1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

كارنامه‌ى پنج ساله‌ى آمريكا در مبارزه با تروريسم

۱۳۸۵ شهریور ۱۳, دوشنبه

از حملات يازدهم سپتامبر پنج سال گذشت. اين حملات سرفصل حوادثی شد كه توانست، تاريخ آمريكا را ورق بزند و بقول برخى‌ها‌ آمريكاى جديد را جانشين آمريكاى پيشين سازد. آمريكاى جديد، آمريكايى است كه در آن مبارزه با تروريسم محور بسيارى از سياست‌ها را تعيين مى‌كند. آمريكايى كه با اتخاذ راهبردى پيش‌گيرانه به افغانستان و عراق لشگركشى كرد، آمريكايى كه در مبارزه با تروريسم، كشورهايى مانند ايران و كره شمالى را محور شرارت ن

https://p.dw.com/p/A5Do
نيويورك، ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱
نيويورك، ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱عکس: AP

�ميد و سرانجام،‌ آمريكايى كه رسوايى ابوغريب و گوانتانامو را بر پيشانى خود حك كرد. برخى مى‌گويند، آمريكا به هنگام مواجهه با حملات يازدهم سپتامبر، آماده نبود، كشورى‌ بهت‌زده كه از آن پس لازم ديد، با تغيير سياست‌هاى امنيتى، داخلى و خارجى، ضربه‌پذيرى خود در برابر چنين حملاتى را كمتر از پيش كند.

با عمليات تروريستى يازدهم سپتامبر شيپور جنگى اعلام نشده نواخته شد. نام اين جنگ، جنگ با تروريسم بود، جنگى كه جبهه‌اى به وسعت جهان داشت، جنگى كه امكان داشت، در هر جايى رخ دهد و هر كسى را درگير كند. ارتش آمريكا به افغانستان لشگر كشيد و طالبان را سرنگون و اسامه‌ بن لادن رهبر شبكه‌‌ى تروريستى القاعده و معاونش ايمن الظواهرى را متوارى كرد. پس از آن نوبت به عراق رسيد، صدام حسين ديكتاتور پيشين عراق سرنگون و ارتش آمريكا به همراه دولت جديد در عراق مستقر گرديد. با اين همه پنج سال گذشت و آمريكا موفق نشد، بن‌لادن و معاونش را پيدا كند و عراق نيز به تعبير برخى از كارشناسان، به جاى پاك شدن از تروريست‌ها به نطفه‌گاه تروريسم بدل گشت.

جبهه‌ى مبارزه با تروريسم محدود به اين دو كشور نشد. كشورهايى از قبيل ايران و كره شمالى از سوى آمريكا محور شرارت ناميده شدند و ايالات متحده سياست خود را بر محور جلوگيرى از تسليح اين كشورها به سلاح‌هاى كشتار جمعى قرار داد.

اما سياست آمريكا اينجا نيز كارگر نيافتاد و با نتيجه‌اى معكوس، تلاش‌هاى ايران و كره شمالى در جهت تسليح، بيش از پيش شد. در اين بين تنها ليبى بود كه حاضر به كنار گذاشتن سياست دست‌يابى به سلاح‌هاى كشتار جمعى گشت.

پنج سال از حملات يازدهم سپتامبر گذشت و رييس جمهورى آمريكا جرج دبليو بوش هنوز هم، كشورش را درگير جنگ مى‌داند. بوش مى‌گويد: ملت ما هنوز هم خود را درگير جنگ مى‌داند. جنگ، بامداد يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ با حملاتى دور از انتظار وارد سواحل كشور ما شد. ما نيز همانند نسل‌هاى گذشته خود را موظف مى‌دانيم و با عزمى راسخ با آنها مقابله خواهيم كرد.

ولى عزم راسخى كه رييس‌جمهور از آن سخن مى‌راند، نتوانست در پنج سالى كه گذشت، اعتبار بيشترى براى آمريكا به ارمغان بياورد. اعتبار امروز آمريكا بمراتب كمتر از پنج سال پيش است. رسوايى‌هايى مانند زندان‌هاى ابوغريب و گوانتانامو بر اين وجهه لكه‌اى نهادند كه براحتى پاك نمى‌شود. كاترين بيرمن از ديده‌‌بان حقوق بشر مى‌گويد: از ديدگاه دمكراسى‌هاى غربى، غير قانونى است كه فردى را تنها به اين دليل كه ممكن است مجرم باشد، در زندان نگاه داريم. اگر اين افراد واقعا خطرناك بودند، بالاخره امكان مجازات قانونى آنها هم پيدا مى‌شد.

در تابستان ۲۰۰۶ ديوان عالى آمريكا حكمى صادر كرد كه به موجب آن برپايى دادگاه‌هاى نظامى در زندان گوانتانامو غير قانونى تشخيص داده شد.

اما در مواجهه با قانون، بوش در جبهه‌اى ديگر نيز درگير شد. در جبهه‌اى ديگر‌ ”قانون ميهن‌پرستى“ به زير سئوال رفت. اين قانون پس از حملات يازدهم سپتامبر وضع شد و طى آن زير نظر گرفتن افراد، تفتيش منازل و شنود مكالمه‌ى تلفنى مظنونان، مشروع گشت.

يكسال پس از حملات يازدهم سپتامبر، حدود ۹۰ درصد مردم آمريكا از سياست دولتشان در مبارزه با تروريسم حمايت مى‌كردند، در حاليكه اكنون پس از گذشته ۵ سال اين شمار به زحمت به ۵۰ درصد مى‌رسد. اين در حاليست كه در پاييز سال جارى انتخابات كنگره برپا مى‌شود و نيروهاى مخالف دولت بوش سعى مى‌كنند، بر همين نقاط ضعف دولت انگشت گذاشته و نتيجه‌ى انتخابات را به نفع خود تمام كنند.

جو بايدن از سناتورهاى دمكرات مى‌گويد: دولت بوش هنوز هم هيچ طرحى ندارد، هيچ اولويت درستى كه بتوان با آن كشورمان را امن ساخت. هيچ طرحى براى امنيت قطارها و نيروگاه‌هاى اتمى‌مان وجود ندارد، در حاليكه اينها چالش‌هاى امنيت داخلى‌مان محسوب مى‌شوند. مردم آمريكا اعتقاد خود به كارآيى دولت را از دست داده‌اند، باور ندارند كه دولت بتواند آنها را از بلاياى طبيعى و يا بلاياى ساخته‌ى دست انسان، مصون نگاه دارد.