مترجم تأثیرگذار
۱۳۹۹ آبان ۲۷, سهشنبهپدر نیره میرفخرایی سعیدی از رجال دربار بود.
او دبیرستان را در مدرسه فرانسوی ژاندارک گذراند و به دانشسرای عالی رفت و لیسانس ادبیات فرانسه گرفت و این رشته را در پاریس تکمیل کرد.
۲۴ ساله بود که به ایران بازگشت و به مدت سه سال روزنامه "بانو" را انتشار داد و در رادیو نوبنیاد ایران برنامهای به همین نام میساخت.
بعدها عضو شورای نویسندگان رادیو و "شعر و ترانه" شد.
او پس از ازدواج نام خانوادگی سعیدی را پذیرفت و با این نام ترجمههایش از فرانسه را منتشر میکرد.
۲۷ ساله بود که آخرین داستان ماندگار نویسنده یهودیتبار اتریشی اشتفان تسوایگ به نام "شطرنجباز" را ترجمه و منتشر کرد که در روشنگری علیه آلمانهای نازی تأثیر بسیار داشت. نویسنده در این داستان سرگذشت وکیلی را بازگو میکند که در زندان نازیها با خود شطرنج بازی میکند تا تمرکز داشته باشد و مراجعانش را به شکنجهگران لو ندهد. موضوعی که در آن هنگام افکار عمومی را متوجه خشونتهای عاملان نازی میکرد و هنوز تازه و مطرح مانده است.
از برگردانهای دیگر ماندگار او ترجمه موزونی از "افسانههای لافونتن" است که جایزه ادبی یونسکو را نصیب او ساخت:
"دید بنشسته است بر بامی کلاغ
بامدادان رفت روباهی به باغ
زیر منقارش پنیری تازه داشت
نشئه و شادی بیاندازه داشت".
بعدها حبیب یغمایی داستان یادشده را روانتر برای کتابهای درسی تنظیم کرد:
"زاغکی قالب پنیری دید
به دهان برگرفت و زود پرید".
۴۷ ساله بود که به مجلس شورای ملی راه یافت و دو دوره از سوی مردم تهران نماینده شد.
او عضو شورای فرهنگی سلطنتی و هیأت امنای کتابخانه پهلوی و از اعضای مؤسس "شورای عالی جمعیتهای زنان" بود و به این خاطر پس از انقلاب مدتی بازداشت شد و پس از آزادی به فرانسه مهاجرت کرد و کتاب "یادداشتهایی از زندان" و همچنین جُنگ "ترانه من" را منتشر کرد.
نیره سعیدی در ۷۱ سالگی در پاریس درگذشت.