1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهی از درون به جنبش کارگری ایران

میترا شجاعی۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

منصور اسانلو از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های مبارزات کارگری در گفت و گو با دویچه‌وله به بررسی حرکت‌های کارگری از سال ۱۳۸۴ تا کنون می‌پردازد. او سرکوب حکومتی را همچنان اصلی‌ترین عامل افول موقت این حرکت‌ها می‌داند.

https://p.dw.com/p/18Owf
عکس: MEHR

سال ۱۳۸۴ که سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با تشکیل مجمع عمومی دوباره فعالیت سندیکایی را به مکان‌‌های عمومی کشاند و اعتصابات کارگران را سازماندهی کرد جان دوباره‌‏ای به فعالیت‏‌های سندیکایی در ایران دمیده شد.

این جان تازه اما دیری نپایید و با بسته‏‌تر شدن روز به روز فضای جامعه و دستگیری و اخراج کارگران، جنبش نوپای کارگری ایران رو به افول رفت.

اعتراضات مردمی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و سرکوب گسترده آن، جنبش کارگری را نیز همچون دیگر حرکت‏‌های مدنی اگر نگوییم خاموش ولی به حاشیه کشاند.

اینها اما تنها دلایل افول جنبش کارگری در ایران نیستند. منصور اسانلو از اولین سازماندهان اعتراضات کارگری در سال ۱۳۸۴ و عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران معتقد است "نگرش مخالف تولید" حاکمان کنونی ایران، کارگران و در پی آن جنبش کارگری را زمین‏گیر کرده است.

گفت‌وگو با منصور اسانلو در مورد جنبش کارگری ایران

این فعال کارگری که به تازگی از ایران خارج شده، به دویچه‏‌وله می‏‌گوید: «طی ۱۵-۱۶ سال گذشته، حتی می‌توانم بگویم ۳۰ سال گذشته، شما می‏توانید توقف تولید را با سیاست‌های غلطی که این‌ها عمداً داشته‌اند ببینید. ما شاهد ورود کالا از چین و جاهای دیگر در تمام بخش‌های تولیدی با پایین‌ترین قیمت‌ها و استفاده از اسکله‌های قاچاق، سیاست‌های ضدملی و ضدتولیدی، عدم رعایت مقررات حقوق و قوانین بین‌الملل و کشاندن کشور به آستانه‌ی تحریم و جنگ و فشار مضاعف تحریم‌ها بر بخش صنعتی هستیم».

به عقیده آقای اسانلو در حال حاضر به دلیل دو عامل تحریم‏‌های اقتصادی و نیز حذف یارانه انرژی بخش تولید، عملا تولید داخلی متوقف شده و همین امر باعث بیکاری روزافزون کارگران شده است.

اسانلو می‌گوید اگر حمایت خانواد‌ه‌ها نبود کارگران اخراج‌شده نمی‌توانستند به فعالیت‌های سندیکایی‌شان ادامه دهند
اسانلو می‌گوید اگر حمایت خانواد‌ه‌ها نبود کارگران اخراج‌شده نمی‌توانستند به فعالیت‌های سندیکایی‌شان ادامه دهندعکس: Kaveh Mozaffari

او ادامه می‏دهد: «میلیون‌ها بیکاری را که در این جامعه هستند، اضافه کنید به دستگیری و تهدید به مرگ فعالین سندیکایی و کارگری و ایجاد سکوت قبرستانی در کشور و نبودن هیچ روزنه کوچکی که یک جنبش کارگری بتواند در آن شکل بگیرد . نداشتن ایمنی و بهداشت محیط کار که در ایران یکی از بالاترین آمار حوادث شغلی را داریم. در معادن، کارخانه‌ها، ساختمان‌سازی‌ها و.... روزانه طبق آمار دولتی، شش نفر ضمن کار کشته می‌شوند. این واقعیت‌ها چه چیزی از طبقه‌ی کارگر باقی می‌گذارد که رهبران خود را، سازمان‌های مبارزاتی خود را و سندیکاهای خودش را در دهه‌ی ۶۰ از دست داده، همه را کشته یا فراری داده‌اند».

بیشتر بخوانید: افزایش دستمزد ۶ درصد کمتر از تورم

سرکوب نسل‏‏‌های گذشته جنبش کارگری در ایران بزرگترین ضربه‏‌ای را که به این حرکت وارد کرده، عدم انتقال تجربه نسل‏‌های قبلی به نسل کنونی است. به عقیده آقای اسانلو این معضل باعث شده تا کارگرانی که امروز وارد مبارزات کارگری شده‏‌اند از تجربه‏‌های نسل‏‌های پیشین بی بهره باشند و فرصت استفاده از این تجربیات را نداشته باشند.

علیرغم همه مشکلات، جنبش کارگری زنده است

تمامی این مشکلات اما باعث نشده که جنبش کارگری به تمامی بایستد و متوقف شود. منصور اسانلو به نمونه‏‌هایی اشاره می‌کند که نشان می‏دهند اعتراضات کارگری همچنان ادامه دارند و تاثیرگذار هم هستند.

هفته گذشته مجلس مجبور شد لایحه‌ی پیشنهادی دولت برای اصلاح قانون کار را بازگرداند. به نظر آقای اسانلو جمع آوری طومارهای پی‌درپی با ۲۰-۳۰ هزار امضا توسط کارگران باعث عثب نشینی مجلس شد.

بیشتر بخوانید: تشکل‌های کارگری

وی همچنین به دستاوردهای سندیکای شرکت واحد اشاره می‏کند و می‏گوید: «در سال ۱۳۹۱ ما ۱۸درصد افزایش حقوق داشتیم، به اضافه گرفتن حقوق‌های عقب‌افتاده‌ی سال ۹۰. این افزایش حقوقِ علاوه بر افزایش حقوق دولتی را ما در هیچ جایی نداشتیم. این به دلیل آن است که نهادی در این‌جا مانده و با این‌که تضعیف و سرکوب شده، به خاطر وجود روحش و کسانی که در بدنه آن به عنوان فعالین وجود دارند و هماهنگی و هم‌کاری می‌کنند، کارفرما مجبور است امتیازاتی را بدهد».

منسجم کردن اعتراضات، ابزار می‏خواهد

روزی نیست که اخباری از اعتراضات کارگری منتشر نشود؛ از اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه گرفته تا قراردادهای موقت و اخراج و بازخریدی اجباری. این اعتراضات پهنه جغرافیایی گسترده‏‌ای دارند؛ از خوزستان و کردستان تا تهران و اصفهان و آذربایجان. اما چرا همین اعتراضات هسته اولیه تشکیل یک حرکت جمعی و گسترده نمی‏شود؟

منصور اسانلو می‏گوید: «اولاً این‌که کادرهایی که دارند این کارها را پیش می‌برند و کسانی که دارند این زحمات را می‌کشند خیلی معدود و کم هستند و برقرار شدن ارتباط بین آن‌ها مستلزم هزینه‌هایی است، به کادرهایی احتیاج دارد که فقط وقف این قضیه باشند و بتوانند از این شهر به آن شهر بروند، از بین این کارگرها بروند پیش آن کارگرها، با هم‌دیگر صحبت کنند، هم‌فکری به وجود بیاورند، با هم‌دیگر جلسه‌های مشترک بگذارند. در حالی که جمهوری اسلامی با استفاده از تکنولوژی کشورهای غربی و شنود مکالمات تمام راه‌های ارتباطی بین کارگرها را بسته، تلفن‌ها را کنترل می‌کنند، رفت و آمدها را کنترل می‌کنند و به محض این که احساس می‌کنند چند تا کارگر دارند حول و حوش موضوعی متحد و متشکل می‌شوند، آن‌ها را فوراً به اطلاعات می‌خواهند».

اسانلو به تجربه موفق سندیکای کارگران شرکت واحد در دهه ۱۳۸۰ و حمایت خانواده‏‌های کارگران از آنها اشاره می‏کند و می‏گوید: «آن موقع ما را اخراج کرده بودند و چون بیکار بودیم، تمام وقت‌مان را گذاشته بودیم روی همین قضیه‌ی صنفی و سندیکایی. بعد هم زن‌ها و بچه‌های‌‌مان که خودشان شاغل بودند، حقوق داشتند و زندگی را اداره می‌کردند، با شهامتی که داشتند از ما پشتیبانی‌می‌کردند. مثلاً خود من، با این که از سال ۸۳ اخراج شده بودم، ۲۴ ساعت کاملاً در اختیار سندیکا قرار گرفته بودم. ولی از آن طرف، همسرم بود که با تمام وجودش، با لقمه نانی که درمی‌آورد زندگی را می‌چرخاند، بچه‌ها را سرپرستی می‌کرد و من از این نظر شانس آورده بودم و وقت داشتم که بتوانم به این کار بپردازم. اما الان این موقعیت‌ها برای همه نیست. اگر هم باشد کم است».

اتحاد نیروهای کارگری؛ هدف اولیه و کوتاه مدت جنبش کارگری

با توجه به تمامی مشکلات موجود بر سر راه زنده کردن دوباره فعالیت‏‌های سندیکایی کارگری، منصور اسانلو راهکار تاکتیکی و کوتاه مدت این جنبش را در دو چیز می‏داند: اتحاد تمامی نیروهای کارگری از جمله اتحادیه‌ی آزاد کارگری ، سندیکای فلزکاران مکانیک، سندیکای شرکت واحد، نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران خباز کردستان، اتحادیه‏‌های کارگری تبریز، کارگران شرکت نفت، کارگران ایران خودرو و..

راهکار دوم جنبش کارگری از دید آقای اسانلو تلاش در جهت نزدیک کردن جنبش کارگری با دیگر جنبش‌‏های مدنی است به خصوص با استفاده از فضای انتخاباتی.

بیشتر بخوانید: کاهش ۷۵ درصدی قدرت خرید کارگران

او می‏گوید: «در فضای انتخاباتی ما باید خواهان تغییر بسیاری از قوانین به نفع طبقه‌ی کارگر و آزادی‌های تشکل‌های صنفی- سندیکایی بشویم و از طرف دیگر، چشم‌انداز پیش رو این است که جنبش کارگری با جنبش مدنی پیوند بخورد. کما این‌که الان بخش زیادی از نیروهای جنبش سبز در ایران فهمیده‌اند که باید به طبقه‌ی کارگر بیشتر توجه کنند و "آوای کار" و یا "کلمه‌ی کارگری" را راه انداخته‌اند و در همه‌ی نهادهای دیگر می‌بینید که نگاه به مسائل کارگری و جنبش کارگری زیاد شده است».

آقای اسانلو امیدوار است که در آستانه روز جهانی کارگر این پیوند شکل گرفته و نیز نماد عملی‌تری پیدا کند. هرچند تا کنون خبرهای چشمگیری درباره برنامه‌های روز کارگر در ایران منتشر نشده، اما ایران کشوری غیر قابل پیش‌بینی است و همه چیز در آخرین لحظه‌ها می‌تواند ممکن شود.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه