صدا و سیما: دستگاه تبلیغاتی یا رسانه ملی؟
۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبهانتقاد از عملکرد صدا وسیما داستانی قدیمی است. از زمان ریاست صادق قطبزاده اولین رئیس رادیو و تلویزیون پس از انقلاب تا دوره محمد هاشمی و علی لاریجانی و اکنون محمد ضرغامی. میتوان گفت در این سی و یک سال پس از انقلاب، این سازمان بیش از هر جای دیگری مورد انتقاد مردم بوده است.
اما دلیل این همه انتقاد چیست؟ آیا به ماهیت این سازمان برمیگردد که به طور عموم با اقشار مختلف مردم و حتی با اقشار پایینتر اجتماعی هم سر و کار دارد یا دلیل، عملکرد آن است؟
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سازمان صدا و سیما زیر نظر مستقیم رهبری اداره میشود. برخی از کارشناسان معتقدند وابستگی صددرصد این نهاد به یک فرد که شخص اول مملکت هم هست، علت عمده نگاه جانبدارانه و یکسویه صدا و سیما و به تبع آن انتقاد مردم است.
محمد هاشمی که از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳ ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده داشت، چندی پیش و در وقایع پس از انتخابات به خبرگزاری مهر گفت که به اعتقاد وی رئیس سازمان صدا و سیما هیچ اختیاری از خود ندارد.
ریاست صدا و سیما و سیستم استخدامی دستگاه
بخش دیگری از عملکرد صدا و سیما به بدنه آن برمیگردد. سیستم استخدامی در این سازمان بسیار پیچیده و سخت است. کسانی که به استخدام رسمی صدا و سیما در میآیند از فیلترهای گوناگون گزینشی رد میشوند. این افراد به گفته یکی از کارمندان سابق صدا و سیما تنها سی درصد کارمندان را تشکیل میدهند. بقیه کارمندان کسانی هستند که به طور قراردادی با این سازمان کار میکنند و در نتیجه به دلیل ترس دایمی از دست دادن شغل، تمامی معیارهای دیکتهشده از بالا برای تولید برنامه را میپذیرند.
امید حبیبینیا از سال ۱۳۷۰ تا ۸۱ در صدا و سیما کار میکرده است. او در بخشهای مختلفی از برنامه نوجوانان تا معاونت سیاسی صدا و سیما بوده است. آخرین پست وی مدیر گروه رسانه و بخش مدیریت و برنامهریزی معاونت سیاسی این سازمان بوده است.
وی میگوید اعمال گزینش و سانسور تنها در استخدام کارمند برای صدا و سیما نیست بلکه در تولید برنامه از اولین تا آخرین مرحله نیز کنترل صورت میگیرد: «این سیستم اصولاً وجود دارد، هم برای استخدام و هم برای نوع تولید برنامهها که از ابتدا تا آخرش با سیستم گزینش و سانسور مواجه است. یعنی شما همهی ریز ریز تولید یک برنامه را باید با نظارت انجام بدهید و تازه وقتی برنامه تمام میشود و برای پخش میرود، آنجا دوباره بازبینی میشود و باز همانجا ممکن است رأساً خودشان تصمیم بگیرند که قسمتهایی از برنامه یا صحنهها و یا نماهایی از آن را حذف بکنند».
معاونت سیاسی زیر نظر شورای عالی امنیت ملی
امید حبیبینیا میگوید بیشترین فشار و سانسور بر معاونت سیاسی صدا وسیماست. این معاونت به گفتهی وی زیر نظر شورای عالی امنیت ملی اداره میشود و در تمام مواقع بحرانی مثل ۱۸ تیر یا اعتراضات اخیر، تمام مسائل از نظر خبررسانی و پوشش خبری و حتی جهتگیری تبلیغات سیاسی از طریق شورای امنیت ملی به صدا و سیما ابلاغ میشود.
حبیبینیا میگوید از زمان ریاست محمد ضرغامی بر صدا و سیما چون وی قبلا عضو سپاه بوده، معاونت سیاسی رابطه تنگاتنگ ایدئولوژیکی نیز با سپاه و نیروی انتظامی پیدا کرده است.
این کارمند کنارگذاشتهشدهی صدا وسیما همچنین به ایجاد یک معاونت جدید پس از مدیریت ضرغامی اشاره میکند: «از نظر ساختاری، بخصوص بعد از دوران ضرغامی که ارتباطهای ویژهای با سپاه پاسداران داشت، یک ساختار جدیدی در صدا وسیما ایجاد شد و یک معاونتی درست شد، آن هم به خاطر این که یک فردی به اسم آقامحمدی وجود داشت که از سپاه و از نیروی انتظامی آمده بود. بنابراین ازاین به بعد صدا و سیما سعی کرد که کلاً ارتباطش را با سپاه و نهادهای امنیتی بیشتر بکند، از نظر ساختاری که بهرحال این ارتباط ارگانیک وجود داشت، منتهی از نظر ایدئولوژیک سعی کرد که این ارتباط بیشتر بشود و از آن به بعد هم ارتباطات مستمری وجود داشته».
