سیاسیترین سپهبد تاریخ نوین ایران
۱۳۹۹ فروردین ۱۵, جمعهپدر حاجعلی رزمآرا رئیس مدرسه نظام بود. دبستان را در مدرسه فرانسوی الیانس به پایان رساند و به مدرسه نظام رفت.
۱۹ ساله بود که به نیروهای قزاق پیوست و در کنار رضاخان سردار سپه علیه شورشیان برابرخواه جنبش جنگل در شمال ایران جنگید.
۲۲ ساله بود که به دانشکده افسری در پاریس رفت و دو سال پس از آن با درجه سرگُردی به ارتش نوبنیاد ایران پیوست.
۳۴ ساله بود که استاد دانشگاه نوبنیاد جنگ در تهران شد و ۳۶ ساله بود که اداره جغرافیای ارتش را بنیان نهاد و طی شش سال نخستین کتاب ۲۰ جلدی جغرافیای نظامی ایران را پدید آورد که هنوز از اعتبار بسیار برخوردار است و دورافتادهترین نقاط کشور را هم دربر دارد: «به خوبی میدانستم برای این کار هیأتهای اقتصادی، زمینشناسی، مردمشناسی و غیره لازم است ولی چون دیدم یافتن چنین اشخاصی در ایران به معنی چشمپوشی از این کار است، یکه و تنها این کار را انجام دادم.»
۴۰ ساله بود که پس از روی کار آمدن محمدرضا شاه رئیس ستاد مشترک ارتش شد ولی چون به بازداشت افسران ایرانی توسط نیروهای متفقین اعتراض کرد، مجبور به کنارهگیری شد. او در ادامه رئیس دفتر نظامی شاه شد.
۴۳ ساله بود که بازنشسته اجباری شد اما برای سرکوبی جداییطلبان آذربایجان و کردستان باز به ارتش فراخوانده شد.
از آنجا که در آن روزگار ارتش نقش برجستهای در سیاست داشت و او مطرحترین شخصیت نظامی و محبوب ارتشیان بود، با وجود مخالفت شدید دربار، یاران محمد مصدق و "فداییان اسلام"، سه بار رئیس ستاد ارتش شد تا اینکه سرانجام در ۴۹ سالگی - در تیرماه ۱۳۲۹ - به مقام نخستوزیری رسید.
او را رضاشاه بالقوه میدانستند، گفته میشد: «جز چهار ساعت خواب، یکسره کار و تلاش میکرد، برای رسیدن به قدرت به هر ترفند و هر حزبی متوسل میشد و در تصمیمگیریها قاطعیت بسیار از خود نشان میداد.»
به نظر رزمآرا: «با رفتن رضاشاه مرکزیت سابق به کلی از بین رفت و صحبت از دموکراسی و آزادی به میان آمد، بی آنکه درک کنند آزادی واقعی چیست. سبزیفروش سر گذر هم به نام آزادی شروع به مداخله در امور و اظهار نظر در کار را نمود.»
از آنجا که مخالفان سیاسیاش گمان نزدیک به یقین داشتند که او قصد کودتای نظامی و تمرکز نیرو در دست خود را دارد، هیچیک از نیروهای سیاسی کشور با دولت او همکاری نمیکرد.
حاجعلی رزمآرا در ۴۹ سالگی به دست یکی از عاملان بنیادگرای "فداییان اسلام" ترور شد.