1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

شهریار آهی: ایران باید در برابر عربستان محتاط‌تر باشد

میترا شجاعی۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبه

ولیعهد، جانشین ولیعهد، وزیر خارجه و وزیر دفاع عربستان تغییر کرده‌اند. آیا عربستان با حضور این چهره‌ها که رویکردی سرسختانه در قبال ایران دارند، سیاست تندتری در برابر ایران اتخاذ می‌کند؟

https://p.dw.com/p/1FMMx
عکس: DW Montage

به نظر بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران، ملک سلمان پادشاه عربستان، در تغییرات تازه‌ای که در دولت این کشور به وجود آورده، اگر نگوییم تماما ولی لااقل نیم‌نگاهی به ایران داشته است.

شهریار آهی، تحلیلگر سیاسی و آشنا به امور کشورهای عربی معتقد است ایران باید از این پس بسیار محتاطانه‌تر عمل کند. او می‌گوید سیاست خارجه ایران لااقل در نزدیکی مرزهای این کشور تا کنون بیشتر دست سپاه و ماجراجویی‌های این نهاد بوده است، ولی حالا بهتر است سپاه این عرصه را به کاردان‌های وزارت خارجه بسپارد وگرنه عواقب فاجعه‌باری برای مردم ایران خواهد داشت.

آقای آهی تغییراتی که در دولت عربستان به​وجود آمده تغییرات چشمگیری بوده: وزیر دفاع، وزیر خارجه، ولیعهد و نایب ولیعهد عوض شده​اند و کسانی سر پست​های جدید آمده​اند که هم مشهور به قاطعیت هستند و هم در مقابل ایران سرسخت‌اند. آیا این تغییرات به​نظر شما می​تواند روی مناسبات ایران و عربستان و روی جاهایی که ایران و عربستان باهم درگیری دارند، به صورت نیابتی یا مستقیم، تاثیر بگذارد؟

بله و اولین تاثیرش را اینجا می​بینیم که با واردشدن به فضای هوایی یمن، عربستان دیگر با ایران جنگ نیابتی نمی​کند، جنگ مستقیم می​کند. من فکر می​کنم که یک چنین دولتی در عربستان بی​سابقه بوده. از اوج جنگ​های ملک عبدالعزیز به این طرف، معمولا دولت​های عربستان میانه​رو و محافظه​کار بودند و می​خواستند همه چیز را همان طور که هست نگه دارند و ریسک زیادی نمی‌کردند. ولی می​بینیم در عرض مدت خیلی کوتاهی تغییرات بسیار بزرگی توسط ملک سلمان ایجاد شده است.

گفت‌وگو با شهریار آهی درباره تغییرات حکومتی در عربستان

امیرمحمد بن نایف ولیعهد شده و در عین حال معاون نخست وزیر هم هست و در غیاب ملک سلمان کابینه​ را اداره می‌کند؛ جایی که همه تصمیمات گرفته می​شود. محمد بن سلمان ولیعهد دوم که نیابت دوم نخست​ وزیری را هم دارد، ۳۰ ساله است و سابقه نظامی ندارد، در عین حال وزیر دفاع هم شده. وزارت دفاع عربستان نهادی بسیار پیچیده است. فقط نیروی هوایی​اش را در نظر بگیرید که چه سیستم​های پیچیده​ای در آن هست. این کاری​ست که مثلا امیرسلطان بن عبدالعزیز که ولیعهد بود با تجربه طولانی آن را بر عهده داشت.

اتفاقا من می​خواستم همین را بپرسم. فکر می‌کنید دلیلش چه بوده که ملک سلمان، یک جوان به قول شما ۳۰ ساله بی​تجربه در زمینه دفاعی و جنگی را در پست به این مهمی گذاشته؟

محمد بن سلمان رئیس دفتر و فی​الواقع مدیر کل شئون پدرش ملک سلمان هم بود. ملک سلمان سن​اش بالا رفته، بعضی موقع​ها مشکل حافظه دارد و نزدیک​ترین کس به او همین پسر جوانش است که از جوان‌ترین همسرش هست و با او احساس نزدیکی می​کند. دلیل دیگری وجود ندارد. نمی​شود تصور کرد که اگر ملک سلمان نبود، می​شد که امیرمحمد بن سلمان الان وزیر جنگ باشد.

ولی به​هرحال این یک دولت عملگراست. عادل الجبیر آمده جای سعودالفیصل را گرفته که ۴۰ سال وزیر خارجه بود. عادل الجبیر تمام پیشرفت شغلی‌اش از وقتی که از دانشگاه جرج تاون درآمد، در واشنگتن بوده و مدتی طول می​کشد تا با بورکراسی وزارت خارجه از نزدیک آشنا شود. خلاصه این مدیریت جدید گاهی اوقات خارج از روال طولانی تصمیم​گیری محافظه​کارانه در دولت عمل خواهد کرد و معنی همه این​ها این است که باید محتاط بود و واقعا ماجراجویی​هایی که سپاه در منطقه می​کرد، امروز می​تواند عواقب خیلی خطرناکی داشته باشد. بهتر است نظامیان در ایران کنار بروند و امور خارجی را به دست افرادی باتجربه​تر در وزارت خارجه بسپارند.

