1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مطبوعات آلمان و خوب و بد سیاست جدید ناتو در افغانستان

۱۳۸۶ مرداد ۹, سه‌شنبه

روزنامه نویه پرسه آلمان: نيرو هاى ناتو بر آنند كه در افغانستان در آينده نزديك در مقياس هاى محدود ترى دست به بمباران بزنند. اين موضوع شبيه يك شوخى است، اما در اصل واقعيتى خونين است.

https://p.dw.com/p/BOX5
حملات ناتو به شبه‌نظامیان طالبان و گروه‌های مشابه گهگاه شهروندان عادی افغانستان را هم در امان نمی‌گذارد. ناتو اینک اعلام کرده که سیاست تهاجمی‌اش را تغییر می‌دهد.
حملات ناتو به شبه‌نظامیان طالبان و گروه‌های مشابه گهگاه شهروندان عادی افغانستان را هم در امان نمی‌گذارد. ناتو اینک اعلام کرده که سیاست تهاجمی‌اش را تغییر می‌دهد.عکس: AP

روزنامه هاى آلمان در تفسيرهاى امروز خود (۳۱ ژوئيه) به ارزيابى شيوه هاى جديد اجراى عمليات نظامى از سوى ناتو در افغانستان پرداختند. در اين تفسيرها، تغيير سياست هاى عمومى كشورهاى غربى به عنوان ضرورتى جدى براى ثبات بيشتر درافغانستان به بحث گذاشته شد. علاوه بر آن، سياست امريكا مبنى بر ارسال تسليحات به برخى از كشور هاى خاورميانه به منظور مقابله با تروريسم و ايران، موضوع ديگر بررسى هاى مطبوعات آلمان و جهان بود.

روزنامه ”نويه اوزنابروكر تسايتونگ“ چاپ آلمان درباره گروگان گيرى هاى اخير در افغانستان مى نويسد:

«در صورت خوددارى دولت افغانستان از آزادى تعدادى از اسلام گرايان، رهبران مجالس ترور پروايى از اين ندارند كه كمك رسانان براى بازسازى اين كشور را همچون حيوانات قربانى كنند. رئيس جمهور افغانستان، كرزاى، قادر به انجام معامله جديدى با افراط گرايان نيست، زيرا چند ماه پيش وى به دنبال درخواست هاى مكرر نخست وزير ايتاليا، پرودى، به اجبار، تنها با پرداخت پول موفق شد يك گروگان را آزاد كند. گرچه اين آزادى در رم به عنوان موفقيت جشن گرفته شد اما از سوى ديگرسبب تشويق نيروهاى طالبان شد كه آدم ربايى را به عنوان يكى از عناصر جنگ عليه دولت منتخب افغانستان بكار گيرند. تنها حكومتى كه به باج خواهى تن دهد، ابتكار عمل را از دست مى دهد.»

روزنامه آلمانى ”برانشويگر تسايتونگ“ درباره سياست نظامى ناتو در افغانستان مى نويسد:

« هرعملياتى از سوى ناتو، بايد بطور بديهى دفاع از مردم غيرنظامى افغانستان را مد نظرداشته باشد. اما توجه به سخنان دبيركل ناتو، ياپ د هوپ شفر، در اين زمينه نشان مى دهد كه اين موضوع در مراكز فرماندهى ناتو امرى جديد است. وگرنه دليلى وجود نداشت كه به فرماندهان نظامى در منطقه گفته شود كه در صورت تجمع مردم عادى، حملات عليه طالبان متوقف شود. گرچه اين دستور دير داده شده است اما به هر حال امرى مثبت است. اين تغيير استراتژى ناتو درست است. اين سياست جديد به سود كمك رسانان فراوانى است كه برغم خطر هاى جانى به ساخت مدرسه ، حفر چاه آب و كشت بذر مشغول هستند. در اين عرصه آينده افغانستان رقم خواهد خورد.»

