1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سینمای کیارستمی میان شعر و تجدد • معرفی کتاب

علی امینی۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

کتابی تازه درباره عباس کیارستمی در پی پاسخ به پرسشی تناقض‌آمیز است: چگونه این سینماگر، با وجود تسلط سانسور و اختناق در جمهوری اسلامی، موفق شد سینمایی خلق کند در بالاترین سطح هنری و یکسره در ستایش عشق و همبستگی.

https://p.dw.com/p/18mq5
جلد کتاب سعید منافی درباره سینمای کیارستمی
جلد کتاب سعید منافی درباره سینمای کیارستمیعکس: Poligraf

در ایران، چنان که سردمداران حکومت آشکارا گفته‌اند، از بیش از ۳۰ سال پیش، نظام الهی حاکم است که شالوده‌ی نظری آن را اصل "ولایت فقیه" می‌سازد. این نظام به اصول شریعت تکیه می‌کند و بشر را برای وضع قوانین پایدار و معتبر ناتوان می‌بیند؛ به عبارت دیگر حاکمیت را نه از آن مردم، بلکه حق پروردگار می‌داند. عباس کیارستمی در طول بیش از چهل سال در همین نظام و در چارچوب همین قوانین، سینمایی خلق کرده که ارزش‌های انسانی آن آشکار است.

جمهوری اسلامی "تمامیت" جامعه را در خدمت ایدئولوژی نظام می‌خواهد، از این رو بر تمام ارکان زندگی، به ویژه بر عرصه فرهنگ نظارتی شدید و همه‌جانبه اعمال می‌کند. در این فضای پرخفقان عده‌ای فیلم ساختن را کنار گذاشتند یا کشور را ترک کردند و گروهی در برابر فشارهای دولتی تسلیم شدند.

کیارستمی یکی از سینماگران نادری است که در همین شرایط ناهموار نه تنها به بیشتر اهداف هنری خود دست یافت، بلکه امروز در سطح جهان نیز به اوج موفقیت رسیده است.

در سال‌های گذشته چندین کتاب یا مونوگرافی به زبان‌های فرانسوی، آلمانی، انگلیسی و ژاپنی درباره سینمای کیارستمی منتشر شده است.

کتاب "کیارستمی، سینمای شعر و تجدد" نوشته سعید منافی، مستندساز و پژوهشگر ایرانی مقیم اتریش، به ویژه از نظر بررسی "پدیده" کیارستمی در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، جایگاه ویژه‌ای دارد.

عباس کیارستمی در سال ۲۰۱۰
عباس کیارستمی در سال ۲۰۱۰عکس: Getty Images

معضل کیارستمی

نویسنده در دیباچه‌ی کتاب (برگهای ۱۰ تا ۱۷) وضعیت "پارادوکسی" یا بغرنج عباس کیارستمی را در شرایط کنونی فعالیت سینمایی در ایران، باز کرده است. او به درستی یادآور می‌شود که برخی از منتقدان ایرانی، در ایران و خارج، از فهم این معضل ناتوان هستند.

نویسنده با اشاره به وضعیت ناگوار صنعت سینمای ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ می‌گوید: «در این کتاب قصد داریم به این پرسش بپردازیم که چرا سینمای ایران به طور کلی و سینمای عباس کیارستمی که "سینمای شعر و تجدد" خوانده می‌شود به نحو اخص، در این مقطع تاریخی نه تنها به زوال نرفته، بلکه رشد و شکوفایی نیز یافته است؟... چگونه در چنین فضایی فیلم‌هایی ساخته شد با عناوینی مانند: "خانه دوست کجاست؟"، "زندگی و دیگر هیچ"، "زیر درختان زیتون"، "طعم گیلاس" و "باد ما را با خود خواهد برد"، که همگی یکسره در ستایش عشق و محبت و همبستگی هستند؟» (۱۶)

نویسنده در فصل دوم روش پژوهش و شیوه تدوین کتاب خود را به تفصیل توضیح داده است: از گردآوری و تماشای دقیق و چندباره‌ی فیلم‌های کیارستمی، تا بررسی و تحلیل آنها هم از نظر شکلی و هم مضمونی. به علاوه او به طور گسترده به منابع و مطالعات گوناگونی که درباره کار و زندگی این سینماگر در مطبوعات یا فضای مجازی منتشر شده، دسترسی داشته است.