یکی دیگر از کارهایی که ملک سلمان کرده تشکیل دو کمیته است؛ یکی کمیته سیاسی​ـ امنیتی که ریاست​اش را هم ولیعهد جدید به​عهده دارد و یکی هم کمیته توسعه و اقتصاد که ریاست​اش را نایب ولیعهد به​عهده دارد. به نظر می​رسد که تمرکز دولت جدید بیشتر روی مسائل امنیتی​ست. می​شود گفت که این دولت جدید رویکرد امنیتی​تری هم نسبت به دولت قبل دارد؟

کاملا درست است و مسلم. سابقه خود محمد بن نایف که فی​الواقع در غیاب ملک سلمان کابینه​ها را اداره می​کند امنیتی​ست. پدرش ولیعهد سابق امیر نایف بن​ عبدالعزیز سال​های مدید وزیر داخله بود؛ جایی که جمیع مسائل امنیتی کشور، نه فقط داخل خاک عربستان بلکه حتی آن چیزی که در خارج نزدیک است، آنجا حل و فصل می​شود.

محمد بن نایف بعد از این‌که عمویش احمد بن​​ عبدالعزیز را که معاون امیر نایف بود کنار گذاشتند، دیگر واقعا وزارت داخله را خودش اداره می​کرد و تجربه​اش تجربه امنیتی​ست، پیشرفت شغلی‌اش در دستگاه​های امنیتی بوده، به آمریکا خیلی نزدیک و مورد اعتماد آمریکایی​ها هست و همان طور که گفتید معاون دوم نخست وزیری که کابینه را اداره می​کند، آن​ هم امیرمحمد بن سلمان است که بیشتر به امور داخلی هم می​پردازد.

محمد بن سلمان، نایب ولیعهد و وزیر دفاع ۳۰ ساله عربستان
محمد بن سلمان، نایب ولیعهد و وزیر دفاع ۳۰ ساله عربستانعکس: picture-alliance/Saudi Press Agency

جزو کسانی که پست​های جدید را گرفته​اند، محمد بن نایف که به ولایت عهدی رسیده، درس​خوانده آمریکاست و رابطه خوب و تنگاتنگی با آمریکا دارد. کسی هم که وزیر خارجه شده که اصلا سفیر عربستان در واشنگتن بوده که او هم مشهور است به این‌که رابطه خیلی خوبی با آمریکا دارد. به نظر می​رسد ملک سلمان می​خواهد رابطه​اش را با آمریکا بهتر از قبل بکند و شاید این به​خاطر ترس از نزدیکی ایران و آمریکا باشد. آیا می​شود چنین تحلیلی داشت؟

بله کاملا. ببینید از زمانی که ملک عبدالعزیز و فرانکلین روزولت در آن کشتی در خلیج فارس باهم ملاقات کردند (۱۴ فوریه ۱۹۴۵)، تکیه​گاه امنیتی عربستان تا حد زیادی آمریکا بود و هنوزهم در مسائلی مثل اطلاعات، از سیستم​های کنترل هدایتی آتشبارها بگیرید تا نرم​افزار موشک​های هوا به هوایشان که ضامن برتری هوایی کامل عربستان در منطقه است، همه این​ها بدون همکاری مستمر و عمیق آمریکا فلج می​شود.

اما حتی قبل از این‌که آمریکا در مذاکرات اتمی به ایران نزدیک شود، عربستان سیاست​های جدید دستگاه آقای اوباما را سست می​دید، مثلا در سوریه، یا پشتیبانی​ نکردن آمریکا از مبارک در مصر، تمایلی که آمریکا به انتخابات در مصر به اخوان‌المسلمین نشان داد و می‌دانیم که عربستان واقعا با اخوان المسلمین مشکل دارد، همه این​ها موجب شد که عربستان احساس کند ما دیگر نمی​توانیم به آمریکا اعتماد بکنیم. این​ حالت هنوز هست. این اراده و تصمیمی هم که می​بینید که روی پای خودمان باید بایستیم و خودمان بایستی کار انجام بدهیم و منتظر آمریکا نشویم هم ناشی از آن است.

پس چرا مهره​های نزدیک به آمریکا را انتخاب کرده؟

خب در ضمن می​دانند که محتاج نزدیکی به آمریکا هستند و می​خواهند آنجا محکم​کاری بکنند ولی در عین حال دیگر همه شرط​بندی​شان را روی پشتیبانی آمریکا از عربستان نمی​کنند.

