1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مائو تسه تونگ، ديكتاتورى سنگدل يا قهرمانى قابل تقديس؟

۱۳۸۴ دی ۹, جمعه

خبرگزارى رسمى شين‌هوا، يك روز پس از ۲۶ دسامبر، روز تولد ”مائو تسه تونگ“، رهبر درگذشته‌ی انقلاب چين گزارش داد كه موزه‌اى به منظور تقدير از خدمات او تاسيس خواهد شد. مائو بدون شك مشهورترين شخصيت تاريخى چين در قرن بيستم بود. اما ديدگاه‌ها در مورد او به اندازه‌ى شهرتش متفاوت است. يكى از نويسندگان شهير، به تازگى مائو را ديكتاتورى ستمگر خوانده است. ولى مردم چين وى را به مانند قديسى ستايش مى‌كنند.

https://p.dw.com/p/A5HV
مائو، كتاب ”زندگى يك مرد، سرنوشت يك خلق“، اثر يونگ چانگ و جان هاليدى
مائو، كتاب ”زندگى يك مرد، سرنوشت يك خلق“، اثر يونگ چانگ و جان هاليدى

روز ۲۶ دسامبر سال جارى، ۱۱۲ سال از تولد ”مائو تسه تونگ“، رهبر انقلاب كمونيستى چين گذشت. به همين مناسبت دولت چين اعلام كرده، موزه‌اى بنا خواهد كرد كه ساخت آن تا ۲۶ دسامبر سال ۲۰۰۷ يعنى در صد و چهاردهمين سالروز تولد مائو به پايان مى‌رسد. اين خبر زمانى اعلام مى‌شود كه جهان در پى انتشار كتابى بنام ”مائو، زندگى يك مرد، سرنوشت يك خلق“ به لرزه درآمده است. خانم ”يونگ چانگ“ و همسرش ”جان هاليدى“ كه تاريخ‌دان است نويسندگان اين كتابند.

اين كتاب ۹۰۰ صفحه‌اى در آلمان با اقبال عمومى مواجه شد و به سرعت به فهرست پر فروش‌ترين كتابها پيوست. كتاب، بيشتر شبيه به دادخواهى است. در آن مى‌خوانيم: در زمانى كه مائو رهبرى چين را به عهده داشت، بيش از ۷۰ ميليون چينى به مرگى غير طبيعى مردند. يونگ چانگ در مصاحبه با صداى آلمان (دويچه وله)، ارزيابى‌اش از شخصيت مائو را در چند جمله خلاصه مى‌كند: او بسيار خودخواه بود. هرگز كارى را براى مصالح مردم انجام نمى‌داد، بلكه هر كارى كه مى‌كرد براى منافع خودش بود. انسانى بود بى‌احساس كه از اخلاق بهره‌اى نداشت. او با همه‌ى اينها بسيار زيرك بود و مى‌توانست با استفاده از فكر و بصيرتش سياست‌هاى راهبردى‌ طولانى‌مدت داهيانه‌اى را تعيين كند.

طبق متون رسمى تاريخى چين، نسبت خدمات مائو به اشتباهاتش را مى‌توان ۷۰ به ۳۰ دانست. از بزرگترين اشتباهات مائو مى‌توان انقلاب فرهنگى سال ۱۹۶۶ را نام برد، انقلابى كه ۱۰ سال يعنى تا مرگ مائو ادامه يافت و امروز حتى دولت چين آن را فاجعه‌اى ملى مى‌خواند. اما انگار اين ۳۰ درصد اشتباهات اقرار شده براى توده وسيعى از مردم چين بى‌‌اهميت است. ميليون‌ها چينى در سالروز تولد او رهسپار دهكده‌ى ”شائوشان“ واقع در ايالت ”هونان“ چين مى‌شوند، تا از زادگاه او به مانند پرستش‌گاهى زيارت كنند. ”هونگ لينگ“ از كارشناسان علوم اجتماعى چين به اين پديده از اين نظرگاه مى‌نگرد: از سال ۱۹۷۸ يعنى از آغاز ايجاد فضاى بازترى در جامعه تا سال‌هاى ميانى دهه ۹۰ كانون اصلاحات در چين، اعطاى آزادى‌هاى بيشتر و افزايش كارايى بود. از سال‌هاى پايانى دهه ۹۰ شكاف بين طبقات فقير و غنى جامعه بيشتر و نداى عدالت‌جويى رساتر شده است. بخصوص اين ندا را مى‌توان از دو طبقه‌اى شنيد كه از اصلاحات كمتر بهره برده‌اند، يعنى از كارگران و دهقانان. مائو هنوز هم در اذهان مردم چين، سمبل عدالت و برابرى است. همين امر باعث گرايش مردم و تلطيف افكارشان نسبت به مائو مى‌شود.

گرايش وافر مردم به مائو براى دولت چين رضايتبخش است. اين گرايش، خلا‌ء حاصل از واخوردگى مردم از كمونيسم را پر مى‌كند. اين هم گونه‌اى نوين از ميهن‌پرستى است كه بايد به آن دامن زد. به همين دليل نيز دولت، هزينه‌ ۳۰ ميليون يورويى ساخت موزه مائو را تقبل مى‌كند تا اين مكان، احساسات وطن‌پرستانه مردم را شكوفا كند.

اما اميد به ارزش‌گذارى‌هاى جديد همچنان به قوت خود باقى است. چين امروزين‌، به طور بنيادين به اين ارزيابى تازه‌ نياز دارد. يونگ چانگ، اميد خود را به اين موضوع اينچنين بيان مى‌كند: من مى‌توانم تنها اميدورار باشم كه سياستمداران حاكم چين نقش مائو را مورد بررسى مجدد قرار دهند. اميدوارم كه راه خود را از مائو جدا كنند و ميراث باقيمانده از او را نپذيرند. اقتصاد چين به سرعت رو به پيشرفت است. با اين احوال ديگر جاى تعجبى باقى نمى‌ماند اگر جامعه بين‌‌الملل از عدم رويگردانى مردم چين از مائو مايوس مى‌شود. من در كتابم روشن كرده‌ام كه مائو اگر لازم بود‌، نيمى از مردم را هم براى عملى كردن طرح‌هايش فدا مى‌كرد. آرزوى مائو اين بود كه پيش از مرگش بتواند بر دنيا استيلا يابد. وقتى اعضاى دولت چين هنوز هم خود را جانشينان مائو مى‌دانند، پس چگونه باقى كشورها به چين اعتماد كنند؟