نخستین آوای آزادیخواهی زنان
۱۳۹۹ اسفند ۲۶, سهشنبهزینب پاشا در سال ۱۲۰۹ در شمال تبریز زاده شد. پدرش کشاورز تنگدستی از روستای اسکو بود اما او را به مکتبخانه سپرد. بیش از این از کودکی و جوانیاش آگاهی درستی در دست نیست، حتی درباره سالهای زادن و درگذشتش اختلاف نظر بسیار است.
اینکه تاریخنگاران او را "بی بی شاه زینب"، "زینب باجی"، "ده باشی زینب" و "زینب پاشا" نامیدهاند، نشانه فرادستی و بلندپایگی او است.
از قرار "تنومند، با سواد و سیاستمدار" بوده و در روزگاری که زنان در پستوها پنهان میشده یا خود را در چادر و روبنده میپیچیدهاند، با چهره باز به کوچهها و حتی قهوهخانههای تبریز سر میزده است.
۶۰ ساله بود که سه هزار زن را بسیج کرد و با گروهی از زنان مسلح، جلو گشایش بازارهای تبریز را گرفت تا تحریم تنباکوی انگلیسی به نتیجه برسد. او در این راستا نابرابری جنسیتی را مطرح ساخت و پس از تحریم تنباکو هم از نبرد دست نکشید تا آوازه کارهایش در سراسر ایران پیچید: «اگر شما مردان جرأت ندارید، جزای ستمپیشگان را کف دستشان بگذارید، اگر میترسید دست دزدان و غارتگران را از مال و ناموس و وطن کوتاه کنید، چادر سر کنید و در کنج خانه بنشینید و دم از مردی و مردانگی نزنید، ما با ستمکاری میجنگیم».
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
بیباکیهای او به ضربالمثلها و سرودههای آذری هم راه یافتهاند:
«وِرمَ دی دِه باشی زینب بو سُزَه اصلا گوش
دِدی جمعیتَه تا تازه دَن اِتسینلر خروش ...»
«نکند زینب بر این سخنان اصلا گوش
گفت با مردم عاصی که نمایند خروش
من قسم خوردم هرگز ننشینم آرام
ما چو مردیم و نباشد قسم مرد دروغ»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
۶۸ ساله بود که به کمک همرزمانش و با پشتیبانی حاج میرزا جواد آقا مجتهد تبریز به انبار غله چند محتکر تاخت و گندمها را میان مردم تقسیم کرد که شدت و خشونت مبارزات آزادیخواهان آن روزگار را میرساند.
کارهای او چنان بالا گرفت که مردم از رویدادهای "پیش از زینب پاشا" و "پس از زینب پاشا" سخن میگفتند.
۸۰ ساله بود که به کربلا رفت تا باقی عمر را به آرامی و عبادت سر کند اما در راه هم با سربازان عثمانی که مانع او بودند درگیر شد و آنها را فراری داد.
زینب پاشا در ۹۰ سالگی در کربلا درگذشت.