنها بازی کند، عذابشان دهد و زیر دست‌وپا بگیردشان. نینا با خنده می‌گوید: «از زمان آمدن ادینگ، به‌جای موش‌های زنده، موش‌های له‌شده در خانه پیدا می‌کنم.»
زندگی‌ای در خدمت هنر
نینا نمایشگاهی در برلین برپا کرده و تازه‌ترین آثار خود را در معرض دید تماشاگران قرار داده است. او از زمان تحصیل در برلین زندگی می‌کند. او دوست دارد که بینندگان آثارش را بپسندند. این به‌اعتقاد نینا مهم‌ترین است. او مسلما علاقه دارد که کارهایش به فروش هم بروند؛ هر چه باشد منبع درآمد اصلی نینا رُده هنر اوست. او هر از چندگاهی هم سفارش‌هایی می‌پذیرد، علاوه بر این یک بار کوچک هم دارد. به اعتقاد او، اگر منبع درآمد ثابتی وجود نداشته باشد. گاهی شرایط دشوار می‌شود. این‌ها اولویت‌های نینا در زندگی هستند: «اگر بنا به انتخاب باشد، یک تیوب رنگ را به یک شکم پر از غذا ترجیح می‌دهم.»
نینا برای زندگی به چه چیزهایی نیاز دارد؟ کارگاهش، کارگاه مجسمه‌سازی‌ای که در همسایگی او قرار دارد و کلی مواد اولیه برای تجربیات هنری‌اش. نینا رُده انتظار زیادی ندارد. پذیرش ایده‌های جدید و زندگی‌ای سرشار از هنر، تمام چیزی‌ست که او می‌خواهد.