راه ناهموار سینمای ایران

در فصل سوم کتاب به عنوان "مروری بر تاریخ سینمای ایران" تاریخچه‌ای فشرده از سینمای ایران، از پیدایش آن در آغاز دهه ۱۳۲۰ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) تا امروز ارائه شده است. این تاریخچه در پرتو دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی صورت گرفته که وضعیت صنعت سینما را به موازات مهمترین رویدادهای تاریخی دوران توضیح می‌دهد.

در این بخش می‌توان در مواردی از دید و سلیقه‌ی نویسنده خرده گرفت، مثلا در نام بردن از این یا آن سینماگر و جایگاهی که در "سینمای متفاوت" داشته‌اند، برای نمونه روشن است که هوشنگ کاووسی، که در کتاب "کاواسی" خوانده شده و به تازگی درگذشت، از منتقدان تأثیرگذار سینمای ایران بود، اما به عنوان فیلمساز در سینمای معروف به "موج نو" جایی نداشت. (۵۶) یا می‌توان گفت که نویسنده در توضیح نقش و جایگاه "سینمای آزاد" در ایران پیش از انقلاب، به راه مبالغه رفته است.

اما مهمترین اشکال این بخش که در بخش‌های بعدی کتاب نیز دیده می‌شود، ناتوانی عمومی بیشتر متن‌های خارجی مربوط به ایران است در ثبت درست یا دستکم یکدست نام افراد و عناوین آثار. در کتاب نام بهرام بیضائی، هژیر داریوش، کامران شیردل، فرشید مثقالی و بسیاری دیگر یا اشتباه آمده است و یا چندگونه. در عناوین فیلم‌ها نیز اینجا و آنجا بی‌دقتی دیده می‌شود، برای نمونه از فیلم شاپور قریب به نام "هفت‌تیرهای چوبی" به آلمانی "هفت عدد تیر چوبی" ترجمه شده است! (۹۸)

«خانه سیاه است»، یکی از مستندهای عباس کیارستمی
«خانه سیاه است»، یکی از مستندهای عباس کیارستمیعکس: Etemaad

کیارستمی، انسان و هنرمند

در فصل چهارم کتاب زندگی‌نامه‌ای به نسبت مفصل از عباس کیارستمی درج شده که در نوع خود کم‌نظیر است، زیرا همان‌گونه که در کتاب آمده، او همواره انسانی "تودار" بوده و به ندرت از زندگی شخصی خود سخن گفته است. در این بخش، در شرح مراحل زندگی حرفه‌ای کیارستمی، به ویژه به فعالیت او در بخش سینمایی "كانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" پرداخته شده است. او نزدیک بیست سال از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۶۹ کارمند "کانون" بود و با ساختن ۲۱ فیلم با دستمایه‌ها و قالب‌های گوناگون، به تجاربی دست زد که برای شکوفایی آفرینش هنری او اهمیت فراوان داشت.

در بخشی زیر عنوان "رشد هنری عباس کیارستمی" نویسنده شناسه‌های اصلی سینمای این فیلمساز را برمی‌شمارد. نویسنده اعتقاد دارد که کیارستمی کار خود را به عنوان طراح و نقاش شروع کرد و این در نگاه سینمایی او نقش مهمی داشت؛ به طور کلی شکل بیان او بیش از آن که به ادبیات یا "روایت" وامدار باشد، به زبان تصویری نزدیک است. برخورد او با جهان فیلم از بنیاد بصری است، و این نکته را می‌توان از همان اولین فیلم او یعنی "نان و کوچه" (۱۳۴۹) به خوبی دنبال کرد.

به نظر نگارنده پیشینه "تصویری" کیارستمی در تکوین زیبایی‌شناسی او نقش عمده داشته و آن را از دقت بصری انباشته است. کادربندی، پرسپکتیو، تأثیرات سایه روشن، پلان‌بندی سطح عکس یا "تابلو" و دقت در اجزای "نما" برای او اهمیتی وافر داشته است. او بعدها با نگاه ساده و بی‌پیرایه به جریان زندگی، به فرم‌های متنوع و سبکی پیچیده‌تر می‌رسد. در ترکیبی سنجیده از نماهای دور و پلان‌های تودرتوی طولانی، سبکی فرامی‌روید که لحن شاعرانه‌ی آن محسوس است، اما تحلیل آن چندان آسان نیست. (۱۰۲ تا ۱۰۵)

عباس کیارستمی به همراه ژولیت بینوش در سال ۲۰۱۰
عباس کیارستمی به همراه ژولیت بینوشعکس: Martin Bureau/AFP/GettyImages

تحلیل یکایک آثار

فصل پنجم مهمترین و مفصل‌ترین بخش کتاب است. در بیش از ۲۰۰ صفحه یکایک آثار کیارستمی زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد، از نخستین فیلم‌های کوتاه، آموزشی و تجربی او تا آخرین فیلم سینمایی بلند او به نام "کپی برابر اصل" که کیارستمی در سال ۲۰۱۰ در فرانسه با شرکت ژولیت بینوش کارگردانی کرد.

نویسنده تأکید دارد که کیارستمی همواره به نظام حاکم نگاهی انتقادی داشته است. او بر معصومیت و بی‌پناهی انسان‌ها زیر فشار عواملی تأکید می‌کند که مسئولیت آن با ارباب قدرت است. فیلم سینمایی "گزارش"، تنها فیلم سینمایی بلند کیارستمی پیش از انقلاب، تصویری تلخ و بیرحمانه از یک زندگی زناشویی است، در جامعه‌ای پریشان و گرفتار در برزخ سنت‌های کهن و مظاهر مدرن.

"خانه دوست کجاست؟" (۱۳۶۵) نخستين فيلم داستانی بلندی که کيارستمی بعد از انقلاب ساخت، روايتی ساده از دوستی دو پسربچه است. فرهنگ سلطه‌گرای حاکم، به دنيای ظریف و حساس کودکان کمترین توجهی ندارد. در جامعۀ ملتهب پس از انقلاب، به ويژه در دوران جنگ، در جامعه روابطی بیرحم و خشن شکل گرفت که بر دنيای شاداب کودکان، گرد وحشت و اندوه پاشيد. فیلم در برابر جنگ و ستيز بزرگسالان، بر صلح و صفای کودکان تأکيد می‌کند و همبستگی طبيعی آنها را می‌ستايد.

صحنه‌ای از فیلم «مثل یک عشق»
صحنه‌ای از فیلم «مثل یک عشق»عکس: Festival de Cannes 2012

ظرفیت‌های چندگانه

فصل ششم کتاب به کارهای غیرسینمایی کیارستمی پرداخته است. او هنرمندی چندجانبه است و در پرتو موفقیت‌های سینمایی، هنردوستان با وجوه دیگر سیمای هنری او، از شعر و داستان تا عکاسی و نقاشی و کارگردانی اوپرا آشنا شدند.

در فصل هفتم نویسنده "تأملات نهائی" خود را درباره کیارستمی و سینمای او جمع‌بندی کرده است. او به ویژه می‌کوشد شرایط زندگی و کار کیارستمی، به عنوان هنرمندی مستقل، را در جمهوری اسلامی روشن کند. او توضیح می‌دهد که کیارستمی در طول فعالیت سینمایی، از دستمایه‌های سیاسی پرهیز کرده، اما همواره با پرداختن به مسائل انسانی، فاصله انتقادی خود را با نظام‌های حاکم، چه پادشاهی و چه اسلامی، حفظ کرده است.

در آخرین برگ‌های کتاب، فهرستی پردامنه از مواد پژوهشی درباره سینمای کیارستمی، سالشمار زندگی و فعالیت سینمایی او آمده است. فهرست اعلام شاید تنها کمبود این کتاب است.

شناسنامه کتاب:
Said Manafi
Abbas Kiarostami, Kino der Poesie und Modernität
Verlag Poligraf, Wien 2012, 434 S.  

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه