1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مارینا پاول، فروشنده

SB/PB۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

مارینا پاول شش سال پیش از "ساراتو" در روسیه به آلمان مهاجرت کرده است. او بیست و نه ساله است و در یک مرکز خرید، فروشندگی می‌کند. مارینا پاول که در ساحل رود الگا بزرگ شده، اکنون ساکن شهری در ساحل رود راین است.

https://p.dw.com/p/LRiB
مارینا پاول
مارینا پاول

مارینا پاول شیفته آرامش و صلح است. این خانم فروشنده که در شهر "واتراشتت" در ایالت هسن زندگی می‌کند، به همین دلیل هم هر روز صبح زودتر از خواب بیدار می‌شود تا روز را با آرامش شروع کند. مارینا سر فرصت چای درست می‌کند و موسیقی گوش می‌دهد. در هر دو مورد هم، سلیقه خودش را دارد: او عاشق چای سیاه است و موسیقی آمریکای لاتین.

مارینا می‌گوید: «من اهل قهوه نیستم اما چای، حتمأ باید باشد. بدون چای از خانه بیرون نمی‌روم.» او شش سال پیش از روسیه به آلمان مهاجرت کرده است. ابتدا، مدتی ساکن شمال آلمان بوده است، جایی که برادرش زندگی می‌کند. مارینا خود تعریف می‌کند: «پنج سال اول در شهر برمن زندگی می‌کردم. بعد به دلیل کاری که در ایالت بایرن پیدا کرده بودم، به بایرن رفتم. در آنجا با دوست پسرم آشنا شدم و بعد هم با او به هسن آمدم.»

صبح در خانه
صبح در خانهعکس: DW

روس‌های آلمانی‌تبار

مارینا پاول اهل شهر "ساراتو"ی روسیه است؛ شهری که در حاشیه رود الگا واقع شده است. در قرن هجدهم میلادی آلمانی‌های زیادی به این منطقه از روسیه مهاجرت کردند. مارینا که موهای بلند و بلوندی دارد می‌گوید: «پدر من در اصل آلمانی است، اما در روسیه متولد شده است. مادرم اما روس است.»

مارینا و برادر بزرگتر او در شهر ساراتو بزرگ شدند. او در دانشگاه این شهر در رشته گردشگری تحصیل کرده است. بزرگترین آرزوی مارینا اکنون این است که پدر و مادرش هم روزی به آلمان، جایی که او و برادرش اکنون زندگی می کنند مهاجرت کنند.

فروشندگی در پاساژی پرزرق‌وبرق

مارینا پاول در مرکز خرید "لوپ ۵" کار می‌کند. این مرکز خرید سال ۲۰۰۹ افتتاح شده است. یکی از ۱۷۵ فروشگاه این مرکز خرید کفش‌فروشی‌ای است که مارینا پاول در آن کار می‌کند. قفسه‌های مغازه کفش‌فروشی با کفش‌های رنگارنگ پر شده است؛ کفش‌های گران قیمتی که خانم‌های زیادی را پشت ویترین نگه می‌دارند. درون فروشگاه موزیک ملایمی پخش می‌شود.

محل کار مارینا، درون پاساژ
محل کار مارینا، درون پاساژعکس: DW

مارینا پاول، فروشنده بلند قد و خوشرو در حالی که پشت صندوق یک جفت کفش را برای یکی از مشتری‌های درون جعبه می‌گذارد با او گپ می‌زند. مارینا شغلش را دوست دارد، چون با مردم در ارتباط مستقیم است. او می‌گوید: «من از مدتها پیش دوست داشتم وارد این کار شوم.»

ساعت چهار بعد از ظهر که کار مارینا پاول تمام می‌شود با اتومبیل خودش راهی خانه می‌شود. تا شهر کوچک وایتراشتت که حدود بیست‌وپنج هزار نفر جمعیت دارد، حدود نیم ساعت راه است. مارینا خوشحال است که لازم نیست منتظر اتوبوس بماند.

زندگی مشترک

مارینا پاول و دوست پسر آلمانی او به تازگی هم‌خانه شده‌اند. همه جای خانه هنوز کارتن‌های پر به چشم می‌خورند. مارینا می‌گوید: «هر روز چندتایی از کارتن‌ها را خالی می‌کنم. اما مدتی طول خواهد ‌کشید تا همه چیز را در خانه جابه‌جا و مرتب کنم.»

او از هر فرصتی که باقی می‌ماند برای مطالعه استفاده می‌کند. در خانه آنها اما خبری از تلویزیون نیست. مارینا می‌گوید: «نداریم، چون لازم نیست. من عاشق تاریخ و مطالعه داستان‌های واقعی هستم، از داستان‌های خیالی خوشم نمی‌آید.»

بخشی از تاریخ مورد علاقه مارینا، داستان خانواده پدری‌اش است که از ایالت هسن به روسیه مهاجرت کردند. او با لبخند و حالتی متفکرانه می‌گوید: «شاید به همین دلیل هم، سرنوشت مرا به اینجا آورد.» او در پاسخ به این سوال که آیا خود را روس می‌داند یا آلمانی می‌گوید: «هر دو. دو ملیتی‌بودن این واقعا زیباست. از نظر من مثل یک هدیه باارزش است.»

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه