نمایشنامهنویس نوپرداز
۱۳۹۹ دی ۵, جمعهاکبر رادی در سال ۱۳۱۸ در رشت زاده شد: «پدرم هنگام جنگ جهانی دوم یک کارخانه کوچک قندریزی داشت که قند بخشی از شهر را تأمین میکرد. دستش به دهانش میرسید و سفرهاش گشاده بود. سواد قدیمی داشت و به ترکی، روسی و فرانسوی مکالمه میکرد. دوران کودکی من در محله پیرسرای رشت در یک رفاه و امنیت نسبی گذشت.»
۱۱ ساله بود که با خانواده به تهران کوچید. بعد از دبیرستان در رشته علوم اجتماعی تحصیل کرد و از دانشگاه تهران لیسانس گرفت.
۱۷ ساله بود که نخستین داستانش، "موش و مرده" را در روزنامه کیهان به چاپ رساند و ۱۹ ساله بود که نمایشنامه "خانه عروسک" اثر درامنویس نروژی، هنریک ایبسن را دید و به این کار روی آورد: «اگر آن نمایشنامه را نمیدیدم، هرگز نمایشنامهنویس نمیشدم.»
۲۰ ساله بود که نخستین نمایشنامه جدی خود "روزنه آبی" را نوشت که بیان تضاد میان یک بازاری سنتگرا و فرزندان نوگرای اوست. میگفت: «این اثر عصیان نسل علیه حاکمیت فرسوده اما مستقر پدرسالارانه است.»
۲۳ ساله بود که دبیر دبیرستانهای تهران شد.
او ۳۵ نمایشنامه نوشت و برای آنها بیش از ۲۰۰ شخصیت آفرید. او برای نخستین بار بیان حالات روانی شخصیتها در داستان را در نمایشنامههای ایرانی عمده کرد و به این خاطر پیشآهنگ نمایشنامهنویسی نوین به شمار آمد.
نمایشنامههای او قهرمان ندارند. داستانها بیشتر در زادگاهش میگذرند. شخصیتهایش از روشنفکران منفعل جامعهاند که از تضادها میگریزند اما به اجبار با آنها روبرو میشوند. مردان آثار او نمایانگر روزگار و پیرامون او هستند، اما زنان نمایشنامههایش کلیشهوار یا سرخورده و الکن و سربهراهند یا حسابگر و بیاحساس و بیبندوبار: «تا زمانی که نمایشنامه ایرانی با آدمهای معاصر و دردزنده نداشته باشیم، تئاتر معاصر ملی هم نخواهیم داشت.»
زبان در آثار او نقش بسیار برجستهای دارد: «من به آبروی کلمه قسم خوردهام. زبان برای من یک فضاست، طرح است، شخصیت است و آنچه در یک پروسه خلاقه ایفای نقش میکند. من بافت پولادین زبان را توی خیابان پیدا کردهام. این زبان جوشان و ملونی است که تمامی جلال، قدرت و تلؤلؤ خود را در محاورات مردمی انعکاس میدهد.»
اکبر رادی در ۶۸ سالگی در تهران درگذشت.