كمپينى براى عدالت خواهى
۱۳۸۶ فروردین ۱, چهارشنبهگفتگويى با خانم خديجه مقدم درباره هدفها و دستاوردهاى كمپين يك ميليون امضا.
بخش دوم
در روزهاى آخر سال ۸۵ جمعبندى از كار كمپين يك ميليون امضا براى حقوق برابر را آغاز كرديم، به تجربيات آن، موفقيتهاى آن و آموزشهاى آن پرداختيم. در اين قسمت به جنبه ديگرى از كار كمپين میپردازيم. ساختار كمپين، محدوديتها و موانعى كه برسر راه آن قرار دارد. و صد البته تاثيرات آن بر جامعه، تشويق و گسترش روح عدالتخواهى!
با ساختار كمپين شروع میكنيم و بعد به سراغ بقيه سرتيترها میرويم. آیا کمپین هیچگونه سلسله مراتب هرمی ندارد؟ اين يكى از مسايل مهم و دائما مورد بحث كمپين بوده و هست. استقبال دختران جوان و به قول فعالان كمپين نسل پنجمىها برخورد به نقش اين نيرو را الزامى كرده. وقتى هركس به قدر توانش، فعاليت میكند، به همان اندازه هم مسئوليت برعهده میگيرد و شانس تعيين مسير را دارد؟ نقش تجربه و آگاهى در اين ميان چه میشود؟
خديجه مقدم فعال زنان و از پايهگذاران كمپين تاكيد میكند كه ساختار كمپين هرمى نيست اما از آنجا كه كار كمپين تنها جمعآورى امضا نيست، بلكه هدف مهمترش دادن آگاهى است، پس نقش آموزش در آن تعيين كننده است. او در مورد چگونگى شروع كار كمپين و ارتقاء آن چنين توضيح میدهد:
"ما در ابتدا، وقتی این ایدهی کمپین مطرح شد و رویش کار کردیم بسرعت به این نتیجه رسیدیم که باید یک کمیتههایی را در حد بضاعت خودمان تشکیل بدهیم. کمیته آموزش، روابط عمومی انتشارات، رسانه، مستندسازی، مالی و اخیرا هم کمیتهی مادران را تشکیل دادیم. این کمیتهها روز به روز در واقع شعاع بیشتری از دوستانی که به کمپین پیوستند را دربرگرفت و الان من میتوانم بگویم کمیتهی آموزشی ما که روز اول ۵نفر بودیم، الان ۵تا گروه ۱۰ نفره یا ۱۰ گروه ۳نفره هستند. تعداد زیادی هستند که دارند به این کمیتههای آموزشی میپیوندند. ما شیوهی کار آموزشیمان این است که در آموزشهایمان بصورت چهره به چهره و گروهی هست. کسانیکه به آموزشهای چهره به چهره میخواهند مشغول بشوند و بپردازند، حتما باید در کارگاههای آموزشی شرکت کنند."
کارگاههای آموزشی از سه بخش تشکیل میشوند. كسانى كه اهداف کمپین را بطور ریز توضیح میدهند. گروهى كه قوانین تبعیضآمیز را توضيح میدهند كه اينكار عمدتا بوسیلهی زنان حقوقدان فعال در كمپين آموزش داده میشود. بخش سوم مهارتهای آموزشی و ارتباطی است. خديجه مقدم:
"مهارتهای ارتباطی را ما همه نیاز داریم و همیشه از این موضوع غافل هستیم و باید بیشتر رویش کار بکنیم. در واقع یک بخش عمدهی فعالیت چهره به چهرهی ما مربوط میشود به این مهارت ارتباطی ما که چگونه ما وارد یک بحث گفتگو بشویم که نتیجهی موثر و نتیجهای که میخواهیم از آن بگیریم."
او در مورد کارگاههای آموزشی در تهران و شهرستانها میگويد:
" بعضی از شهرستانها از ما دعوت میکنند و ما میرویم برایشان کارگاه برگزار میکنیم. بعضی دوستان از شهرستانها میآیند تهران و در کارگاهها شرکت میکنند و خودشان میروند آنجا کارگاه تشکیل میدهند. ساختار همه شهرها مثل هم نیست. مثلا تهران شايد ۷ تا کمیته داشته باشد ولی بهرحال کمیتهها را هر گروهی از زنان که از شهرهای مختلف دورهم جمع میشوند و میخواهند که در راستای کمپین فعالیت بکنند، خودشان تشخیص میدهند."
در بعضی از شهرها اصلا کمیتهای بنام کمپین وجود ندارد، ولی NGOهای مختلف در راستاى كمپين کار میکنند. كه به گفته خانم مقدم فعاليت خوبى هم دارند:
"هم آگاهی میدهند، هم میآموزند و هم امضا جمع میکنند. و در مقابل بعضی از شهرستانهای ما کمیتههای مختلفی دارند، آموزش و انتشارات و بخصوص آموزش و انتشارات و روابط عمومی خیلی اهمیت دارد در جاهایی که بصورت تشکیل کمیتهها دارند فعالیت میکنند. در هرحال ساختار كمپين بهیچ عنوان هرمی نیست. یعنی اگر من عضو کمیته آموزش هستم، خیلی از کسانیکه در کارگاهها بودند خیلی بیشتر آموختم تا اینکه آموزش دادم. روزبه روز خود ما قویتر میشویم، برای اینکه واقعا هرچقدر بیشتر پیش میرود با افرادی آشنا میشویم که خیلی قویتر از ما هستند و آنها میتوانند به کمیتهی آموزش ما کمک کنند، کمااینکه الان دارند میکنند."
در این ۶ماه چه تحولی در میان خود فعالان جنبش زنان که پایهگزار و طراح این کمپین بودهاند، بوقوع پیوسته؟ خديجه مقدم بر اين نظر است كه در بين فعالان كمپين نوعى ظرفيت سازى شده. اين ظرفيت سازى تنها به رشد تك، تك افراد كميپن خلاصه نمیشود.
خديجه مقدم: "یعنی خیلی راحت میتوانیم برویم و با کسانی که در زمینههای دیگر دارند فعالیت میکنند ارتباط برقرار کنیم و آنها را هم تشویق کنیم که به کمپین بپیوندند. یعنی از آموزش دادن به مردم، ارتباط با مردم، تماس با مردم گرفته، تا تماس با افراد و سازمانهای مختلف."
او به ايجاد ارتباط با زنان مجلس هفتم اشاره میكند و گفتگويى كه با آنها داشته:
"اینطور که از صحبتهای خانمها برمیآمد، در همین مجلس با همین ظرفیت هم میشود، نمیدانم چه تعداد، ولی میشود تغییراتی در قوانین تبعیضآمیز ایجاد کرد. ولی ما امیدواریم بدون اینکه آموزشمان را کمرنگ بکنیم، بسرعت امضاهایمان را جمع بکنیم و به مجلس بدهیم. حالا کدام مجلس این افتخار را نصیب خودش میکند که این قوانین را تغییر بدهد، ما نمیدانیم. بهرحال این افتخار میتوانست نصیب آن مجلسی بشود که درک بکند خواستههای زنان خواستههای همهی مردم است و باعث توسعهی جامعه و یک زندگی پایدار و باعث تقویت خانوادهی پایدار بشود."
او در مورد اهميت فعاليت زنان كمپين و ارتباط مطالبات زنان با توسعه جامعه مثالى میزند.
"کسانیکه به کمپین پیوستهاند بسیاری زنانی هستند که کمسوادند و هیچ اطلاعی از حقوق زنان نداشتند. حتا اولین بار وقتی دوستان ما میخواستند با بعضیها صحبت کنند که ما میخواهیم در مورد حقوق زنان صحبت کنیم، فکر میکردند ما میخواهیم راجع به درآمد زنان صحبت کنیم. یعنی این مسئله اینقدر در بین تودهی زنان نرفته بود. آنها راجع به حقوق زنان تازه دارند میشنوند."
در خاتمه نگاهى هم داشته باشيم به مشكلات فعالان كمپين. كار براى كمپين هزينه هم دارد. آنها با مقاومت، ممانعت و مخالفتهاى بسيار روبرو هستند. برخى از آنها طعم دستگيرى و زندان را هم چشيدهاند. برخوردهاى توهينآميز و خشن نيز استثناء نيست. ولى زنان كمپين براى اين هم فكرى كردهاند.
"ما یک کمیته مادران تشکیل دادهایم که این کمیته مادران معمولا بچههایی که در حین جمعآوری امضا یا در حین بحث و گفتگو دچار مشکل میشوند، پشتیبانی میکند از بچهها و میرویم. تا حالا هم موفق بودیم. ما (مادرها) یک وظیفهای را برای خودمان تعیین کردیم که بچههای ما در حین جمعآوری امضا و در حین آموزش و درحین بحث گفتگو اگر از طریق نیروهای انتظامی گرفتاری برایشان پیش آمد تلاش کنیم آنها را مجاب کنیم که این حرکت کاملا قانونی، مدنی و مسالمتآمیز است و تا حالا هم موفق شدیم و هیچکس تاکنون بخاطر کمپین محکوم نشده و حتا آزادیهایشان هم با قید کفالت نبوده، بدون قید کفالت آزاد شدهاند."
اينكه دخالت مادران در حمايت از جوانترها در بيشتر موارد موفقيتآميز است يك دليل قشنگ و انسانى هم دارد:
"و آن اينكه هیچکس نمیتواند بگوید من مخالف عدالت هستم. حرکت كمپين آنقدر عدالتخواهانه است، و آنقدر مدنی، مسالمتآمیز و ریشهای است که هیچ کس، هیچ قاضیای و هیچ رییس دادگاهی وقتی ما میرویم و برایشان توضیح میدهیم، نمیتواند چیزی بگوید و با آن مخالفت كند!"
پايان