1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سیاست انقباضی بانک مرکزی می‌تواند تورم را مهار کند

۱۳۸۷ مرداد ۱۴, دوشنبه

اختلاف بین بانک مرکزی و دولت نهم یکبار دیگر بالا گرفته و محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران، در نامه‌ای به رئیس‌کل این بانک از وی خواسته تا هرچه سریعتر «وضع موجود» را اصلاح کند.

https://p.dw.com/p/EqU9
بورس تهران
بورس تهران

آنچه احمدی‌نژاد از آن به عنوان «وضع موجود» یاد کرده در حقیقت محدودکردن اعطای وام و تسهیلات به منظور کنترل نقدینگی و در نهایت مهار تورم است. احمدی‌نژاد و دیگر همفکران اقتصادی او معتقدند این کار به ضرر سرمایه‌گذاری در بخش تولید خواهدبود. بیژن بیدآباد کارشناس اقتصادی، با دفاع از سیاست انقباضی بانک مرکزی، اعمال این سیاست را یکی از راههای مؤثر مهار تورم در شرایط فعلی می‌داند.

دویچه‌وله: آقای بیدآباد، سیاست بانک مرکزی در محدودکردن برداشت از بانکها و موسسات مالی با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران سیاست درستی بوده؟

بیژن بیدآباد: در حال حاضر به دلیل این که شرایط انبساط نقدینگی همواره موجب تورم شده، بانک مرکزی در یک اقدام منضبطی شروع کرد به سیاستهای انقباضی پولی و این سیاستهای انقباضی پولی عملا باعث خواهد شد که در آتیه‌ی کوتاهی از شدت تورم کاسته بشود. هرچند این موضوع با سیاستی که مدنظر دولت هست، چندان موافقتی ندارد. چون این سیاست بعنوان یک سیاست انبساطی مدنظر دولت هست و سیاستهای انبساطی عملا خب در جهت مخالفت سیاستهای انقباضی بانک مرکزی است.

دویچه‌وله: وزیر کار، این سیاست بانک مرکزی را که شما از آن بعنوان سیاست انقباضی نام بردید، «تیر خلاص به تولید و سرمایه‌گذاری مولد» خوانده است. چقدر این نظر کارشناسانه و منطبق با موازین امروزی علم اقتصاد است؟

بیژن بیدآباد: اولا وزارت کار مسئول اشتغال در کشور نیست و علی‌رغم این که معاونتی تحت عنوان معاونت اشتغال در این وزارتخانه است، ولی وظیفه‌ی آن تنظیم اشتغال کشور نیست. این به طور کلی. از طرف دیگر مسئله‌ای که وزیر کار مطرح می‌کند، مسئله‌ی تسهیلات وامها برای اشتغالهای زودبازده است و علی‌رغم بررسی‌هایی که شده کلیه‌ی این وامها اثر مثبتی روی اقتصاد ایجاد نکرده و همه‌ی این منابع به محل‌های دیگری حرکت کرده‌اند و نتیجتا باعث افزایش حجم نقدینگی و حتا گرانی هم شده است.

دویچه‌وله: صحبت شما در مورد طرحهای زودبازده درست است. اما به طور کلی وقتی اعطای تسهیلات محدود بشود، خب سرمایه‌گذاری هم کمتر صورت می‌گیرد! درست است؟

بیژن بیدآباد: ببینید، مسئله‌ای که در ایران است این است که شرکتهای بالاخص دولتی که بیش از همه متقاضی منابع بانکی هستند، به سیستم بانکی بدهکار هستند و اینها مشتری‌های دائم بانک شده‌اند. به این شکل که همواره منابع سیستم بانکی را قرض می‌گیرند و در موقع سررسید، این منابع را تمدید می‌کنند و عملا پرداخت نمی‌کنند. نتیجتا به دلیل شرایطی که در حال حاضر هست، یعنی نرخ تورم بالاتر از نرخ بهره‌ی تسهیلات است، به نفع اینها هست که همچنان بدهکار به بانک باشند و وامهای بیشتری از بانک بگیرند. بدین شکل درآمدها و منابع خودشان را زیاد می‌کنند. نتیجتا این مسئله است که از طرف شرکتهای دولتی و بنگاههای تولیدی بزرگ که اکثرا دولتی هستند، فشار به دولت وارد شده که منابع برای آنها را باز کند و این موضوع به دلیل عدم کارآیی این شرکتها و بنگاههای تولیدی بعنوان یک راه حل خوب شناخته می‌شود. در صورتی که این راه حل از لحاظ اقتصادی تاییدشده نیست. مشکل اساسی‌ای که در این بحث است باید به این شکل مطرح کرد که هرگونه مالیه‌ای که به این شکل ایجاد شود، مفهوم مالیه‌ی تورمی دارد. یعنی منابع استخراجی در اختیار بخش‌های دولتی و شبه‌دولتی قرار بگیرد، آثار این از لحاظ کاهش قدرت خرید دولت مساوی تقریبا همان منابعی هست که بدین شکل به صورت انبساطی در اختیار شرکتهای دولتی می‌گذارد. نتیجتا این سیاست از لحاظ اثر خنثی هست، هرچند که آمار اولیه‌ی فعالیت‌ها نشان از مثبت‌بودن آنها می‌دهد. به عبارت دیگر وامهایی که به این شکل ایجاد می‌شود و در اختیار شرکتهای دولتی قرا رمی‌گیرد، به دلیل اثر خنثای مالیه تورمی، با کاهش قدرت خرید دولت عملا دولت را در وضعیت ثابتی نگه‌می‌دارد و این سیاست یک سیاست اشتباه هست که ما منابع را به صورت آزاد در اختیار شرکتهای دولتی بگذاریم که این منابع به گونه‌ای نوعی استخراج از سیستم بانکی تلقی می‌شود.

دویچه‌وله: مورد دیگری که محل مناقشه هست بین دولت و بانک مرکزی، انتشار چک‌­ پول است. بانک مرکزی اعلام کرده که از ۲۵ مرداد فقط بانک مرکزی اقدام به انتشار ایران‌­ چک می‌کند. آیا تا بحال غیر از بانک مرکزی بانکهای دیگر هم اجازه‌ی انتشار چک داشتند و اگر بله، این چه تاثیری بر سیستم بانکی کشور داشته؟

بیژن بیدآباد: تا الان تمام بانکها خودشان اقدام به انتشار چک‌­ پول کرده‌اند و این موضوع حجم نقدینگی را به شدت بالا برده بود و این نقدینگی هم به صورت نقدینگی پنهان بود. چون طبق قانون باید بانکها در هنگام انتشار چک‌­ پول به همان میزان منتشره، منابع خودشان را باید نزد بانک مرکزی مسدود می‌کردند که این کار را عملا انجام ندادند و نتیجتا حجم نقدینگی به شدت بالا رفت. در نتیجه بانک مرکزی بانکها را از این کار منع کرده و گفته است هرکس که احتیاج به چک‌­ پول دارد از خود من بخرد. مفهوم آن این است که هنگام خرید، منابع سیستم بانکی نزد بانک مرکزی مسدود می‌شود و نتیجتا این ابزار پولی بعنوان یک ابزار پولی خنثی درمی‌آید. یعنی اثر افزایشی روی حجم نقدینگی ندارد و این نکته‌ی مهم انتشار چک‌­ پول توسط بانک مرکزی است که سیاست بسیار صحیح و درستی‌ست.

میترا شجاعی