1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سینمای زیرزمینی خلاق ایران

۱۳۸۷ بهمن ۴, جمعه

در این دوره از برلیناله (۲۰۰۶) فیلم جدیدی از "مانی حقیقی"، کارگردان ایرانی، به نمایش گذاشته شد. مانی حقیقی در سخنان خود به سیاست سانسور در ایران و راه‌های اجتناب از آن پرداخت.

https://p.dw.com/p/Gf4s
از چپ به راست: مانی حقیقی، رضا کیانیان و میترا گرجی هنگام فیلمبرداری از "کارگران مشغول کارند"
از چپ به راست: مانی حقیقی، رضا کیانیان و میترا گرجی هنگام فیلمبرداری از "کارگران مشغول کارند"عکس: Berlinale

در فیلم "کارگران مشغول کارند" داستان چهار دوست قدیمی به نمایش گذاشته می‌شود، که از تعطیلات ناموفق اسکی خود، در حال بازگشت به خانه‌ هستند. این افراد دکتر، مهندس و تاجر هستند و دوران بحرانی سنین میانی را پشت سر می‌گذارند. گفت‌وگوی ‌آنان خسته‌کننده و پیرامون مشکلات لوکس و غیرضروری است. در توفقی کوتاه در کنار جاده‌ای کوهستانی به تخته سنگی عجیب بر می‌خورند که شبیه فالوس (آلت تناسلی مردانه) است. همچون بچه‌های بازیگوش، تلاش می‌کنند که تخته سنگ را به قعر دره پرتاب کنند، اما موفق نمی‌شوند. کاری بیهوده، که نتیجه‌ای جز ناکامی بدنبال ندارد. مانی حقیقی درفیلم "کارگران مشغول کارند" به گونه‌ای طنزآمیز این ناکامی را همچون نماد عجز سرمایه‌داران ایرانی ترسیم می‌کند.

یکسونگری به ایران

مانی حقیقی معتقد است که «تصاویر مربوط به ایران از پیش تعیین‌شده‌ و یک بعدی هستند.» وی می‌گوید: «گفت‌وگو درباره ایران تنها به بنیادگرایی و تروریسم بسنده می‌شود، اما در ایران مسایل و موضوعات دیگری نیز وجود دارند.» حقیقی می‌افزاید: «بر خلاف کلیشه‌های رایج در رسانه‌ها، من با امکاناتی محدود، تلاش می‌کنم که مردم را با جنبه‌های دیگری از ایران درگیر کنم.»

مانی حقیقی ۱۷ سال از زندگی خود را در کانادا سپری کرده، اما در سال ۲۰۰۰ به ایران بازگشت. نخستین فیلم مانی حقیقی "آبادان" نام دارد که بدون اجازه رسمی تهیه شد. این فیلم به خاطر عدم مجوز دولتی، سانسور شد. شاید بکارگیری ناسزاهای فراوان و اشاراتی به جنگ ایران و عراق در فیلم به مذاق سانسورچیان خوش نیامد. به نظر مانی حقیقی، «محدودیت و سانسور پیش از انقلاب اسلامی نیز بخشی از فرهنگ ایران به حساب می‌آمد.»

اسکیزوفرنی (گسیختگی شخصیت) ایرانی، ترکیبی از سانسور و آزادی است. سویه دیگر این مسئله، خود را در شکل حضور میلیون‌ها آنتن ماهواره‌ای و بازار پررونق تکثیر غیرمجاز فیلم‌ها نشان می‌دهد. دستفروشان دوره‌گرد با تکثیر فیلم‌های هالیودی بر روی DVD ، آنها را، حتا پیش از نمایش در سینماها، در اختیار علاقمندان ایرانی می‌گذارند.

حقیقی درباره فیلم نخست خود می‌گوید: «"آبادان" بدون مجوز رسمی، بدون اجازه و کمک دولتی ساخته شد و طبیعتاً پس از نمایش اولیه آن، به سرعت ممنوع شد. خوشبختانه، موفق شدم این فیلم را بیرون از ایران در فستیوال‌های خارجی به نمایش گذارم.» این فیلم کماکان در ایران ممنوع است اما حقیقی تجربه خود را در زمینه ساخت فیلم "آبادان" جالب می‌داند. موفقیت این فیلم در خارج از کشور، وزارت ارشاد اسلامی را واداشت تا از فیلم دوم وی پشتیبانی به عمل آورد. به گفته حقیقی، «آنان می‌دانستند، این فیلم نیز، به هر حال در خارج، به نمایش گذاشته خواهد شد.»

استعدادهای سینمای زیرزمینی ایران

بنا به گفته حقیقی، «سالانه در ایران حدود ۶۰ تا ۷۰ فیلم ساخته می‌شود.» ساخت این تعداد فیلم، قابل توجه است اما مهمتر از آن، حضور فیلمسازی زنده‌ی زیرزمینی در ایران است. تولید فیلم‌های زیرزمینی در ایران بازتاب چندانی در خارج از کشور ندارد اما به نظر حقیقی در این فضای تولید زیرزمینی، استعدادهای واقعی فیلمسازی ایران پرورش می‌یابند. این فیلم‌ها اغلب با بودجه‌ای بسیار کم و به کمک دروبین‌های دیجتالی فیلمبرداری می‌شوند. نمایش اینگونه فیلم‌ها نیز در منازل خصوصی صورت می‌گیرد. فیلم‌های بلندپروازنه‌ی زیرزمینی بطور معمول اجازه نمایش در سطح عمومی را ندارند.

غرب و تابوها

حقیقی درباره تولید فیلم‌های زیرزمینی می‌گوید: «فیلمسازان جوان ایرانی بیش از همه متوجه غرب هستند. آنها آرزوی سفر به غرب و زندگی در آنجا را دارند.» بدین خاطر بسیاری از این فیلم‌ها درباره افرادی است که خواهان خروج از ایران‌ هستند. ممنوعیت‌های جنسی و مواد مخدر نیز از دیگر موضوعات فیلم‌های زیرزمینی در ایران است. حقیقی می‌افزاید: «جالب اینکه اغلب فیلمسازان ایرانی، افرادی واقعاً مذهبی هستند، اما در شکلی نو و مدرن.»

حقیقی، با شطینت درباره فیلم بعدی خود می‌گوید: داستان فیلم بعدی درباره دو خواهر است که یکی از آنان با "تمایلات چپ" ایران را پس از انقلاب ترک کرده و با خانواده خود در آلمان زندگی می‌کند. خواهر دیگر در ایران مانده و با یک مهندس معماری که به مراتب مسن‌تر از اوست، ازدواج کرده است. پس از بیست سال این دو خواهر یکدیگر را دوباره ملاقات می‌کنند.

به نظر حقیقی، داستان این دو خواهر، امکان دو واکنش متفاوت در قبال تحولات بیست و پنج سال اخیر در ایران را بوجود می آورد.