كارنامه پنج ساله حامد كرزای، رییس جمهور افغانستان
۱۳۸۶ خرداد ۲۴, پنجشنبه
این پیمان که در روزهای پایانی سال ۲۰۰۱ به امضا رسید، تاكید میكرد كه مشروعیت ساختارهای قدرت سیاسی درافغانستان در گرو برآورده شدن خواستهای همه اقوام افغانستان است. از همین رو بود كه الگوی لویه جرگه به منظور نمایندگی خواستهای كلیه گروههای قومی در این كنفرانس ارائه شد.
كمیسیون ۲۱ نفره ای با نظارت سازمان ملل، كار فشرده و نه چندان آسانی را برای تركیب و پایه ریزی لویه جرگه آغاز كرد. اسماعیل قاسم یار مسئول وقت این كمیسیون ویژه بر این نكته نیز تاكید داشت كه با وجود ساختارهای پدرسالارانه در افغانستان، نباید در این مجمع را به روی زنان بست و آنها را نادیده گرفت.
وی خاطرنشان ساخت: «۱۶۰ كرسی برای زنان در لویه جرگه در نظرگرفته شد كه البته متناسب با جمعیت زنان كشور نیست. اما با توجه به این كه جامعه افغانستان بسیار سنتی است، ما نمیتوانیم كرسیهای بیشتری برای زنان در نظر بگیریم.»
دو كرسی نیز برای هر یك از اقلیتهای مذهبی افغانستان چون سیكها و هندوها اختصاص داده شد. سرانجام مجمع فوق العاده لویه جرگه در فاصله روزهای یازدهم تا نوزدهم ژوئن سال ۲۰۰۲ در محوطه دانشكده پلی تكنیك كابل برگزار شد.
حدود ۱۷۰۰ نماینده از كلیه گروههای قومی، گروههای سیاسی و تشكلهای سنتی، این ۹ روز را به گفتگو و تبادل نظر در باره آینده كشورشان گذراندند. در آغاز این نشست حامد كرزای كه آن هنگام رییس جمهور موقت افغانستان بود به نمایندگان وعده داد كه نه كمیسیون ویژه و نه دولت موقت هیچیك در كارلویه جرگه دخالت نخواهند كرد.
كرزای گفت: «دولت موقت جز فراهم كردن تسهیلاتی برای انتخابات، دخالتی نه در حال حاضر و نه در آینده، در گزینش نمایندگان و كار لویه جرگه نخواهد كرد. چه این مجمع بزرگ مرا به ریاست دولت برگزیند و چه شخص دیگری را، ما پذیرای تصمیم نمایندگان خواهیم بود.»
اما روندی كه سرانجام منجر به گزینش كرزای به ریاست جمهوری افغانستان شد، چندان هم بدور از تلاطم نبود. دو نامزد دیگر در رقابت با كرزای قرار داشتند اما وی رای اكثریت لویه جرگه را با ۱۰۵۲ نظر موافق به خود اختصاص داد.
عبدالله عبدالله وزیر خارجه وقت در دولت موقت بیاد میآورد كه: «فضای انتخابات بسیار پویا بود. البته اندكی از نمایندگان سخنان تحریكآمیزی بیان كردند ولی در مجموع اوضاع به سمت توافق و موفقیت پیش رفت.»
تصمیم لویه جرگه در گزینش رییس جمهور پس از سالها زد و خوردهای مسلحانه ، یك موفقیت سیاسی و امنیتی بود برای همین نیروهای مسلح این مجمع را تهدید به حمله كردند. البته توفیق این مجمع تنها در گرو سرسختی نمایندگان نبود، بلكه فشار ملایم جامعه بین المللی نیز در پابرجایی آن نقشی موثر داشت.
اخضر ابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان در همین زمینه میگوید: «اكتبر سال ۲۰۰۴ حامد كرزای بطور قطع رییس جمهور افغانستان شد. یك سال بعد، در پی انتخابات پارلمانی، قوه مقننه نیز در این كشور شكل گرفت. كرزای از بدو مسئولیت خود با چالشهای فراوانی روبرو بود. دولت او باید با روحیه جنگی و فرهنگ كلاشینكف مقابله میكرد و ضمن ایجاد ساختارهای سازندگی، وضعیت چهار میلیون آواره را كه به میهن بازمیگشتند، سامان میداد. اینها مطالبات و فشاری بیش از حد براییك دولت هستند. این دولت در عین حال سرگرم مبارزه ای فاقد دورنما با تولید تریاك و گروههای تروریستی بوده است.»
خود كرزای در پایان سال ۲۰۰۴ مقابله با گروههای تروریستی را با خوشبینی ارزیابی كرد و گفت: «خواهیم دید كه تروریسم در افغانستان در كلیه اشكال خود به پایان خواهد رسید. ما با جامعه جهانی نیز برای خاتمه تروریسم همكاری خواهیم داشت.»
با همه این دستاوردها باید اذعان كرد كه اوضاع امنیتی در سالهای اخیر به ویژه در جنوب افغانستان وخیم تر شده است. این خود، یكی از دلایل نارضایتی فزاینده مردم این كشور است. روند بازسازی و عمران پس از ماههای نخست، رو به انسداد گذاشته و شكاف میان فقیر و غنی در افغانستان بیشتر میشود.
حامد كرزای به جای فراخواندن نیروهای دمكراتیك به مشاركت در امور كشور، از نیروهای محافظه كار حمایت میكند. اعتماد جامعه جهانی نیز از دیگر سو به كرزای كاهش یافته است. با این همه، به رغم بیلانی چنین آمیخته به خوب و بد، هنوز بدیلی واقعی برای تغییر كرزای به چشم نمیخورد.
سید موسی صمیمی