نغمهپرداز ایرانی که در میهن دلخواهش نزیست
۱۳۹۹ مرداد ۱۹, یکشنبهپدر امینالله حسین بازرگانی آذربایجانی و مادرش موسیقیدانی سبزهواری بود.
۱۲ ساله بود که با روی کار آمدن نظام سوسیالیستی در روسیه با خانواده از مسکو به پاریس مهاجرت کرد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
نوازندگی ویلون را نزد مادرش آغاز کرد و میخواست این رشته را پی بگیرد ولی ۱۷ ساله بود که به اصرار پدرش به آلمان رفت که پزشکی بخواند. اما از آنجا که شیفته موسیقی بود از کمک مالی پدر چشم پوشید و در تنگدستی نزد استادان موسیقی آرتور اشنابل و ویلهلم کلاته در اشتوتگارت و برلین پیانو آموخت و سپس نخستین ایرانیتباری بود که به کنسرواتوار (هنرستان موسیقی) پاریس راه یافت و رشته آهنگسازی را زیر نظر پل ویدال به پایان رساند.
۳۰ ساله بود که نخستین آفریده سمفونیکاش باله "به سوی روشنایی" را ساخت که سه سال بعد در اپرای پاریس اجرا شد.
او برای سی فیلم که بیشتر آنها را پسرش روبِر کارگردانی کرده موسیقی ساخت ولی خودش کار دل را در آفرینش سمفونیها و بالهها و قطعههایی میداند که برای پیانو ساخته است.
شیفتگی او به ایران و زبان فارسی در ملودیهایش که از نواهای بومی این سرزمین مایه گرفته، کاملا نمایان است.
او که هرگز در ایران نزیست، افزون بر روسی، آذری، فرانسه و آلمانی به زبان فارسی مسلط بود.
۳۶ ساله بود که نوشتن یکی از ماندگارترین آثارش "ویرانههای تخت جمشید" را آغاز کرد و پس از پنج سال کار پیوسته به پایان رساند: »بخش اول چهار بخش این سمفونی، تصویرگر ستونهای ویران و گریه من با دیدن آنها است. در بخش دوم گویی صحنههای دربار داریوش پادشاه زنده شدهاند. بخش سوم باز شکوه و مویه من است از ویرانی این بارگاه و بخش پایانی بیانگر امید به آبادی آینده است.«
۶۸ ساله بود که به تهران شلوغ سفر کرد اما پس از مدت کوتاهی به پاریس بازگشت: »من فرزند و شیفته طبیعت و گل و بلبلام. زندگی ما به سوی تصنع پیش میرود و ما را از شنیدن بهترین موسیقی که نوای طبیعت است محروم میکند.«
از میان آثار دیگرش سمفونی "شهرزاد" و قطعههای "رقصهای لزگی و چرکسی" و "مینیاتورهای ایرانی" و "رباعیات خیام" آوازه بلندی پیدا کردند.
امینالله حسین در ۷۸ سالگی در پاریس درگذشت.