به گفتهی حبیبینیا پس از ریاست ضرغامی بر صدا وسیما، ارتباط این سازمان با مراجع قم نیز بیشتر شده است: «صدا و سیما در حال حاضر یک مرکز پژوهشی در قم دارد و از همان طریق با علما و مراجع در ارتباط هستند. علاوه براین ملاقاتهای دائمی هم بین معاونتهای مختلف صدا و سیما یا رئیس آن با این مراجع و علما وجود دارد».
صدا و سیما یکی از شاخههای اقتصادی سپاه
یکی از مهمترین منابع تامین مالی صدا و سیما، بخش آگهیهاست. امید حبیبینیا میگوید حتی در این بخش نیز ارتباط تنگاتنگی با نهادها نظامی و امنیتی وجود دارد: «در صدا و سیما به عنوان یک مرکز اقتصادی مهم کشور، بخش عمدهای از برنامهسازی و بخش عمدهای از جذب آگهیهای صدا و سیما تحت نظر منابع نظامی و امنیتی انجام میشود. یعنی شرکتهایی که به نوعی به سپاه پاسداران، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات وابسته هستند، همهی اینها فعالیت اقتصادی میکنند و بخشی از بودجهی صدا و سیما مصروف همین کارها میشود و بسیاری از تهیهکنندگان صدا و سیما هم به هرحال به نوعی با همین نهادها ارتباط دارند».
صدا و سیما، رسانهای با مخاطبان گزینششده
عملکرد صدا و سیما در مقاطع حساس سیاسی مثل واقعه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و نیز رویدادهای پس از انتخابات، این پرسش را به وجود آورد که اصولا مخاطبان صدا و سیما چه کسانی هستند؟ آیا مردمی که در خیابانهای تهران بر علیه دولت احمدینژاد شعار میدادند از دایره مخاطبان این نهاد بیرون هستند؟
مهدی جامی کارشناس رسانه میگوید: «ایدئولوژی تلویزیون فعلی، ولایتگراست و در آن چارچوب محافظهکارانهی مذهبی باید آن را دید. بنابراین مخاطبهایی که انتخاب میکند هم باید در آن گفتمان قرار بگیرند. یعنی گفتمان کنونی تلویزیون این است که همه باید گرد ولایت جمع بشوند و طبعاً کسانی که به این پیام نظر مثبت دارند و میتوانند جذب این پیام بشوند، میتوانند مخاطبان تلویزیون باشند».
اما آیا برنامههای تلویزیون قادر است بر همین مخاطبان نیز تاثیر بگذارد؟ مدیران تلویزیون اصولا به تاثیرگذاری بر مخاطب معتقدند و اگر چنین است آیا صدا و سیما تنها قصد دارد بر قشر خاصی از مردم در شهرهای کوچک و روستاها تاثیرگذار باشد؟
مهدی جامی در این مورد چنین میگوید: «راستش را بخواهید من فکر نمیکنم که تلویزیون ایران دنبال تأثیرگذاری بر مخاطب باشد. هدف تلویزیون ایران عمدتاً این است که گروههای وابسته و علاقهمند به نظام یا برخوردار از نظام را با سلاحی رسانهای در مقابل مخالفان توجیه کند. یعنی هدف اصلیاش را کسانی میداند که حاضرند از نظام دفاع کنند. هدف دومش هم بیتفاوت کردن عامهی مردم است و این که به آنها بگوید هیچ نوع فعالیتی علیه این نظام به نتیجه نمیرسد. آن بخش بعدی مخاطبان هم که اصلاً مورد توجهاش نیست و در واقع فکر میکند یا طوری تبلیغ میکند که انگار آنها بیگانگانی در کشور ما هستند که ارزش خطاب و تبلیغ کردن ندارند. بنابراین من فکر میکنم که مسئلهی اصلی تلویزیون نگه داشتن گروههای کوچک و اقلیت طرفدار نظام است و در بخش بعدی میخواهد عامهی مردم را بیتفاوت بکند و از پیوستن به اردوی مخالفان بازدارد. این کاری است که تلویزیون دارد میکند».
در هر حال و با وجود ایراد تمامی این انتقادها نسبت به عملکرد صدا و سیما به خصوص پس از انتخابات ریاست جمهوری، علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، محمد ضرغامی را برای یک دوره پنج ساله دیگر به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب کرد.
وی در حکم خود از ضرغامی خواسته تا این رسانه را به دین، اخلاق، امید و آگاهی بیش از پیش نزدیک کند. در آن از ضرغامی خواسته شده در ظرف یک سال تحول آشکاری در صدا و سیما ایجاد کند. آیتالله خامنهای اخیرا از این دستگاه انتقاد کرده بود که به اندازه کافی دستاوردهای نظام را نمایش نمیدهد. آیا اکنون قرار است صدا و سیما از آنچه هست تبلیغاتیتر شود؟
میترا شجاعی
تحریریه: رضا نیکجو