1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
اجتماعی

شوخی‌های بداهه؛ تابوشكنی چندجانبه

۱۳۹۸ اسفند ۱۲, دوشنبه

از برنامه استندآپ کمدی محمود فرجامی در تئاتر اورانيا شهر كلن با وجود پرهيز مردم از گردهمایی‌ها به خاطر شیوع ويروس كرونا استقبال شد.

https://p.dw.com/p/3Yizp
محمود فرجامی
محمود فرجامیعکس: DW

محمود فرجامی طنزپرداز مقيم نوروژ كه كتاب‌های طنز "بيشعوری" را ترجمه و "بيشعوران" را تأليف كرده، جمعه ۲۸ فوريه ۲۰۲۰ ميهمان شهر كلن بود و دو ساعت ۵۰ نفر را با واقعيت‌های طنزآميز زندگی روزمره زنان و مردان خنداند.

ميزبان اين برنامه، پدرام فرهادی، بيش از سه سال است كه در شهر كلن در چارچوب مركز فرهنگی "شالپلاته" برنامه‌های هنری و فرهنگی برگزار می‌كند.

موضوع برنامه توهم مردان و تصور زنان از روابط جنسی بود و فرجامی با اينكه در بند شكستن تابوهای اين قضيه است، كمتر واژگان ركيک به كار می‌برد و بيشتر با تمثيل و تمهيد به مقصود می‌رسيد:

«اين دختر خانم كه ۱۷ ساله به اين برنامه آمده، با اين حرف‌ها كه من می‌زنم، ۳۷ ساله از اينجا بيرون می‌رود.»

يا:

«حالا كه ميان غوغای كرونا از جانتان گذشتيد و به اينجا آمديد، از آبرو هم بگذريد كه می‌خواهيم درباره سكس حرف بزنيم.»

و:

«راستی چرا نام آن چيزی كه رويش می‌نشينند را نبايد برد؟ يعنی صندلی نگیم؟»

فرجامی پس از بحث «زبانشاختی مشهدی كه "شدن" ندارد و به جايش "رفتن" می‌گويند»، حاضران را هم در شوخی‌های خود شركت داد و با حاضرجوابی برنامه را خودمانی‌تر كرد:

«چرا زنان زياد حرف می‌زنند و مردان نه؟»

يک زن: «كی گفته؟»

فرجامی: «اگر گذاشت برنامه را ادامه بديم! مرد از روزگار شكارچی‌بودن در كمين بوده و زنان همه كارها را می‌كرده‌اند و هميشه در ارتباط با هم گپ می‌زده‌اند. به همين دليل مردها به جای حرف‌زدن زِه می‌زنند.»

«وقتی يک زن می‌گويد "به هيچ چيز فكر نمی‌كنم" خطرناک است چون به يک ميليون چيز فكر می‌كند. اما اگر يک مرد چنين چيزی گفت، راست گفته.»

نكته ديگری كه به صميمی‌كردن برنامه كمک كرد، مطرح‌كردن خودش به عنوان موضوع نمايش بود:«هيچكس در معرفی من تا حالا دكتر فرجامی نگفته بلكه از آنجا كه كتابی به اين نام ترجمه كرده‌ام، همه می‌گويند "اين همون فرجامی بيشعوريه ديگه".»

فرجامی افزون بر حركت‌های نمايشی بدن كه برنامه را از حالت شنيداری صِرف درمی‌آورد، در ادامه ابتكار تازه‌ای زد و از چت‌های مردهايی كه دنبال يار می‌گردند، نمونه‌هایی آورد:

«سلام بانوی كوچه‌باغ شب»

يا از "كودک‌ماندگی" برخی مردان: «شماره بدم كه اگر به هم زدين به من زنگ بزنين؟»

شوخی‌های بداهه كه فرجامی آن را سال گذشته با همكاری نخستين زن كُمِدين افغان، نيلاب سرابی آغاز كرد و با همين كار تابويی را شكست، با گفتن برخی ناگفته‌ها درباره روابط خصوصی زنان و مردان پايان يافت. این برنامه دو ساعت طول كشيد.

از آنجا كه فرمول‌بندی‌های نامتعارف برای واژگان روابط جنسی و آداب دست به آب در برنامه كم بودند، گاه فرجامی مجبور می‌شد كلمات متعارف به كار ببرد كه در آنها جای طنز و شوخی خالی بود.

كافی بود به جای فعل "مدفوع كردن" می‌گفت: «به قول يارو: يو آر ريدينگ.»

بی‌گمان اگر اين برنامه كوتاهتر بود، تأثير خوشتری بر حاضران می‌داشت.

برنامه فرجامی به خوبی نشان می‌دهد كه سياست چنان بر زندگی ما غالب شده كه شوخی‌های جنسی و روزمره هم بی‌آنكه لزوما طنز سياسی باشند، از بار انتقادی اجتماعی برخوردارند.

برای نمونه فرجامی می‌گفت: «در دهه ۶۰ به فيلم‌های پورن كارتون می‌گفتند. ما كه كرايه می‌كرديم كه نگاه كنيم هيچ دستگيرمان نمی‌شد چون رندان همه فيلم را خطخطی كرده بودند و ما مجبور می‌شديم به يک عده كه اصل اين فيلم‌ها را پيشتر ديده بودند، كيک و نوشابه بدهيم تا برايمان تعريف كنند قضيه چه بوده.»