شهر بدون مانع؛ طراحی شهری برای معلولان
۱۳۹۶ آبان ۵, جمعهسال ۲۰۰۹ بود که در لندن برای انجام یک پروژه استخدام شدم. تازه پایم را عمل کرده بودم و هنوز با چوب زیر بغل راه میرفتم. باید هرچه سریعتر کارم را در لندن شروع میکردم. دکتر جراح و دوستانم میگفتند صبر کن تا حداقل بتوانی بدون عصا راه بروی. اما عقب انداختن ماموریتم عملی نبود. به خودم گفتم یک جوری از پساش برمیآیی...
بجز یکی دو ایستگاه مرکزی، تقریبا هیچ مترویی در لندن وجود ندارد که یک معلول یا آدمی در شرایط آن روزهای من بتواند به راحتی خودش را از اعماق به سطح خیابان برساند. تازه آن بالا هم با هزار و یک مانع روبرو میشوی. چیزهایی که وقتی سالم و قبراق هستی، اصلا به چشم نمیآیند.
نهایتا یک جوری از پس دوندگی در شهر پر ازدحام لندن برآمدم. در پر رفت و آمدترین ساعتهای روز، در دالانهای تو در توی متروهای قدیمی لندن، با هر دردسری که بود.
این تجربه اگرچه سخت بود، اما حساسیت مرا بالا برد و نگاهم را به کوچه و خیابان و فضای شهر تغییر داد. وقتی به آلمان برگشتم، یک روز را برای این گذاشتم که از نگاه یک معلول حرکتی، یک نابینا یا ناشنوا در شهر بن چرخی بزنم. سعی کردم از دویچهوله به مرکز شهر بروم و در یکی از فروشگاهها خرید کنم. بعد به یک موزه بروم و دست آخر هم کنار رود راین در کافهای یک قهوه سفارش دهم. این آخری البته از همه مشکلتر بود.
در مجموع امکانات شهر کوچک بن، گذشته از قسمتهایی از بخش قدیمی و بعضی گوشه کنار شهر، از جمله ایستگاه مرکزی قطار که ماههاست سرگرم تعمیر آن هستند، به خوبی برای کسی که نوعی از ناتوانی جسمی دارد، قابل دسترسی است؛ دستکم در معابر اصلی و مراکز عمومی. اما وضع در تمام شهرهای آلمان این گونه نیست و موضوع شهرسازی با معیارهایی که معلولان را از کمک دیگران بینیاز کند، به همین جا ختم نمیشود.
شهری مدرن، شهری برای همه
ساختمانهای جدید باید طوری طراحی شوند که برای انسانهایی با محدودیتهای جسمی، بدون هیچ دستاندازی قابل زندگی یا استفاده باشند. این موضوع سالهاست که برای معماران مطرح است و در بسیاری پروژهها نیز عملی شده.
اما موضوع طراحی مدرن شهری، تنها محدود به معلولان نیست. آلمان کشوری است که جمعیت آن رو به پیری میرود. به همین دلیل نیز توجه به نکات بسیاری در شهرسازی در این جا سالهاست اهمیت ویژه دارد. به این فکر میشود که ساخت شهری طوری تغییر کند که ساکناناش در سالمندی و کاهش توان جسمی نیز به تنهایی و تا حد زیادی، از پس رتق و فتق زندگی روزمره برآیند.
قوانین و مقررات بسیاری طراحان ساختمانهای دولتی و یا عمومی را به رعایت نیازهای معلولان ملزم میکنند. مثلا اگر شما مدیر یک موزه جدید باشید، شهرداری شما را موظف میکند که راههایی قابل عبور برای صندلی چرخدار در موزه باشد، حداقل یک توالت و دستشویی مخصوص برای آنها بگذارید و یا حتی پرسنلی داشته باشید که در صورت لزوم بتوانند به معلولان سرویس بدهد.
در خانه سازی نیز همین معیارها در سطحی دیگر رعایت میشوند. خانههایی با آسانسور و با راهروها و درهایی پهنتر از معمول، اتاقهایی که امکان عبور فرد را بدون مانع و دستانداز بدهند، حمامهایی که امکان شستوشو بدون کمک دیگران را در اختیار معلولان بگذارند و یا پنجرههایی با ارتفاع پایینتر که بتوان به سادگی آن را باز کرد.
اما خارج از چاردیواری فضاهای بسته و وقتی که پای خیابان و محله و فضاهای شهری در میان است، ایجاد این امکانات چندان ساده نیست. در آلمان به ویژه در ده سال اخیر توجه زیادی به شهرسازی مناسب با نیازهای معلولان میشود، با این همه تا تغییر چهره شهرها به "شهری بدون مانع" کارهای زیادی باید انجام شوند.
از این گذشته شهرسازی مدرن با طرحهایی خود را درگیر میکند که بتوانند نیازهای معلولان را فراتر از اختصاص چند پارکینگ در خیابانها یا نصب چراغقرمزهایی برای نابینایان برآورده کند.
بیشتر بخوانید: معلولان و مصایب تردد در فضای شهری
در طراحی مدرن شهری، به این فکر میشود که چگونه میتوان به تمامی انسانها، ورای تواناییهای جسمیشان امکان تحرک و زندگی در سطح شهر را داد. پروفسور آندریاس دنک، استاد تئوری معماری در دانشگاه کلن و سردبیر مجله "معمار" (Der Architekt) در یکی از نوشتههای خود این نگاه را چنین توصیف میکند: «به شهرمان به مثابه خانهمان نگاه کنیم» یعنی در مغزمان این توانایی را ایجاد کنیم که با حساسیتهای دیگری به چشم فرمان "دیدن" را بدهد.
