نمایشگاه کتاب تهران، چرخش بر مدار صفر
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۲, شنبهجنجالیترین نمایشگاه کتاب تهران روز شنبه (۲۲ اردیبهشت) به کار خود خاتمه داد. این نمایشگاه دوازدهم اردیبهشت ماه در حالی آغاز به کار کرد که چند روز پیش از آن هنوز شرکت مهمترین ناشران مستقل در آن نامشخص بود.
ابهامات و سردرگمیها
این ابهام در پی تصمیم وزارت ارشاد برای دوپارهکردن بخشهای مختلف نمایشگاه و انتقال بخش داخلی به مصلای تهران اتفاق افتاد. ۱۲ تشکل مستقل نشر به عنوان اعتراض اعلام کردند که در اینصورت در نمایشگاه شرکت نخواهند کرد. سرانجام و در آخرین روزها هر دو طرف بر سر برپایی یکپارچه نمایشگاه در مصلای تهران توافق کردند. به این ترتیب بیستمین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی در مصلا برگزار شد که نه این مکان برای این منظور آماده بود، نه ناشران و برگزارکنندگان.
مصلا مجموعهای عظیم در تپههای عباس آباد است که بنای آن از ده ـ پانزده سال پیش آغاز شده و هنوز بخش بزرگی از آن در حال ساخته شدن است. بحث تغییر محل نمایشگاه b#bکتاب از چند سال پیش مطرح بوده اما هر بار با مخالفت ناشران انجام نگرفته. جابهجایی امسال پس از آن صورت رفت که رئیس جمهور محمود احمدینژاد سال پیش، و به روایی به شوخی، وزیران ارشاد و بازرگانی را تهدید کرد، درصورت عدم انتقال نمایشگاه از کار برکنار خواهند شد.
نمایشی از ضعف سازماندهی
به نظر میرسد در کشور ما بسیاری از کارها همواره از نقطهی صفر آغاز میشود و کسی به تجربههای پیش از خود اعتنایی ندارد. شاید این حرف در خیلی از موارد نادرست باشد اما تجربهی نمایشگاه کتاب و برخی از رویدادهای بزرگ فرهنگی اغلب آن را تایید میکند. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حالی که ظاهرا از نوزده سال تجربه بهره میبرد نمایشی از ضعف سازماندهی و در مواردی بیتوجهی به ابتداییترین نکات لازم برای برگزاری مراسمی بود که روزانه صدها هزار بازدیدکننده دارد.
اخبار رسمی نمایشگاه، یعنی آنچه در اطلاعیهها و سایت رسمی اینترنتی منتشر و یا از زبان مسئولان شنیده میشود کمتر نشانی از این بینظمیها و کمبودها دارد. اما کافی است یکبار در این ده روز سری به مصلای تهران زده باشید تا صدها نمونهاش را دیده و از زبان ناشران و مراجعهکنندگان به گوشتان خورده باشد؛ شبستان اصلی، تنها بخش از این مکان است که ساختنش به پایان رسیده و برای ناشران عمومی در نظر گرفته شده. جلوی درهای ورودی این شبستان تا روز آخر کابلهای قطوری افتاده بود که مزاحتمایی برای رفت و آمد مردم ایجاد میکرد. و این تنها یکی از بینظمیهایی بود که بهچشم میخورد و نمونهی نادری نبود. ظاهرا این کابلها روز بازدید آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی هم اینجا بوده و حتا سر و صدای روزنامهی کیهان را درآورده که در گزارشی به آنها اشاره کرد.
غرفههای بی سامان
اما اگر از کابلها و زبالههایی که خیلی جاها پراکنده بود و بارها در گزارش روزنامهها به آن اشاره شد بگذریم، نحوهی نامنظم چیده شدن غرفهها و ضعف اطلاعرسانی مهمترین عامل سرگردانی مردم و ناشران در نمایشگاه اخیر بود. کم نبودند غرفههایی که پس از چند روز، جا و شمارهشان تغییر کرد و ناشرانی که پس از شروع نمایشگاه تازه غرفههایشان را تحویل گرفتند. غرفهها نیز همهجا، با رعایت ترتیب الفبایی نام ناشران چیده نشده بودند. تا آخرین روز یافتن محل و کسی که اطلاعی در مورد ناشران و کتابها ارایه کند کار سادهای نبود و در مواردی پاسخ مسئولان اطلاعرسانی گره از مشکل کسی نمیگشود.
بیستمین نمایشگاه کتاب تهران که در غیاب بسیاری از ناشران مهم جهان همچنان بینالمللی بود به پایان رسید و مسئولان تخمین میزنند حدود ۴ میلیون نفر از آن بازدید کردهاند. اما از تعداد پرسشهایی که بیپاسخ ماند و کتابهایی که به مخاطب احتمالی نرسید آماری در دست نیست؛ آن هم در کشوری که کتابی با تیراژ دو هزار نسخه ماهها و گاهی سالها در قفسه و انبار کتابفروشیها خاک میخورد و یافتن مخاطب یکی از معضلاتش است.
سال بعد، دوباره سازماندهی از صفر؟
گفته میشود کار سازماندهی نمایشگاه آینده از همین فردا آغاز میشود. با توجه به دشواریهای سازماندهی چنین کار عظیمی، اقدام به موقع نه تنها شایسته که ضروری است. این در حالی است که رئیس این دوره، محسن پرویز، ۱۵ فروردین، کمتر از یک ماه پیش از شروع نمایشگاه به این سمت منصوب شد و مدتی است شایعهی استعفایش به گوش میخورد. به این ترتیب بعید نیست کسی دیگر بیاید و سازماندهی نمایشگاه بیست و یکم، خیلی دیر و از نقطهی صفر آغاز شود.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران