صدای رپ ایرانی در فستیوال «آوای تغییر» در سوئد
۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبهدویچه وله: تو سالهاست که موسیقی زیرزمینی ایرانی را به دقت دنبال میکنی و در برپایی این فستیوال چهار روزه که در سه شهر سوئد برگزار میشود، نقش کلیدی داری. پیش از آن که به خود فستیوال بپردازیم، دوست داشتم که به این سبک بپردازیم. اگر ابتدا کمی در مورد پیوند دو لفظ «رپ» و «هیپهاپ» توضیح بدهی که مقداری بحث را روشن کنیم، فکر میکنم خیلی خوب باشد.
نصیر مشکوری: باید اینطور به مسئله نگاه کرد که هیپهاپ یک فرهنگ است؛ یک چهارچوب است که در آن چهار پدیدهی هنری وجود دارد که رپ یکی از آنها است. دیجینگ و دیجی بودن، نقاشیهای دیواری، بیبویینگ و یا بریک دانسینگ هم سه بخش دیگر آن هستند. این چهار عنصر، در حقیقت چهار خرده فرهنگ خیابانی بودند که در اواسط دههی ۷۰ در خیابانهای مناطق برانکس، مناطق حومهنشین، فقیرنشین ومهاجرنشین نیویورک شروع به شکل گرفتن کردند. از یک سو به شکلی به هم ربط داشتند، چون جوانهای متعلق به همان طبقه هرکدام به یکی از این کارها روی آوردند. در عین حال هم بههم ربطی ندارند؛ چون هنرمند گرافیست خود را با علامتگذاریهایی که روی دیوارها انجام میداد و طرحهایی که روی قطارهای زیرزمینی و در و دیوار میکشید، بیان میکرد. از آن طرف، رپرها هم یواش یواش رشد کردند و روی بیتهای دیجیها شروع به سخنوری کردند که بعد به رپ تبدیل شد. دیجیها هم در میهمانیها شروع به آزمایشگری و تجربهاندوزی روی ترکیب ریتمها کردند و قسمتهای مرکزی آهنگها را که ریتم دارد، به هم چسباندند که آهنگها طولانیتر شوند و مردم بتوانند بیشتر روی آنها برقصند. برای این که ریتمهای طولانی خسته کننده نشود، یک نفر و مثلا خود دیجی حرف میزد و سخنوری میکرد. این وسط بریکدانسرها هم همینجا شروع به کار کردند؛ بریک همان بریک بیتهای وسطی آهنگها است. به هرحال همه توی هم رشد کردند، بدون این که به هم ربط داشته باشند و در عین حال هم بیربط نبودند. به این کلیت فرهنگ هیپهاپ میگویند، اما به طور عامیانه هیپهاپ موزیک میگویند که شامل رپ هم میشود.
تولید و انتشار اولین کارهای رپ و هیپهاپ به فارسی، به چه زمانی برمیگردد؟
شروع این کارها آنچنان مشخص نیست. ولی وقتی به کسانی که در جنبش هیپهاپ و رپ ایران بودهاند، برمیگردیم و بیوگرافی آنها را میخوانیم، میبینم اولین آثار رپ فارسی حدود سال ۱۳۸۰ (هشت سال پیش) منتشر شده است. از جمله کسانی که در آن زمان مطرح بودند، هیچکس، گروه زدبازی، امزیپر و ابلیس هستند. البته افراد دیگری نیز بودند، اما اینها بخشی هستند که بزرگتر شدند و بیشتر ادامه دادند و حتی "هیچکس" الان تحت عنوان «پدر رپ فارسی» مطرح میشود.
با توجه به این که افراد مختلفی و حتی میتوان گفت نسلهای مختلفی در این زمینه کار کردهاند، تا چه اندازه این سبک طی این مدت تغییر و تحول پیدا کرده؟
اگر بخواهم فقط نام ببرم و بدون این که طبقهبندی کنم، تنها از روی محبوبیت آنها اسم بیاورم، میتوانم بگویم: هیچکس و مجموعهی تولیدی صامت که خود هیچکس به وجود آورده است و پیشرو، قاف و رویل در آن کار میکنند. آهنگسازهایی مانند مهدیار آقاجانی هم در این گروه کار کردهاند. این گروه کلا توانست تاثیر بسزایی روی موسیقی رپ ایران و مخصوصا بخشی که همیشه میخواست هیپهاپ فارسی بهوجود بیاورد، بگذارد. آنها سعی کردند حال و هوای موسیقی ایرانی، ریتمها و حس ایرانی را تا حدی بهوجود بیاورند. در ادامه میتوان از بهرام و مجموعهی تولیدی دیوار نام برد. مجموعهی تولیدی که میگویم، گروههایی هستند که از آهنگساز و رپرهای دیگر تشکیل میشوند و سعی میکنند گرایشهای خاصی را بهوجود بیاورند. در عین حال یک حالت تولیدی هم دارد. یعنی اگر شرایط بازی برای موسیقی مردم پسند ایران وجود داشت، اینها احتمالا به شکل لیبل کار میکردند. بعد از آن میتوان از شاهین نجفی که در خارج از ایران و در آلمان کار میکند، به خاطر تحولی که در رپ سیاسی و معترض به وجود آورده و تاثیری که در این بخش گذاشته است، نام برد. از گروههای قدیمی، گروه زدبازی را هم نمیتوان فراموش کرد. چون از اولینها در این جنبش بودند و با بیان موضوعات غیرعرفی و همزمان واقعگرایانهای که در وصف روزمرگی نسل جوان و بیخیال خودشان بود، رپ میخوانند و هنوز هم همینطور ادامه میدهند. این گروه راه را برای گرایشی باز کرد که به نوعی موسیقی تلفیقی از موسیقی خالتور لوسآنجلسی و هیپهاپ و ساختار بیانی رپ، در ترکیب با ترانهسرایی روحوضی تهرانی، با همان مفاهیم روزمرهی عوامپسند رسید. در میان این گروه، ساسی مانکن بزرگترین نمایندهی این گرایش شده است. خط این گرایش (با نمایندگی ساسی مانکن) با دیگران و بخش اجتماعی رپ مانند هیچکس، بهرام و تمام کسانی که در این قسمت هستند کاملا از هم جدا شده است و این دسته با آن مخالف هستند.
یعنی آن را مبتذل میدانند؟
بله مبتذل میدانند. این گروه به هر شکل نگاهی تجاری دارد. یعنی از پدیدهها، موضوعیتها و المانهای فرهنگی عوام پسندانه استفاده کردهاند و نوعی موسیقی متفاوتتری در چهارچوب موسیقی پاپ بهوجود آوردهاند.
قصدم این نیست که فقط اسمها را ردیف کنیم. مسئله بیشتر فضایی است که این موسیقی میتواند در ذهن ایجاد کند. فکر میکنی مضمون شعرها در این سالها چقدر عوض شده است؟ آیا توجهشان به مسایل هم تغییر کرده است؟
فکر میکنم رادیکالتر شده است. یعنی بخشی که اجتماعی− انتقادی میخواندند، به قدرت بیانیشان و تاثیراتی که میگذارند، آگاهتر شدهاند. در نتیجه یا خیلی تندتر شدهاند، مثل بهرام…
این تندی را در چی میبینی؟ در استفاده از کلمات مشخص؟ یا اصلا دید تندتر یا رادیکالتر به موضوعات؟
هر دو تا؛ در داخل جریان کمی پیچیده است. عدهای از کلمات تند استفاده میکنند، عدهای هم از این کلمات استفاده نمیکنند، ولی اعتراض اجتماعی سیاسی بیشتری را بیان میکنند.
مانند نجفی؟
شاهین نجفی باز به خاطر موقعیت مکانیای که دارد، در شرایط متفاوتی به سر میبرد. او محدودیت سیاسی ندارد و در یک چهارچوب اجتماعی خفقانی زندگی نمیکند. در نتیجه میتواند آنطور که میخواهد، آزادنه خود را بیان کند. همزمان انسان متفکر و روشنفکری نیز هست. به نظر من، کسانی مانند شاهین نجفی بحث جدایی هستند. در حقیقت، شاهین نجفی از رپ به عنوان یک رسانه استفاده میکند، نه به عنوان یک فرهنگ خیابانی و شهری. ولی بخشی که در ایران هستند و نامشان را بردیم؛ مثل هیچکس، پیشرو و بهرام یک مقدار خرده فرهنگهای شهری و خیابانی را بیان میکنند. یعنی لوطیگری، لحن خیابانی و از خیابان و درگیریهای خیابانی خواندن که لزوما مسایل سیاسی نیستند ولی مسایلی را که یک جوان در خیابان و با جامعهی شهری دارد، بیان میکند. از بچههای داخل ایران، حتی سالومه و یاس هم همان رویکردی را دارند که شاهین نجفی دارد، مسایل اجتماعی را بیان میکنند و رسانهای میشوند که از فقر، فحشا و کمبودهای اجتماعی صحبت کنند؛ پرخاشگر نیستند.
بخش اعظم گروهها یا خوانندههایی که خارج از کشور فعالیت دارند، به نظر میرسد، نسل دومی یا حتی نسل سومی باشند. آنها تا چه اندازه به مسالهی هویت یا مهاجرت اهمیت میدهند؟ یا این که اصلا مشغلهی ذهنیشان نیست؟
تا آنجایی که من شنیدهام و در جریان هستم، آن بخش از هنرمندان هیپهاپ ایران که در خارج از کشور هستند و به زبان فارسی دارند کار میکنند، به هیچ عنوان از موقعیت و شرایط مهاجرت و مکانی خودشان به ما نمیگویند. به غیر از مثلا رویل که بخش رپ انگلیسی او هم به فرهنگ ایرانی ربطی ندارد. ولی قسمت فارسی رپ خود را به گروه صامت و هیچکس وصل کرده و شاید آنجا در حد خیلی کمی از شرایط مهاجرت و موقعیت زندگی خودش بگوید. عرفان هم در آلبوم اول خود به موضوعیت مهاجرتاش میپردازد اما کاملا واضح نیست. چون زندگی روزمرهاش لمس نمیشود و فقط ذهنیتاش را بیان میکند؛ مثل شاهین نجفی، ذهنیت سیاسی و اعتراضیاش را. بخشی از رپرهایی که ایرانی هستند و تابعیت کشورهای میزبانشان را دارند، وقتی میخواهند خود و مهاجرتشان را بیان کنند، زبان کشور میزبان را انتخاب میکنند. مثلا در سوئد ما بهرنگ میری را داریم که به مهاجرت و مسایل مهاجرت میپردازد ولی به زبان سوئدی میخواند. مسلما در کشورهای دیگر هم همینطور است.
نگاهی به فستیوالی که الان در سوئد، از جمله با کمک تو به راه افتاده است، بیاندازیم. ایدهی خاصی داشتید که چه کسانی را به این فستیوال بیاورید؟
واقعیت این است که زمانی که آقای منصور حسینی، تهیه کنندهی این فستیوال که برای موسسهی فرهنگی «ریکس تیاتر» کار میکنند، با من تماس گرفتند، از همان ابتدا هدف ما و خواستهی ایشان نیز این بود که بچههای رپر ایران را بیاوریم و هیپهاپ داخل ایران را به خارج از کشور معرفی کنیم. چند ماهی طول کشید تا ما شروع به برنامهریزی کنیم که به جریانات اعتراضات بعد از انتخابات و حرکت جنبش سبز برخورد. در نتیجه، وقفهای افتاد و به خاطر این که شرایط روز به روز سختتر و محدودتر میشد، برای بچههای ایران مشکل پیش آمد و حتی یک سری از آنان دستگیر شدند و خود را کنار کشیدند. بخشی از آنان هم که اصلا اجازهی خروج نداشتند. اما خوشبختانه موفق شدیم، بالاخره یکی از رپرهای ایرانی، به نام غوغا را دعوت کنیم. اما در هر حال ایدهی اصلی ما که رپ ایرانی و از درون ایران باشد، عوض شد و کمکم رویمان را به طرف بچههای خارج از کشور برگرداندیم که از بچههای داخل کمتر نیستند، منتها ما روی حساب کمک و حرکت فرهنگی به رپرهای داخل بیشتر توجه داشتیم. در هر حال این موقعیتی است که «ریکس تیاتر» به ما داد و تمام بودجهای هم که در این فستیوال هزینه میشود، بودجهای کاملا فرهنگی است و با بلیط ارزانی که برای آن در نظر گرفتهاند، چیزی برنمیگردد و حرکتی صرفا فرهنگی است.
مصاحبهگر: شهرام احدی
تحریریه: یلدا کیانی