1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

متن بیانیه حمایت جمعی از فعالان سیاسی ملی-مذهبی از تبادل سوخت هسته‌ای

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

منتشر شده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹

https://p.dw.com/p/NR5L

به نام خدا

ما، بر اساس منافع ملی، از تبادل سوخت هسته‌ای حمایت می‌کنیم

بخش مهمی از مردم ایران زیر خط فقر نسبی و بخش قابل توجهی از آن زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند. سخن از حفظ کرامت آدمی و زندگی برای ارزش‌های والا و عام بشری هم چون عدالت و آزادی، ارزش‌های دگرخواهانه اخلاقی، دفاع از هویت و منافع جمعی و ملی و...؛ بدون تأمین نیازهای اولیه حیاتی آدمی و ایجاد اوقات فراغت زمانی و زیستی فراتر از آن نیازها، میسر نیست. در چند ساله اخیر علیرغم سه برابر شدن درآمد عمدتا نفتی کشور (نسبت به دوره آقای خاتمی)، اما، بنا به سیاست‌های غیرکارشناسانه اقتصادی و انحصارگرایی سیاسی داخلی از یک سو و سیاست‌های ماجراجویانه خارجی که روابط ایران را با بسیاری از دول قدرتمند غربی و حتی همسایگان عربی و... دچار معضل و مشکل کرد، از سوی دیگر؛ بسیاری از شاخص‌های «کلان» اقتصادی کشور روند منفی و مأیوس‌کننده از خود نشان می‌دهند و در اقتصاد «خرد» نیز توده مردم به صورت ملموس و محسوس فشار زندگی روزمره را با گوشت و پوست خود احساس می‌کنند. بخش مهمی از آسیب‌های اجتماعی و مشکلات خانوادگی و... نیز ریشه در این امر مهم دارد.

اصلاح سیاست خارجی کشور یکی از ریشه‌های این معضل ریشه‌ای را رو به حل خواهد برد. و اینک یکی از مهم‌ترین معضلات سیاست خارجی در رابطه ایران با جهان به مسئله هسته‌ای برمی‌گردد.

در همین راستا بی‌تدبیری‌ها و ماجراجویی‌ها در سالیان اخیر، برخلاف دوران اصلاحات، باعث شده پرونده هسته‌ای ایران از آژانس‌ به شورای امنیت برود و موجب تحریم‌های چندگانه‌ای شده است که هزینه آن را مستقیما ملت ایران می‌پردازند. ولی شایسته و سزاوار نیست که این ملت زحمتکش و رنج‌دیده هم‌زمان با چندبرابر شدن درآمدش، هم‌چنان در فقر و رنج زندگی کند. (بنا به برآورد صندوق بین‌المللی پول (IMF) سه تحریم علیه ایران 35 میلیارد دلار در سال به درآمد ملی ایران زیان وارد کرده است.)

بر این اساس و با توجه به اینکه؛

- ما برخورداری از انرژی هسته‌ای را حق مسلم مردم ایران می‌دانیم. اما این حق را در کنار دیگر حقوق مسلم مردم قبول داریم، حقوقی مانند حق برخورداری از توسعه و رفاه اقتصادی، دموکراسی، آزادی و حقوق بشر و...

- کشورهای جهان نیز این حق را به رسمیت شناخته و انکار نمی‌کنند. اما با توجه به برخی رفتارها و پنهان‌کاری‌های سابق ایران (و بعضا با دستاویز قرار دادن آن) و نیز برخی رویکردها و سخنان ماجراجویانه و نسنجیده دولتمردان ایرانی در سیاست خارجی، نسبت به حاکمیت ایران حالت «بی‌اعتمادی» به وجود آمده و بر این اساس نه با اصل برخورداری از انرژی هسته‌ای، بلکه با غنی‌سازی داخلی اورانیوم توسط ایران که می‌تواند مصارف چندگانه‌ای داشته باشد مخالفت می‌کنند. این مخالفت اینک از یک جدال دیپلماتیک به قطعنامه‌های مصوب سازمان ملل تبدیل شده است.

- ذخایر داخلی معدنی اورانیوم در ایران بیشتر از چند سال معدود و اندک، سوخت غنی‌سازی داخلی را بیشتر تأمین نمی‌کند و پس از آن ایران اجبارا باید این مواد را از بازار بین‌المللی تأمین کرده و به فرمول‌های پیشنهادی جهانی کنونی تن در دهد.

با عنایت به مسائل بالا ما سیاست هسته‌ای کنونی حاکمیت را نادرست و خلاف منافع ملت ایران و البته رویکردی پیش‌گیرانه برای جلوگیری از عمده شدن دیگر موضوعات مرتبط با ایران در سطح بین‌المللی می‌دانیم.

هم‌چنین و با توجه به نظارت دقیق آژانس و دوربین‌های متعدد آن در ایران و نیز نظارت‌های ماهواره‌ای متعدد که مانع هر گونه انحراف مسیر هسته‌ای ایرانی به سمت اهداف نظامی می‌شود؛ ما کشمکش دول بزرگ غربی با ایران در موضوع هسته‌ای را نیز بهانه و روکشی بر جدال و کشمکش‌های سیاسی ریشه‌ای‌تر ارزیابی می‌کنیم.

در نتیجه نکات فوق‌الذکر ما تبادل سوخت هسته‌ای را به نفع ملت ایران، هم از نظر «اقتصادی» و هم از نظر «سیاسی» می‌دانیم.

از نظر «اقتصادی» برداشتن تحریم‌های اقتصادی به نفع ملت ایران است. چون باعث رفع موانعی می‌شود که این تحریم‌ها در مبادلات اقتصادی ایران ایجاد کرده و باعث شده بار مضاعفی بر دوش تولیدکنندگان و نیز مصرف‌کنندگان ایرانی قرار بگیرد (و البته این امر از نظر مسئولان به صورت شعارگونه‌ای به هیچ گرفته‌ می‌شود. اما دودش به چشم ملت ایران می‌رود و هزینه‌اش را مردم می‌پردازند).

از نظر «سیاسی» نیز، هم رابطه دولت – ملت و هم رابطه ایران با جهان را شفاف می‌کند و روکش‌ها و دستاویزها را کنار می‌زند. اینک رفتار داخلی حاکمیت بر چند شعار و دستاویز متکی است (مسئله آمریکا، مسئله اسرائیل، مسئله حجاب!) و رابطه ایران با جهان و جهان (یا بخش مهمی از آن) با ایران نیز حول مسئله غنی‌سازی اورانیوم شکل گرفته، مسئله‌ای که از اساس، با توجه به ذخایر معدنی اورانیوم در ایران، مربوط به معدود سالیانی بیش نیست.

بدین ترتیب ما حمایت از تبادل سوخت هسته‌ای را در جهت منافع و مصالح ملت ایران می‌دانیم و از آن حمایت می‌کنیم و پذیرش اصل تبادل توسط حاکمیت را نقطه مثبتی می‌دانیم. بر این اساس اجزای این امر دیگر نمی‌تواند و نباید مانعی بر اجرای اصل آن باشد. این تبادل می‌تواند در خاک یک کشور دوست یا مورد اعتماد ایران صورت گیرد.

در این راستا ما از همه جناح‌های سیاسی می‌خواهیم در برخورد با این مسئله منافع و مصالح عام ملت ایران را بر دیگر منافع خاص، جناحی و فردی ترجیح دهند.

از اصول‌گرایان منتقد می‌خواهیم در این امر با برخوردهای غیرمدبرانه و یا ترجیح رقابت‌های فردی بر منافع ملی در مسیر تبادل سوخت، کارشکنی نکرده و با برخی جناح‌های افراطی هم‌پیوند نشوند، جناح‌هایی که هم در رویکرد داخلی‌شان با اعمال فشار و سرکوب علیه دموکراسی و آزادی و هم در سیاست خارجی‌شان با گزافه‌گویی‌های ذهنی و شعاری و بی‌پشتوانه به تخریب منافع ملی می‌پردازند. (البته آن‌ها در هفته‌های اخیر، برخلاف مورد قبلی در مورد مذاکرات وین، سکوت قابل تأملی در این رابطه داشته‌اند).

از اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان داخل و خارج از کشور نیز می‌خواهیم در حل این امر خطیر ملی با تأمل و تعمق کافی برخورد کنند و از آنچه در کوتاه‌مدت و درازمدت به نفع مصالح ملی و منافع مردم در رنج و زحمت ایران و نیز شفاف‌سازی فضای سیاسی ایران به نفع مشکلات اصلی‌تر جامعه ایرانی که همانا توسعه اقتصادی و سیاسی و مسائل بنیادی مرتبط با آن است، حمایت کنند.

ما هر چند نمی‌توانیم چندان خوش‌بینانه به رفتار و سیاست خارجی اخیر ایران در پذیرش تبادل سوخت هسته‌ای بنگریم، اما رفتار و عمل سیاسی را باید بر اساس واقعیت‌ها، نه صرفا بر اساس قصد و نیت‌ها و یا نیت‌خوانی‌های سیاسی قرار داد.

ما از حاکمیت ایران نیز می‌خواهیم اگر به این تأمل و تدبیر رسیده است که این معضل را از سر راه حاکمیت ایران بردارد و عزمی جدی و شفاف برای حل مشکل دارد به این ناباوری که ایران در راستای سیاست‌های گذشته‌اش تنها می‌خواهد دفع‌الوقت کند، پایان دهد و البته با رعایت منافع ملی (مبنی بر لزوم حذف تحریم‌ها علیه ایران و بازگشت پرونده به آژانس)، در مذاکرات پیش رو، با تبادل سوخت در کشوری دوست یا مورد اعتماد ایران موافقت کند.

اما برخوردهای تأخیری با این مسئله و کارشکنی در این روند در آخرین لحظات، قضاوت منفی و ناباوری به اقدامات و مواضع ایران در سطح جهانی را بیش از پیش تشدید خواهد کرد و دیوار بلند بی‌اعتمادی به برخوردهای دیپلماتیک ایران را بلندتر خواهد ساخت.

ایران بنا به برخی ویژگی‌هایش (هم چون تاریخ و تمدن، جمعیت و نیروی انسانی، موقعیت استراتژیک، امکانات مادی و...) به طور بالقوه توانایی تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ منطقه‌ای را دارد. اما این مهم نیازمند تعامل دولت –ملت در داخل (بر اساس آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و...) و تعامل با جهان بر اساس پایبندی به قراردادهای بین‌المللی و قابل پیش‌بینی بودن رفتارهای سیاسی) است.

هر راه دیگری غیر از این مسیر برای تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای ره به بی‌راهه می‌برد و علاوه بر تحمیل هزینه‌های گزاف به ملت ایران رابطه حاکمیت ایران با جهان و کشورهای همسایه را نیز بیش از پیش تخریب می‌کند.

بنا براین هم منافع ملت ایران و هم حتی مصالح حاکمیت اقتضا می‌کند به اصلاح سیاست خارجی‌اش (به ویژه در رابطه با غنی‌سازی اورانیوم) دست زند. این اصلاح بایستی صادقانه و شفاف بوده و برای دفع‌الوقت نباشد.

از نظر ما در مسئله هسته‌ای منافع «عام» کوتاه مدت و درازمدت ملی بر منافع «خاص» جناحی و فردی و... کاملا ترجیح دارد. بر این اساس ما همه نیروها را به رعایت این امر ملی دعوت می‌کنیم.

محمد بسته نگار - حسین رفیعی - رضا رئیس طوسی - تقی رحمانی - عزت الله سحابی - حسین شاه حسینی - اعظم طالقانی - رضا علیجانی - نظام الدین قهاری