او در یکی از مقالات پژوهشی خودش به قوانینی اشاره میکند که از سال ۲۰۰۲ در رابطه با حقوق برابر برای معلولان در آلمان به اجرا گذاشته میشوند. به باور او این قوانین تنها برای توانخواهان اهمیت ندارند بلکه طراحی یک "شهر بدون مانع" برای گروههای دیگری از شهروندان هم مایه بهبود کیفیت زندگی است: «مثلا برای کسی که با کالسکه بچه در حرکت است یا برای توریستهایی که با چمدانهای سنگین به شهرتان وارد شدهاند. برای زمانی که کلی خرید کردهاید و با دستهای پر از بار و بندیل باید خود را به خانه برسانید. یا برای سالمندان یا زمانی که بیمار هستید و حال و روزتان چندان خوش نیست.»
در این موارد است که متوجه میشوید شهری بدون دستانداز و مانع چقدر اهمیت دارد. طراحان معماری شهری معقتدند که این شکل از طراحی را باید از حالت ویژه برای گروهی خاص به امری بدیهی و روزمره تبدیل کرد.
دسترسی آزاد برای همه و زیباییشناسی
اواخر سال ۱۹۹۰ انجمنهای معلولان در سراسر جهان یک کاتالوگ را با فهرست خواستهها تنظیم کردند؛ فهرستی از مطالبات که به آنها امکان دهد در زندگی عمومی سهم داشته باشند. شعار این کمپین "دسترسی آزاد برای همه" بود.
پروفسور دنک میگوید که عنوان "دسترسی آزاد برای همه" تنها شامل حرکت بدون مانع در سطح شهر ومکانهای عمومی برای معلولان نمیشود. فراتر از آن تلاشی است برای ایجاد فضایی که به آنان امکان یک تجربه حسی، یک تجربه روحی/ جسمی برابر با دیگران را بدهد.
او به بیانیه استکهلم در سال ۲۰۰۴ اشاره میکند که از سوی "انستیتوی اروپایی طراحی و معلولیت" منتشر شد. خلاصه این بیانیه در یک جمله این بود: «طرح خوب، توانا میکند، طرح بد، ناتوان».
به بیان دیگر ایجاد فضایی شهری برای همه، شامل یک خواست پایهای است؛ طراحی مکانها و فضاهایی که همه، از معلول و سالم نه فقط بتوانند به آن دسترسی داشته باشند، بلکه دوست داشته باشند در آنجا وقت بگذرانند.
با همه این هنوز تا رسیدن به بسیاری ایدهآلها، راهی طولانی در پیش است. فهرست قوانین و مقرراتی که باید در زمینه در شهرسازی مناسب با نیازهای توانخواهان رعایت شود، طولانی است و نکات متعددی در آن منظور شدهاند که هرکدام سلسلهای از جزئیات را به دنبال دارند؛ از استانداردهای لازم برای پارک اتوموبیلهای معلولان تا ایستگاههای اتوبوس و دیگر وسائل حمل و نقل عمومی، از فضای سبز شهر تا خیابانها و پلهای عابر پیاده و بسیاری مقررات دیگر.
در این جا برخی نیازهای معلولان نیز با یکدیگر تلاقی میکنند و باید راهحل مشترکی برای این آنها پیدا کرد. مثلا در جایی که فردی با صندلی چرخدار در پیادهرو و خیابانهای کاملا مسطح میتواند به راحتی حرکت کند، یک نابینا به لبههای معینی در سطح پیادهرو برای تشخیص موقعیت خود احتیاج دارد.
از این گذشته در بسیاری شهرها امکان پیاده کردن کامل فهرست طولانی مقررات و جزئیاتی که قوانین برای شهرسازی قابل دسترس برای معلولان در نظر گرفتهاند، وجود ندارد.
هر شهری راه حل خود را میطلبد
واقعیت این است که هر شهری و هر محلهای و هر موقعیتی برای بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان راهحل خاص خود را میطلبد. شهر زالسبورگ در جنوب آلمان در سال ۲۰۱۲ جایزه مناسبترین شهر اروپایی برای توانخواهان را برد. ولی پیاده کردن آنچه که در شهر تاریخی و توریستی زالسبورگ انجام شده، در یک شهر دیگر با مختصاتی متفاوت، ممکن است عملی نباشد یا حتی مجموعهای از مشکلات را به همراه آورد.
جدا از قوانین و مقررات عمومی که وضع شده، طراحان شهری آلمان با این فکر درگیرند که در پیوند با انجمنهای محلی و ایدههایی که از خود شهروندان پیشنهاد میشود، چهره شهر را تغییر دهند.
اما خود این پروسه هم در حرف سادهتر است تا در عمل. پروفسور دنک میگوید که برای روند سهیم شدن شهروندان در طراحی شهری، مقررات ویژه تعیین شده است که در عملا بیشتر سد راه است تا مشوق.
به باور او اگر قرار باشد شهروندان با طیب خاطر در بهبود زندگی اجتماعی شهرشان شرکت کنند باید قبل از هرچیز فکری برای مقررات دست و پاگیر و بورکراسی عریض و طویل کرد. در آن صورت معماران و طراحان شهری نیز این امکان را پیدا میکنند که ایدههای شهروندان را به دور از روندی بورکراتیک ورز دهند، تا آخرین جزئیات بپرورانند و برای عملی کردن آنها راهحل های خلاقانهای پیدا کنند.