روزنامه آلمانى ”نويه پرسه“ چاپ هانوفر درباره ادامه عمليات نظامى ناتو در افغانستان مى نويسد:

« نيرو هاى ناتو بر آنند كه در افغانستان در آينده نزديك در مقياس هاى محدود ترى دست به بمباران بزنند. اين موضوع شبيه يك شوخى است، اما در اصل واقعيتى خونين است. قرار بر اين است كه به جاى بمب هاى سنگين ۵۰۰ كيلويى از بمب هاى كوچك تر ۲۵۰ كيلويى استفاده شود. بايد از ديپلمات هاى ناتو براى بيان سخنانى چنين رك و صريح تشكر كرد. اين سخنان نشان مى دهد كه تا چه حد كمى در افكار عمومى اين مسئله رسوخ كرده است كه پيشبرد اين جنگ وحشتناك از سوى كشور هاى متحد غربى در هندو كوش هر روز ابعاد جديدترى به خود مى گيرد. مسلماً سياست ناتو در حملات آينده مبنى بر در دفاع از جان مردم بيگناه قابل تقدير است. اما بهتر اين است كه درباره درستى استراتژى عمومى در افغانستان پرسش هايى صورت گيرد. استفاده ازبمب هاى كوچكتر نيز باعث برقرارى صلح نمى شود. پيروزى صرفاً نظامى در مقابل طالبان بيش از پيش سوال برانگيز است.»

روزنامه ”نورد وست تسايتونگ“ چاپ آلمان نگاهى به ارسال تسليحات از سوى امريكا به كشورهاى خاورميانه دارد و در همين زمينه مى نويسد:

«اقدامات بوش بطور آشكارنشان دهنده استراتژى جديدى از سوى امريكا براى مقابله با تروريسم بين المللى است. با توجه به ادامه وضعيت فاجعه بار در عراق، حال امريكا خواهان آن است كه كشورهاى هم پيمان خود را بيشتر مسلح كند. هدف در حال حاضر، مبارزه عليه تشكيلات القاعده و تروريسم بين المللى با وسايل ديگر است. طرح اين مقاصد بدرستى با اعلام خطر و انتقاد زيادى همراه بوده است. از آنجاييكه كارشناسان امريكايى ايران را بعنوان دشمن اصلى در آينده ارزيابى مى كنند، اين مسئله به نوبه خود سبب آن خواهد شد كه ايران در اين چالش جديد ساخت سلاح هسته اى را با سرعت بيشترى بيش برد. اين وضعيت آينده خوبى را نويد نمى دهد. درگيرى هاى لفظى به سرعت مى توانند منجر به جنگى خونين شوند. سياست براى برقرارى صلح به هرحال چيز ديگرى است.»

روزنامه آلمانى ”كوبورگر تاگه بلات“ درباره ديدار بوش و براون مى نويسد:

«شايد اصل مطلب در جايى ديگر باشد. دوران زمامدارى بوش در حال اتمام است. در ۱۸ ماه آينده نمى توان در انتظار دگرگونى هاى بزرگى در امريكا بود. و همچنين درباره شكست مبارزه عليه تروريسم اعترافى صورت نخواهد گرفت. گرچه براون، نخست وزير بريتانيا، از طرفداران واقعى اتحاد با امريكا است، اما او مسلماً ضرورت نظرات جديد را مى بيند. او به اندازه كافى واقع گرا است و مى داند كه تغييرات اساسى در باره عراق در دوران جانشين بعدى بوش صورت خواهد پذيرفت. به همين دليل او در ديدار روز گذشته در امريكا از خود خويشتندارى نشان داد. اما ظاهراً در پس پرده برنامه هاى ديگرى دارد. برنامه هايى كه در ديدار ديروز نمى توانستند به ميان كشيده شوند. نگاهى به كابينه براون اين مسئله را بخوبى نشان مى دهد. حضورديويد ميليبند، وزير امور خارجه بريتانيا، به معناى سياست انتقادى به جنگ در عراق بر سر ميز دولت است.»