اتفاقی که در هرم جدید حکومتی در عربستان افتاده این است که قدرت یک مقدار از دست ملک عبدالعزیز و فرزندانش خارج شده و دست نوه​هایش افتاده و این ممکن است باعث تشدید اختلافات خانوادگی در عربستان بشود. چقدر این احتمال را قوی می‌بینید که حالا اگر نشود گفت جنگ خانوادگی، ولی این اختلافات خانوادگی بتواند روی کارکرد دولت جدید عربستان تاثیر بگذارد؟

این کاملا درست است و همه صاحب​نظران هم راجع به عربستان همیشه گفته بودند. از نسل دوم بعد از ملک​ عبدالعزیز تا حالا همه​ی پادشاهان برادر همدیگر بودند. بنابراین نزدیک به همدیگر بودند. حالا اگر این میراث به نسل سوم برسد، فرزندان برادران دیگر یک مقداری از قدرت فاصله​شان بیشتر می​شود. چون به صورت طبیعی اختلاف نظر هم دارند و این می​تواند مشکل​زا شود. اما در کوتاه مدت این طور نیست. یعنی شورای خانوادگی همه پشت این انتقال قدرت و کنارگذاشتن امیر مقرن بن​ عبدالعزیز ایستادند و حتی می​گویند خودش این درخواست را داشته.

مثلا درمورد امیرمحمد بن نایف که ولیعهد شده، این پستی بوده که می‌توانست به فرزندان ملک فیصل برسد که سال‌ها سمت‌های خیلی مهم داشته‌اند؛ یکی​شان ۴۰ سال وزیر خارجه بوده، یکی​شان سال​های دراز وزیر اطلاعات بوده، یکی دیگر​شان خالد الفیصل استاندار بعضی از حساس​ترین استان​ها در عربستان بوده. خب می​توانند بگویند محمد بن نایف حتی پدرش پادشاه هم نبوده، یک زمانی ولیعهد بوده، ولی الان این صداها را شما نمی​شنوید و شورای خانوادگی که راجع به امر جانشینی نظر می​دهد، همه این را تایید کردند و یک صف ایستاده​اند. ولی نمی​شود انتظار داشت که در درازمدت اختلافات و شکاف​هایی حتی در امور سیاسی بین اعضای خانواده به​وجود نیآید.

عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، کسی که در زمان سفارتش در آمریکا مورد سوءقصد قرار گرفت وایران در این کار متهم شد
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، کسی که در زمان سفارتش در آمریکا مورد سوءقصد قرار گرفت وایران در این کار متهم شدعکس: Reuters/Y. Gripas

شما در اول صحبت​تان اشاره کردید که ایران باید محتاطانه‌‌‌​تر عمل کند. می​خواستم به​عنوان جمع​بندی کمی مفصل‌تر بفرمایید که به نظرتان الان ایران باید چه سیاستی​ را در قبال عربستان و کلا در منطقه در پیش بگیرد، به​خصوص جاهایی که ممکن است احتمال رودررویی با عربستان باشد؟

استراتژی ایران در منطقه اصولا جنگ‌های نامتقارن بوده؛ یعنی کارهایی با شدت خشونت پایین و موفقیت​هایی هم در این زمینه داشته است. برای این‌که ایران در جنگ با خشونت پایین در مرزهای گسترده، از دروازه​های هند و افغانستان گرفته تا بنادر مدیترانه، واقعا برتری کامل دارد. ولی یکجایی قدرت دیگری مثل عربستان که برتری‌اش در سطح خشونت بالاست، از نظر استراتژیکی به​نفع​اش می​شود که کار را به خشونت بالاتری بکشاند، آنجایی که خودش برتری دارد. مثلا اگر وارد یک درگیری هوایی بشود، شکی نیست که با توجه به امکانات هوائی عربستان، ایران با تمام مهارت و خلبان​های درجه یکی که دارد، تجهیزات این را ندارد که در مقابلش بایستد.

ضرب​المثلی هست که بهترین طرح​های نظامی بعد از اولین شلیک دوام نمی​آورند. احتمال اتفاقاتی که کار را به جایی برساند که دیگر ایران زیاد برتری نداشته باشد، بالاست. از اینرو بهتر است این​هایی که در ایران در این مدت ماجراجویی​ کرده‌اند، مثل سپاه که تا کنون سیاست خارجی نزدیک به مرزهای ایران را در دست داشته، به نفع ایران و به نفع مردم ایران کمی کنار بروند و کار را به دست کاردان​هایی مثل وزارت خارجه بدهند که اشراف و آگاهی بیشتری دارند به خطری که در آخر این راه نهفته است. وگرنه واقعا می​تواند فاجعه​ای نصیب مردم ایران بشود.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه