نخستین عکاس زن و نویسنده "غیرمستقیم"
۱۳۹۹ آبان ۵, دوشنبهعزتملک خانم ملقب به اشرفالسلطنه در سال ۱۲۳۸ در کرمانشاه زاده شد.
پدرش فرماندار کرمانشاه بود و نخست به یاری آموزگاران سرخانه در آموزش و پرورش او کوشید، اما نُه ساله که شد او را به همسری اعتمادالسلطنه، مترجم دربار و وزیر انطباعات وقت درآورد و به دربار ناصرالدین شاه فرستاد.
او در آنجا نخست مهارتهای رایج زنان درباری یعنی آشپزی، گلدوزی و خیاطی را آموخت و سپس از همسرش فرانسه و با آموزگار خصوصی ترکی استانبولی فراگرفت و در شطرنج و تخته نرد زبانزد شد.
سپس نزد سلطان محمد میرزا از شاهزادگان قاجاری مقیم دربار، عکاسی آموخت و چون عکسهای خوبی از حرمخانه و شکارهای شاه میگرفت و شاه خود دستی در عکاسی و ظهور عکسها داشت، در کنار همسرش با ناصرالدین شاه رفتوآمد بسیار یافت و آنقدر به شاه نزدیک بود که یکبار شاه به شوخی چارقد او را از سرش برداشت و او به تلافی کلاه شاه را کشید و سر بیموی او را نمایان ساخت. فرمانروای خودکامه که معمولا تاب هیچ بیباکی را نمیآورد، فقط از فرط ناراحتی چند بار با عصایش او را زد.
ولی جز این شاه او را محترم میداشت و به او لقب اشرفالسلطنه داد و حتا اجازه داشت در پیشگاه او گستاخی کند.
۲۸ ساله بود کتاب سه جلدی "خیرات حسان" را که زندگینامه زنان برجسته ایرانی، هندی، عرب و ترک در جهان اسلام است، برای چاپ آماده کرد.
گرچه اعتمادالسلطنه خود را نگارنده این کتاب نامیده، اما شواهد و قراینی حاکی از آنند که اگر او این کتاب را برای همسرش ننوشته باشد، دستکم در تألیف آن دست بلندی داشته به ویژه که زندگینامه مسلمانان غیر ایرانی، ترجمه از ترکی کتاب "مشاهیر النسا" نوشته محمد ذهنی افندی است و اشرف السلطنه بوده که ترکی استانبولی میدانسته است.
او افزون بر این چند کتاب دیگر اعتمادالسلطنه به ویژه اثر ماندگارش "روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه" را پاکنویس و ویرایش کرده است.
۳۶ ساله بود که سه سال پس از درگذشت همسرش با نایبالتولیه امام هشتم شیعیان حسین عرب پیوند زناشویی بست و به مشهد رفت و زمینها و کتابخانه بزرگش را وقف آستان قدس رضوی کرد.
او سالهای پایانی زندگیرا به مطالعه در رشته تاریخ و پزشکی گذراند.
اشرفالسلطنه در ۵۴ سالگی در مشهد درگذشت.