نقدهای شعرگونه
۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۳, شنبهدر شناسايی و نقد سرايندگان نوپرداز نقش شايانی داشت.
محمد حقوقی در خانواده ای ادبپرور رشد كرد.
۱۴ ساله بود كه سرودههايش در رسانههای اصفهان چاپ میشد.
۲۱ ساله بود كه به دانشسرای عالی در تهران رفت و پس از پایان تحصیلات ادبی به زادگاهش بازگشت، آموزگار ادبيات در دبيرستانها شد و در كنار آن با همكاری هوشنگ گلشیری، ضیا موحد، ابوالحسن نجفی و چند اديب همشهری ۱۶ سال "جُنگ اصفهان" را انتشار داد كه آثار ادبی نوگرايان را در بر داشت.
۲۹ ساله بود كه به تهران رفت و نوشتارهای ادبی خود را رفته رفته در كتابهای مفصلتری به چاپ رساند كه نقدهایی شیوا و دلپسند از سرودههای نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری را دربر میگرفتند.
این كتابها در يك مجموعه ۳۰ جلدی به نام "شعر زمان ما" منتشر و بارها بازنشر شدند.
کتاب پرطرفدار او به عنوان "شعر نو از آغاز تا امروز" نقش بارزی در معرفی شعر نیمایی به جوانان داشت.
نقدهای او به جای كاربرد زبان تیز و گزنده، لحنی شاعرانه و ادبی دارند و به جای خردهگیریهای بجا و بيجا سراينده را بيشتر و بهتر به خواننده میشناسانند و گاه در كالبدی منظوم به جهان دلنشين سروده ها رهنمون میشوند.
در وصف نیما گفته است:
"شاعری است كه جهان را به گونهای میبیند كه دیگران نتوانند دید"
و درباره احمد شاملو مینويسد:
«او تنها شاعری است كه امروزه روز در غالب اشعارش بدون تشبث به اوزان نیمایی، كلمات و تركیبات را بر پلههای آهنگین مینشاند».
حقوقی در دفترهای شعرش مانند "زوایا و مدارات"، "فصلهای زمستانی" و "شرقیها" به ساخت و پرداخت واژگان اهميت بسيار میداد:
برخی از كارشناسان با توجه به گرایش او به شعر نو، قصیده و غزلهایش را ژرف تر و شاعرانهتر ارزيابی كرده اند.
همواره میگفت: «چيزی برای گفتن ندارم، سعی میكنم شعرهای خوب بنويسم».
زیباست با كلام قدیمی
باز از تو عاشقانه سخن گفتن
بردار شانه را
انبوه گیسوان نسیمی
از شانهها به عشوه بیاویز و باز كن
بردار شانه را
بشكن شكنج طره، هوا ایستاده است
بپراكنش، بیاكنش از نافه، ناز كن.
محمد حقوقی در ۷۲ سالگی در زادگاهش درگذشت.