مرگ زودهنگام و کار ماندگار
۱۳۹۹ شهریور ۲۰, پنجشنبهمادر فاطمه رضازاده محلاتی سیاح آلمانی و فرهیخته و پدرش سرپرست دانشجویان ایرانی و آموزگار زبان فارسی بود.
او از دبستان تا پایان دانشگاه را در مسکو گذراند و با پایاننامهای به زبان فرانسوی درباره نویسنده و سراینده منتقد آزادیخواه، آناتول فرانس دکترا گرفت و پس از آن در دانشگاه مسکو به تدریس ادبیات پرداخت.
۳۱ ساله بود که به ایران رفت و با پسرعمویش پیوند زناشویی بست و نام سیاح را برگزید و نخست مترجم وزارت فرهنگ و معاون "تعلیمات نسوان" شد.
۳۴ ساله بود که تدریس زبانهای فرانسوی، انگلیسی و روسی را پذیرفت و در همان سال نخستین زن ایرانی بود که به مأموریت سیاسی خارج از کشور رفت و در هفدهمین دوره نشستهای "جامعه ملل" در ژنو شرکت کرد.
۴۱ ساله بود که پس از سه سال تدریس در دانشگاه تهران، نخستین زنی بود که رتبه استادی گرفت.
او در حوزه ادبیات تطبیقی پژوهشهای ماندگاری چون بررسی آثار چخوف، بالزاک، داستایوسکی، شولوخف، پوشکین و مارسل پروست انجام داد.
۴۳ ساله بود که مجله "حزب زنان ایران" را منتشر کرد و از سوی شورای زنان در کنگره "زن و صلح" در پاریس شرکت کرد:
"باید در مجلس فرقه (فراکسیون) زنان واحدی برای اشتغال به مسائلی که صرفا مربوط به منافع زنان و کودکان است، تشکیل دهند".
در ۴۴ سالگی به عضویت کمیته مرکزی زنان درآمد و همزمان با "جمعیت شیروخورشید سرخ بانوان" همکاری کرد و در نخستین کنگره نویسندگان ایران فعال بود.
او افزون بر کتاب آموزش روسی که برای دبیرستانها نگاشت، یک تاریخ ادبیات روسی و دارد و چندین مقاله ادبی دیگر که در کتاب "نقد و سیاحت" گردآوری شده است.
از آثار ماندگار او "تحلیل اجتماعی، اقتصادی و طبقاتی عصر فردوسی" است که البته از منظری مارکسیستی نوشته شده است.
۴۴ ساله بود که کرسی ویژه استادی در "سنجش ادبیات زبانهای خارجه" در دانشگاه تهران ایجاد شد که پس از درگذشتش به خاطر نبود کارشناس برچیده شد.
فاطمه سیاح در ۴۵ ساگی در تهران درگذشت.