«میخواهند مرا بخاطر جنبش سبز بازجویی کنند»
۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبهسعید رضوی فقیه، روز هشتم بهمن سال ۸۷ پس از بازگشت از فرانسه بازداشت و شانزده روز بعد به قید وثیقهای ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. مقامات قضایی دلیل این دستگیری را پروندهای مفتوح از سال ۸۱ و احضاریهای عنوان کردند که پیش از سفر این تحلیلگر سیاسی به فرانسه ارسال شده بود. یکی از موارد اتهامی علیه آقای رضویفقیه، ایراد چند سخنرانی در ماجرای بازداشت هاشم آقاجری، تاریخنگار و استاد دانشگاه تربیت مدرس است.
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، سعید رضوی فقیه را متهم به "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی"، "شرکت در تجمعات غیرقانونی"، "توهین به مقام رهبری" و تحمل ۴ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق کرده است. این روزنامهنگار پیش از این گفته بود که اتهامهای مطرح شده را قبول ندارد و خواستار تجدیدنظر در پروندهای است که دادگاهاش بدون حضور وی برگزار شده است.
سعید رضوی فقیه در سالهای آغازین دهه ۱۳۸۰، دو دوره عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بوده و سابقه فعالیت در روزنامههای اصلاحطلب چون "بهار"، "نوروز"، "یاس نو" و "وقایع اتفاقیه" را دارد. او که دکترای فلسفه را از دانشگاه تربیت مدرس تهران گرفته، در سال ۸۵ به همراه خانواده خود برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا در رشتهای دیگر به فرانسه رفت.
سعید رضوی فقیه در مهر ماه سال ۸۵، بهعنوان دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا انتخاب شد و در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری نیز از حامیان مهدی کروبی بود. همسر و دو فرزند آقای رضوی فقیه، پس از دستگیری و ممنوعالخروجی وی، همچنان در فرانسه زندگی میکنند.
مقامات قضایی روز ۱۳ مهرماه با ارسال احضاریه به سعید رضوی فقیه، از وی خواستهاند خود را به زندان اوین معرفی کند. وی در گفتگو با دویچهوله تاکید میکند که احضار خود را به قصد بازجویی از خویش به دلیل فعالیتهای سیاسی در هنگام انتخابات و در جریان جنبش سبز میداند. او میگوید تا زمانی که تضمینی برای عدم گشایش یک پرونده جدید نگیرد، به اوین مراجعه نخواهد کرد.
دویچهوله: شما حکم صادره را چگونه دریافت کردهاید؟
سعید رضویفقیه:
این حکم روز سیزدهم مهرماه به آدرس خواهر من ارسال شده و اینجا جایی است که معمولا احضاریههای دادگاه به آن فرستاده میشود. آخرین مهلت برای اینکه من خودم را به اوین معرفی کنم، روز شنبه ۱۷ مهر بوده و در ذیل احضاریه هم درج شده که در صورت عدم مراجعه، حکم جلب من صادر میشود.وکلای شما هم این احضاریه را دریافت کردهاند؟
وکلای من آقایان نیکبخت و احمدی هستند. قاعدتا باید رونوشتی از این احضاریهها به وکلای متهم ارسال شود، ولی معمولا چنین نمیشود. احضاریههای مربوط به من حتی گاهی یا به آدرس قبلی من فرستاده میشود یا اصلا به دست من نمیرسد.
تصمیم خود شما چیست؟
این حکم بعد از ۱۹ ماه که من به قید وثیقه آزاد شدهام، صادر شده و دادگاه تجدیدنظر هم برگزار نشده است. با توجه به مشکلات موجود در پرونده و نحوه و تاریخ احضاریه اخیر، به اتهامهای خودم اعتراض دارم و میخواهم تا از نعمت آزادی بهرهمند هستم، نامهای به رییس قوه قضاییه بنویسم و با تشریح ابعاد پرونده خود از ایشان درخواست کنم که در این حکم تجدیدنظر شود.
این حکم برای شما غیرمنتظره بود؟ در مدتی که به قید وثیقه آزاد بودید، تذکر یا اشارهای نشد که آماده چنین رفتاری باشید؟
این حکم غیرمترقبه نبود، زیرا میدانستم وقتی نیاز به تنبیه یا اعمال فشار علیه متهمان سیاسی باشد، چنین احکامی صادر میکنند، که معمولا در وقت خاصی به مرحله اجرا گذاشته میشود. دوستان زیادی هستند که چنین احکامی برایشان صادر میشود، اما یا به آنها ابلاغ نمیشود یا ابلاغ میشود اما اقدامی برای اجرا صورت نمیگیرد. من فکر میکنم در شرایط کنونی به دلیل تداوم فعالیتهای سیاسی من تصمیم به اجرای این حکم گرفتهاند.
چه برداشتی از صدور این حکم دارید؟
من میدانم که احضار من برای اجرای حکم صادره در سال ۸۶ و بخاطر پرونده مفتوحه در سال ۱۳۸۱ نیست. قصد آنها این است که مرا بخاطر فعالیتهایم در دوران انتخابات و جنبش سبز بازجویی کنند. چنانچه من تضمینی دریافت نکنم، مبنی بر اینکه فقط حکم اجرا میشود و پرونده جدیدی ابتدا به ساکن مفتوح نخواهد شد، خود را معرفی نمیکنم.
شما ممنوع الخروج هم هستید و تحصیلاتتان نیمه کاره مانده است. با این شرایط چگونه کنار آمده بودید؟
من بارها شخصا یا از طریق وکلایم پیگیری کرده بودم که بگذارند با سپردن هر مبلغی که میخواهند، دوباره به فرانسه برگردم و مشکلات خانوادهام را حل کنم. دستکم میخواستم در زمانی که ایران هستم، حکم را به مرحله اجرا بگذارند تا زمان از دست رفته نداشته باشم. اما هیچیک از مقامات قضایی به درخواست من یا وکلایم پاسخ ندادهاند.
تمام تلاش من این بود که خروج غیرقانونی از کشور نداشته باشم. الان وضعیت من در داخل کشور بسیار سخت شده و تداوم این وضع برای خودم و خانوادهام بسیار دشوار است. من کوشش خود را کردهام که کسی نتواند مرا از بودن در کشور آبا و اجدادیام محروم کند.
چنانچه تضمینی برای زمان پس از معرفی نگیرید، چه خواهید کرد؟
من ترجیح میدهم در مورد ستم ساکت نمانم و مایلم تا زمانیکه آزاد هستم، به اعتراض در مقابل سرکوب و ظلم و رفتارهای غیرقانونی ادامه دهم. اعتراض من تنها به مظالمی نیست که در حق خودم و خانوادهام روا شده، من به هر ظلمی که یک حکومت قانونشکن به مردم ایران تحمیل میکند، اعتراض دارم.
نحوه زندگی و کار شما در این ۱۹ ماه چگونه بوده؟
من در ۲۰ ماه گذشته هم از تحصیل بازماندهام و هم از فعالیت شغلی محروم بودهام. نمیگذارند کوچکترین یادداشت یا مطلبی از من در روزنامهها چاپ شود. حتی خبر مربوط به من را در خبرگزاریهای رسمی درج نمیکنند و این را همکاران روزنامهنگارم به من میگویند. حتی نامههایی که به مقامات قضایی نوشتهام، در دفاتر شعبههای مختلف دادگاه پذیرش نشدهاند. من اینها را فشارهایی غیرقانونی میدانم که برای از پا درآوردن نیروهای سیاسی به کار میرود.
حرف دیگری در حاشیهی احضار خود به اوین دارید؟
ما موظفیم برای برابری و آزادی در کشورمان تلاش کنیم، به نقض قواعد جمهوریت اعتراض کنیم. حکومتی که الان زمام امور را در دست دارد نه جمهوری است نه اسلامی. من پرداخت هر هزینه در این راه را تکلیف ملی و شرعی خودم میدانم.
امیدوارم شرایط در کشور به گونهای باشد که هیج شهروندی احساس ناامنی و تحقیرشدگی از سوی حکومت را نداشته باشد. اگر مردم اعتراضی دارند، دستگاه قضایی مستقلی در کار باشد تا به آن رسیدگی کند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: کیواندخت قهاری