شصتمین سال استقلال هند: در راه تبدیل به ابرقدرت
۱۳۸۶ مرداد ۲۴, چهارشنبهروز ۱۵ اوت ۲۰۰۷ شصتمین سالروز استقلال هند است، استقلالی که این پرجمعیتترین کشور دمکراتیک جهان باید بهای سنگینی را برای دستیابی به آن میپرداخت. چون با پایان حکومت استعماری برتیانیا در سال ۱۹۴۷ شبه جزیره هند به دو بخش تقسیم شد: در آنجا که اکثریت جمعیت را مسلمانان تشکیل میدادند، جمهوری اسلامی پاکستان بوجود آمد، بر باقی مناطق دولت سکولار هند حاکم شد. برآورد شده است که همراه با این تقسیم دست کم ۷۵۰ هزار نفر جان خود را و ۱۶ میلیون نفر خانه و کاشانهشان را از دست دادند. هند و پاکستان از آن زمان سه جنگ با یکدیگر را از سر گذراندهاند. اما در این میان روابط میان دو کشور بهبود یافته است. هند که زمانی یکی از فقیرترین کشورهای در حال توسعه بود در سالهای اخیر با رشد اقتصادی بیش از ۸ درصد در کنار چین به موتور اقتصادی آسیا تبدیل شده است. هم اکنون هند قدرتی است که با اعتماد به نفس خواستار تصدی کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل است. اما هنوز هم پس از ۶۰ سال مشکلهایی پیش روی این کشور حل نشده ماندهاند.
"کلمات سرنوشتساز"
جواهر لعل نهرو، نخستین نخست وزیر هند و رفیق همراه مهاتما گاندی، در نیمه شب ۱۴ اوت ۱۹۴۷ با کلماتی سرنوشتساز استقلال هند را اعلام کرد. وی گفت: “هنگامی که صدای زنگ ساعت وقت نیمه شب را اعلام میکند، هنگامی که همه دنیا در خواب است، زندگی و آزادی برای هند آغاز میشود. این لحظهای است که بندرت میتوان در تاریخ تجربه کرد. ما از آنچه قدیم است دست میشوییم و روی به آن میآوریم که جدید است. عصری به پایان میرسد و جان ملت که مدت زمانی طولانی در فشار بود، اینک آزاد و بیهراس به سخن درمیآید.“
نهرو، پدر عقیدتی حزب حاکم کنگره و نخست وزیر کنونی سینگ خواستار بنای هندوستانی با نظام سیاسی دمکراتیک و سکولار و نظام اقتصادی سوسیالیستی بود. او در دهه ۱۹۵۰ جنبش کشورهای غیرمتعهد را بنیان نهاد. در آن زمان هند خواستار نزدیکی به روسیه بود و به چین و پاکستان به چشم دشمن مینگریست. از دستاوردهای نهرو این بود که دموکراسی جوان هند را پس از سالها حکومت استعماری از درون قوی ساخت. امروز هم هند هنوز برای بسیاری با بیش از یک میلیارد انسان از ادیان و اقوام گوناگون و صدها زبان و تناقضهای فراوان کشوری است حکومتناپذیر. سیاستمدار هندی رشید علوی از حزب کنگره از تحولات هند احساس غرور میکند. وی میگوید: “به نظر من مهمترین موفقیت ما در طی این شصت سال، که جهان هم باید آن را به رسمیت بشناسد، بوجود آوردن نظامی دمکراتیک بوده است. نظام دمکراتیک ما در این شصت سال چنان قوی شده است که با هر دمکراسی دیگر در دنیا میتواند رقابت کند.“
چالشهای خطیر
اما این دمکراسی در ۶۰ سال اخیر بارها از اساس به خطر افتاده است. خانم ایندیرا گاندی، نخست وزیر اسبق هند، دختر جواهر لعل نهرو، در سال ۱۹۸۴ به قتل رسید. پسرش راجیو گاندی را در سال ۱۹۹۱ کشتند. افراطگرایان هندو در سال ۱۹۹۲ مسجد ببری را ویران کردند، میگفتند که مسلمانان مسجد را روی معبد راما،خدای هندوان ساختهاند. شلوغیهای سال ۱۹۹۳ در بمبئی با ۱۰۰۰ کشته و خشونت بیحد و حصر در سالهای ۱۹۹۶ و ۲۰۰۳ در گجرات که صدها مسلمان و هندو طی آن کشته شدند، همه اینها برای بسیاری از هندیان شرمآور است. اما چیزی که اغلب فراموش میشود این است که در زندگی روزمره هند مردم پیرو ادیان مختلف در کنار هم با دوستی و آرامش به سر میبرند.
شکاف فقر و ثروت
یکی از مشکلهایی که هند هم اکنون با آن روبروست ایجاد دره عمیق میان فقرا و اغنیا در این کشور است. ۲۵۰ میلیون هندی زیر خط فقر زندگی میکنند. از هر سه متخصص کامپیوتر در جهان یکی هندی است، اما از هر سه هندی یکی بیسواد است. در دو شهر بمبئی و دهلی با آسمانخراشهای اعجابآورشان گروه کوچکی از ثروتمندان هستند که از آغاز دهه ۱۹۹۰ همراه با اصلاحات اقتصادی در زندگیای بس پرتجمل به سر میبرند.
اما حمید انصاری، معاون رییس جمهور هند، در رابطه با نوآوریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خوشبین است. وی میگوید: “وقتی کسی از من میپرسد که وضع هند چطور است، میگویم که لیوان نیمهپر است. نه نیمه خالی، بلکه نیمهپر. ما در هر زمینهای دستاوردهای زیادی داشتهایم. البته طبیعی است که هنوز کارهای بسیاری هست که باید انجام بگیرد. هم مردم این را میدانند، هم سیاستمداران.“