1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فریتس رُت، مدیر مؤسسه کفن‌ودفن

PB/SB۱۳۸۹ تیر ۱, سه‌شنبه

پذیرش مرگ به‌عنوان بخشی از زندگی، پیامی‌ست که فریتس رُت تلاش می‌کند به دیگران منتقل کند. او سال‌ها در صومعه زندگی کرده ولی مسیر خود را تغییر داده و اکنون مؤسسه کفن‌ودفن دارد. رُت معتقد است که «مرگ را باید شخصی کرد».

https://p.dw.com/p/LGGm
فریتس رُت

فریتس رُت با وجود این‌که مؤسسه کفن‌ودفن دارد، اما بیشتر به فکر زنده‌هاست. یکشنبه است و او همانند بسیاری یکشنبه‌های دیگر، مراسم خاکسپاری را برگزار می‌کند. البته شرایط این بار کمی متفاوت است زیرا کسی به خاک سپرده می‌شود که از نزدیکان او بوده است.

فریتس رُت، ۶۰ ساله‌ای خوش‌مشرب است. این یکی از شهرت‌های اوست. او بیش از ربع قرن است که که مؤسسه کفن‌ودفنی را در شهر کوچک "بِرگیش گلادباخ" در ایالت نوردران-وستفالن آلمان مدیریت می‌کند. البته شهرتش فراتر از منطقه رفته است. رُت می‌گوید: «برای من مهم است که رفتاری طبیعی با مرگ و مرده و عزاداری داشته باشم.» او به همین دلیل، نخستین گورستان خصوصی آلمان را ساخته است.

زندگی در صومعه

مؤسسه کفن‌ودفن او ساختمانی‌ست با باغچه‌ای تمیز و مرتب که از بیرون به هتلی ییلاقی شبیه است. او در لابه‌لای گفت‌وگوها به علایق خود اشاره می‌کند: همراهی عزاداران در مراسم خاکسپاری. او خود می‌گوید: «من می‌خواهم این انگیزه را در انسان‌ها ایجاد کنم که بار دیگر مرگ را بفهمند.»

بازماندگان می‌توانند بر روی تابوت درگذشتگان‌شان را به دلخواه نقاشی کنند
بازماندگان می‌توانند بر روی تابوت درگذشتگان‌شان را به دلخواه نقاشی کنندعکس: DW

او خود را کسی می‌داند که به جنبه‌های معنوی زندگی هم توجه می‌کند. این موضوع با گذشته او سروکار دارد: رُت زمانی‌که ۱۰ ساله بود به صومعه‌ای در هلند رفت و از زندگی با زندگی مبلغان مذهبی آشنا شد. آنان با زمین فوتبال و استخر شنا دریچه دیگری از زندگی مذهبی را به روی او گشودند. رُت ۹ سال از زندگی خود را در این صومعه گذراند. البته او همیشه از ایده‌های جدید استقبال می‌کند،اما دوست نداشت زندگی خود را به‌عنوان کشیش و بدون ازدواج ادامه دهد.

او پس از صومعه به دانشگاه کلن رفت و در آن‌جا اقتصاد خواند. پس از پایان تحصیلات هم پدر همسرش، راه جدیدی پیش پای او قرار داد: یکی از دوستان جانشینی برای مؤسسه کفن‌ودفن خود جستجو می‌کند. پدر همسر رُت به دوست خود اطمینان داده بود که فریتس، دامادش، با کمال میل این کار را قبول خواهد کرد.

این داستانی بود که به امروز، یکشنبه، ختم شد. چون کسی که امروز به خاک سپرده می‌شود پدرزن فریتس رُت است. او می‌گوید: «این روز ویژه‌ای برای من است چون خودم در معرض تمام آن چیزی قرار گرفته‌ام که در فرهنگ عزاداری قصد تغییرش را دارم.»

کشیشی که قرار بود کشاورز باشد

فریتس رُت سال ۱۹۴۹ در مزرعه پدری خود و به‌عنوان تک‌پسر پس از ۴ خواهر متولد شده است. این برای او نهایت خوش‌اقبالی بوده است. تنها مادر بزرگ نبوده که تمام خواسته‌های نوه پسر خود را برآورده می‌کرده بلکه همه دست به سینه و آماده انجام خواسته‌های فریتس کوچک بودند.

فوت مادر بزرگ وقتی فریتس ۶ ساله بود، تأثیر بدی بر روی او گذاشت. اُت با خوشحالی تعریف می‌کند که در زمان مرگ توانسته دست مادربزرگ را به‌دست بگیرد و بفهمد که دیگر شکلات یا دسر از دست مادر بزرگ نخواهد گرفت. این باعث شده که فریتس تفاوت مرگ و زندگی را با تمام وجود درک کند.

یادگاری‌هایی که یاد مردگان را برای بازماندگان‌شان زنده می‌کنند
یادگاری‌هایی که یاد مردگان را برای بازماندگان‌شان زنده می‌کنندعکس: DW

این‌که چطور کودکان می‌توانند ناراحتی خود را فراموش کنند، هنوز هم برای فریتس بسیار جالب است: «آنها احساسات خود را نشان می‌دهند، برای مادرشان که به خاک سپرده می‌شود فریاد می‌زنند اما چند لحظه بعد همه چیز را فراموش می‌کنند و می‌گویند که بستنی می‌خواهند.»

برای فریتس رُت هم، مرگ در دوران کودکی به‌عنوان بخشی از زندگی جای خود را پیدا کرد: چهار خواهر و برادر بعدی او هنگام تولد مردند. او اما از دوران کودکی‌اش خاطرات خوشی دارد. در مزرعه پدری با مرغ و خروس‌ها، خوک‌ها و گاوها لحظات شیرین و پراحساسی را تجربه کرده است: «لحظاتی مملو از احساس امنیت. ما همگی سر یک میز بزرگ غذا می‌خوردیم. بعد هم به دوش پدرم سوار می‌شدم. او هم مثل هم سر طاسی داشت. بعد هم نوبت تعریف‌کردن بود.»

«مرگ را باید باز هم شخصی کرد»

پدر فریتس برای فرهنگ ارزش خاصی قائل بود. او در هنگام قدم‌زدن در جنگل از قلعه‌های قدیمی و موجودات تخیلی می‌گفت. خود فریتس می‌گوید که «این تخیل و عشق به فرهنگ» را از پدر به ارث برده است: «هنر تصویرهایی در برابر چشمان ما قرار می‌دهد که با آنها می‌توانیم مفاهیمی را شرح دهیم که درک ابعادشان برایمان دشوار است.» مفاهیمی همچون مرگ و زندگی.

فریتس رُت مطمئن است که جامعه مدرن به معنویت بیشتری نیاز دارد. به گفته او «مرگ را باید باز هم شخصی کرد» و برای توضیح گفته خود یک بیت شعر نقل می‌کند: «هر کسی تنها به مرگ خود می‌میرد، با مرگ دیگران زندگی ما به پایان نمی‌رسد.»

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه